زمين لرزه مرگبار بوئين زهرا
۱۶ فروردين ۱۲۹۲ هجری خورشيدي زمين لرزه سختي بيش از هزار و دويست تن از ساكنان بوئين زهرا (استان قزوين) را كشت و ويراني فراوان به بار آورد. ۴۹ سال بعد (شهريور ۱۳۴۱) در همين منطقه زلزله ديگري رخ داد كه لرزه هاي آن به تهران هم رسيد و تلفات به مراتب سنگين تري وارد ساخت. از آن پس هم، هرچند سال يک بار زمين لرزه هاي بوئين زهرا تکرار شده و تلفات و زيانهاي مالي داشته است.گفتنی است در سال 41 جهان پهلوان غلامرضا تختی در خیابان های تهران و بازار حضور پیدا کرد و برای زلزله زدگان پول زیادی جمع آوری و در بین آسیب دیدگان تقسیم کرد.
استعفاي سرلشكر زاهدي از نخست وزيري
سرلشگر فضل اللَّه زاهدي از ابتداي كودتاي سوم اسفند 1299ش، با رضاخان ميرپنج همراه بود و در كنار او سمتهاي مختلف را كسب كرد. وي در دوران اول حكومت محمدرضا پهلوي نيز به مناصبي دست يافت كه آخرين آنها پست وزارت كشور در كابينه دكتر مصدق بود. با اين حال وي به عنوان بهترين مهره و گزينه، مامور اجراي كودتا عليه مصدق در 28 مرداد 1332 شد. با سقوط مصدق و بازگشت محمدرضا پهلوي به كشور و تثبيت رژيم پهلوي، سرلشگر زاهدي به عنوان پاداش، سمتِ نخستوزيري را برعهده گرفت. ولي از آنجا كه در اين جايگاه، براي خود مقام و پايگاه خاصي قائل شده بود، پس از حدود بيست ماه از صدارت، به اصرار شاه و بر اساس توافق آمريكا، از رياست دولت كناره گرفت و همان روز به عنوان رياست نمايندگي دائم ايران در دفتر اروپايي سازمان ملل در ژنو منصوب گرديد و تا هنگام مرگ در سال 1348، عهدهدار اين سمت بود.
شكلگيري ساواک
سازمان اطلاعات و امنيت كشور معروف به ساواك، يك روز پس از انتخاب دكتر منوچهر اقبال به نخست وزيري، به دستور وي، دست به كار شد. رييس ساواك كه از طرف شاه انتخاب ميشد، به عنوان معاون نخست وزير فعاليت ميكرد و داراي اختيارات وسيع امنيتي و اطلاعاتي بود. ساواك ظاهراً از بدنه اصلي ارتش و پليس جدا شد ولي بعدها به اندازهاي وسعت پيدا كرد كه كنترل ارتش و پليس هم با آن بود. در تشكيل ساواك، آمريكا و رژيم صهيونيستي مداخله تام داشتند و بنيانگذار آن در حقيقت دولت آمريكا بود و تمام برنامههاي آن با نظارت آمريكا انجام ميشد.
خاطرات هاشمی رفسنجانی
16 فروردین سال1377: ظهر [خانم خیرالنساء عسکریان]، همسر آقاى كرباسچى، همراه فاطى آمد و براى نجات شوهرش، استمداد كرد؛ دلداري‌اش دادم. بعد از ناهار، آقايان [محسن] نوربخش، [رییس‌کل بانک مرکزی] و دكتر [محمدعلی] نجفى، [رییس سازمان برنامه و بودجه] آمدند.شب میهمان رهبرى بودم. بعد از تعريف سفرهايمان به كيش و مشهد و شمال، دربارة بازداشت شهردار تهران صحبت كرديم. ايشان تعجب دارد كه چطور با منع بازداشت از سوى ايشان، قوه قضایيه بازداشت‌كرده، ولى فعلاً مصلحت نمى‌دانندكه دخالت‌كنند و گفته‌اندكه سريع‌تر به پرونده رسيدگى شود. گفتند آقاى [غلامحسین] محسنى [اژه‌اي]، قاضى پرونده، بنا دارد مصاحبه كند و دادگاه را علنى برگزار نماید. گفته است كه شهردار در زندان نيست، بلكه در يك جاى سه اتاقه با روزنامه و تلويزيون و... به سر مى‌برد.دربارة آیت‌الله منتظرى هم نظرشان اين است كه رفت و آمد همان سه نفر، آقايان [سیدحسن] طاهرى، [محمد] مؤمن و [ابراهیم] اميني،كافى است. در مورد تحركات ضدرهبرى در حوزه و فكر تأسيس مجمع مدرسان در قم مخالف‌اند و ناراحت و توقع دارندكه دوستان دفاع كنند و از بعضى مطبوعات از جمله [روزنامه‌های] «جمهوري اسلامي» و «جامعه» ناراضي‌اند.