خنثی سازی پروژه زمستان سخت پوتین برای اروپا

   به نظر شما تئوری زمستان سخت که از آن به عنوان یک ابزار برای گرفتن امتیاز بیشتر در مذاکرات یاد می شد موفقیت آمیز بوده است یا خیر؟
پیش بینی هایی که از سوی برخی تحلیلگران داخلی و روسی انجام می شد که حکایت از آن داشت اروپا در فصل زمستان با مشکلات جدی تامین انرژی روبه رو خواهد شد.اما برخلاف آن اروپا توانست با پیش بینی و ذخیره سازی گاز و نفت بر مشکلات تامین انرژی فائق بیاید.
البته مردم کشورهای اروپایی هم با تبلیغات درست شرکت های تامین انرژی در این کشورها همکاری کردند و با صرفه جویی متوسط 20درصد توانستند کمک شایانی به مدیریت بحث انرژی کنند.
اما از سوی دیگر مقامات ایران در ایام تابستان مصاحبه هایی کردند و هشدار دادند که اروپا با زمستان بسیار سختی روبه رو خواهد بود.خصوصا وزیر نفت که به رغم هشدار به اروپا می گفت پیشنهاداتی به طرف های غربی برای مدیریت بحران سوخت کرده ام.اما شرایط فعلی کشور نشان می دهد تمهیدات لازم برای تامین سوخت در داخل انجام نشده است.
نمی شود تمام مشکلات کشور را گردن تحریم انداخت.تحریم بخشی از مشکلات را در حوزه های مختلف به وجود آورده اما مدیریت علمی و کارآمد هم باید وظایف خود را به درستی انجام دهد.
تحریم سال های قبل هم وجود داشت،بارش برف و سرما هر سال در ایران وجود دارد زیرا اقلیم ایران چهار فصل است به همین دلیل این پرسش مطرح می شود که کمبود گاز فعلی چرا به وجود آمده است؟مدیریت چه نقشی در بحران حال حاضر کشور ایفا کرده است؟
چرا پیش بینی نشده که واردات انرژی از ترکمنستان پیگیری شود؟چرا ترکمنستان صادرات گاز به ایران را کم کرده است؟به نظر می رسد یکی از دلایلی که واردات گاز از ترکمنستان ضعیف شده نحوه پرداخت پول این واردات است که برای ترکمنستان مشکل ایجاد می کند.اگر گاز ترکمنستان با قوت وارد می شد شهرهای شمال و شمال شرقی دچار مشکل نمی شدند.
مشکلات گاز تنها مربوط به بخش خانگی و افت فشار بخاری نیست بلکه کمبود گاز کشور را به وضعیت نیمه تعطیل درآورده است.بسیاری از کارخانجات به حالت تعطیلی درآمده اند و مازوت سوزی به اوج خود رسیده است که تاثیر آن را در آلودگی هوا می بینیم.
رئیس جمهور باید از وزارت نفت توضیح بخواهد که چرا پیش بینی های لازم صورت نگرفته است.

 اگر اروپا به لحاظ تامین انرژی دچار بحران می شد آنها در مذاکرات به ایران امتیاز می دادند؟
خیر،اروپا پیش بینی های لازم را برای تامین انرژی خود انجام داد و از سوی دیگر به دلیل تامین منابع مالی توانستند زمستان و انرژی خود را مدیریت کند.اروپا به نیجریه رفت و از دولت آن کشور خواست که یک خط لوله به تنگه جبل الطارق کشیده شود.ظرفیت واردارت انرژی را از الجزایر بالا برد.نفتی که در مصر ،سواحل لبنان و اسرائیل پیدا شد به روی آن سرمایه گذاری کردند تا بتوانند آن را به کشور خود وارد کنند.با قطر قرارداد 60میلیارد دلاری امضا کردند.با کردستان عراق وارد مذاکره شدند.با نروژ مذاکره کردند و آن کشور حجم صادرات خود را افزایش داد.
اینکه برخی اخبار شنیده می شود که در اروپا مردم ذخیره سازی می کنند به دلیل کمبود انرژی نیست علت آن این است که مردم درآمدهای ثابتی دارند و افزایش قیمت انرژی می تواند آنها را به دلیل مالی تحت تاثیر قرار دهد لذا خودشان سعی در استفاده از سایر منابع انرژی زا کردند. بلایی که ایران تبلیغ می کرد سر اروپا می آید بر سر خودش آمد.کارخانه ها و کارگاهایی که امروز به دلیل کمبود گاز تعطیل شدند اثراتش در دو ماه دیگر در تورم و گرانی آشکار می شود.وقتی کالایی در جامعه کم شود قیمت آن افزایش می یابد.بنابراین تعطیلی واحدهای صنعتی یک اقدام تورم زا است.

 به نظر شما آیا روسیه به بازار انرژی برمی گردد؟ایا کشورهای اروپایی بازهم خریدار نفت روسیه خواهند بود یا خیر؟
مسئله روسیه و جنگ اوکراین به اندازه ای پیچیده شده که اگر امروز جنگ پایان یابد نمی توان آینده ای برای مذاکرات و ارتباطات غرب با روسیه متصور بود.
غرب روسیه را به سادگی رها نخواهد کرد.آمریکا و انگلیس تلاش کردند که روسیه را به این نقطه ای که الان هست برسانند.بعد از اتمام جنگ روسیه دیگر قدرت پیش از جنگ را نخواهد داشت.غرب روسیه را وادار به پرداخت خسارت خواهد کرد.شاید روسیه به دلیل حق وتو در شورای امنیت به مانند صدام با او برخورد نشود.اما تحریم های روسیه برداشته نخواهد شد تا مادامی که خواسته های غرب و آمریکا محقق شود.صدام در شورای امنیت محکوم شد و بیش از 20سال از درآمد نفتی خود را به عنوان غرامت به کویت پرداخت کرد. به نحوی می توان گفت روسیه علی رغم اینکه تحت فشار است منزوی هم شده است.به احتمال قوی اروپا تا سال ها به فکر تامین انرژی خود از روسیه نخواهد بود.در سال های آینده سرمایه گذاری غرب در بحث انرژی جواب خواهد داد.بنابراین مسکو تا چندین دهه عقب افتاد. سرمایه هایی که از روسیه خارج شده تا یک دهه به این کشور برنخواهد گشت.مگر اینکه تغییرات بزرگ سیاسی در مسکو اتفاق بیفتد.از زمانی که سقف قیمتی برای نفت روسیه به 60 دلار رسید ارزش روبل 19درصد افت کرد.این مسئله نشان دهنده تورم است و ادامه پیدا خواهد کرد. هزینه های جنگ مبنی بر استفاده از ادوات جنگی هم به روی مشکلات روسیه فشار وارد خواهد کرد.بنابراین در سال های آتی روسیه مانند گذشته از طریق خط لوله نمی تواند نفت و یا گاز به اروپا صادر کند.