به نظر شما چرا سلطان عمان برای عادی سازی روابط بین ایران و مصر تلاش می کند نقش میانجی را داشته باشد؟
محمد رضا پهلوی شاه ایران زمانی که درگیری های «ظفار» در شرق عمان جریان داشت کمک های شایانی به حکومت وقت مسقط کرد. نیروهای شورشی در عمان کمونیست و تحت حمایت شوروی و جمال عبدالناصر بودند. شاه سلطان قابوس را حفظ و کمونیست ها را شکست داد.
حکومت عمان از آن زمان یک نوع احساس بدهکاری به ایران داشت.این نگاه بعد از انقلاب نسبت به جمهوری اسلامی هم ادامه یافت.عمان تنها کشوری بود که روابط خود را با ایران قطع نکرد. این کشور همواره تلاش کرده حلقه واسط بین ایران و دنیای عرب باشد.مسقط با همه امکانات و توان برای برقراری روابط تهران با سایر پایتخت های عرب کوشیده است. پادشاهی عمان تنها کشور عربی بوده که همیشه روابط حسنه ای با ایران داشته است.
نکته دوم این است که وزیر خارجه مصر چند روز پیش اعلام کرد هرگونه گمانه زنی برای برقراری روابط ایران و مصر مبنای سیاسی ندارد و دولت السیسی تصمیمی در این ارتباط نگرفته است.به همین دلیل نمی توان سفر هیثم بن طارق به قاهره را آغاز روابط تهران- قاهره دانست.
در مسابقات جام جهانی دوحه اردوغان با السیسی دیدار می کند.پس از آن دیدار اردوغان توقع داشت که ژنرال السیسی از وی برای سفر به قاهره دعوت کند تا در ارتباط با ایران در آن سفر صحبت شود.این دعوت صورت نگرفت و به نوعی نشان داد مصر برنامه ای برای روابط گسترده در خاورمیانه با سایر کشورها ندارد.
اما به طور کلی تشویق پنهانی دولت عربستان برای سایر کشورهای عرب باعث شده روابط ایران با دنیای عرب مسالمت آمیز شود و از حالت تنش خارج شود.
یکی از موانعی که باعث می شود روابط دو دولت بهم بخورد رویکردهای سیاسی مربوط به گذشته است.به طور مثال نام خیابان «خالد اسلامبولی» موضوعی است که در روی روابط تهران- قاهره تاثیر منفی داشته و دارد. شنیده شده بناست که احتمالا نام این خیابان تغییر کند. این کار پیش از این برای تغییر نام خیابان شیخ نمر هم صورت گرفت.برای مصلحت منافع کشور لازم است نام خیابان هایی مانند خالد اسلامبولی تغییر کند.
اما نکته مهم این است که عرب ها روی نفوذ ایران در برخی کشورهای عربی حساسیت دارند. اگر تهران حساسیت ها را کم نکند امکان برقراری روابط پایدار بین ایران و کشورهای عرب وجود نخواهد داشت. ایران علاقمند است با اردن هم روابط خود را برقرار کند.
به نظر شما تندروهای داخلی که به دنبال شیخ نمر و خالد اسلامبولی بودند تا چه میزان به تنش آلود شدن روابط ایران با دنیای عرب دامن زده اند؟
در سیاست منافع ملی مطرح است.این شعارها را برخی تندروها در ایران و یا حتی در عربستان هم می دادند؛ اما پایه برقراری روابط بین الملل حفظ قدرت و منافع ملی است. منافع ملی عربستان ایجاب می کند تا با ایران روابط خود را برقرار کند.در برخی مقاطع در دشمنی با آل سعود زیاده روی شده است. یکی از علل آن این است که برخی سیاستمداران آشنایی کامل با آداب دیپلماتیک ندارند.
نفوذ ایران در یمن باعث جلوگیری از برقراری روابط ایران با کشورهای عرب شده است. بن سلمان اعلام کرد که بنا دارد با سایر کشورهای عرب یک اتحادیه مانند اتحادیه اروپا تاسیس کند و مبنای تجارت بین کشورهای عربی ریال عربستان شود. این نشان می دهد عربستان به دنبال بلند پروازی های زیادی در منطقه است.
مهم نیست که عده ای در داخل شعار مرگ بر آل سعود می دهند مهم این است که آل سعود در حال تاسیس یک اتحادیه بزرگ عربی است.
شما چقدر احتمال می دهید روابط تهران-قاهره مانند عربستان عادی سازی شود؟
مصر کشور قدیمی و صاحب نفوذ است. این میراث مربوط به دوران جمال عبدالناصر است. تصور می کنم احتمالا ایران در ارتباط با نفوذش در منطقه به کشورهای عربی امتیاز بدهد. تحولات چند ماه اخیر موید این موضوع است که دیپلماسی ایران در خاورمیانه روی ریل عقلانیت قرار گرفته است. به نظر می رسد تهران از تئوری توطئه فاصله گرفته است.سخنان رهبری مبنی بر انعطاف پذیری در سیاست خارجی هم نشان می دهد برخی رویکردها در حال تغییر است.