شاخص های اقتصادی دولت در حال فاصله گرفتن از آمار های مشابه در دولت های پیشین است. با توجه به مواردی که آقای همتی در توییت خود به آن ها اشاره کرده اند، آیا می توان با رشد نرخ دلار و بالا رفتن تورم ادعا کرد، عملکرد دولت در خصوص اقتصاد ناکارآمد بوده است؟
در خصوص نظر آقای همتی باید گفت شاید این توییت ها شیوه ای برای مطرح شدن با هدف شرکت در انتخابات بعدی باشد. چون انتقاد از شیوه مدیریت اقتصادی دولت باید با شیوه دیگری بیان شود.
البته بخشی از حرف های آقای همتی درست است بخصوص در خصوص تک رقمی شدن تورم دولت موفق نشد کاری از پیش ببرد. تک رقمی شدن تورم از ابتدا یک ادعا بود، دولت موفق نشد حتی تورم را نصف کند.
بنا بر وعده انتخاباتی آقای رییسی، ابتدا قرار بود تورم را نصف کنند. حتی گفته شده بود سال اول تورم را نصف می کنیم و بعد به سمت یک رقمی شدن می رویم. این قولی بود که رییس جمهور پیش از انتخابات داده بود.
در همان زمان هم معلوم بود که این گفته با واقعیات اقتصادی کشور هم سو نیست. در شرایط تحریمی و با وضعیت اقتصادی کشور معلوم بود که این حرف درستی نیست. بدون احیای برجام و تصویب اف ای تی اف، نمی توان تورم را تک رقمی کرد.
حرف آقای رییسی در رابطه با تک رقمی کردن تورم و وعده های اقتصادی دولت، چندان منطبق بر واقعیات و منطق اقتصادی کشور نبوده و نیست.
البته باید در انتقاد به دولت رقابت های جناحی و انتخاباتی را کنار گذاشت و واقعیت ها را کسب کرد تا خدای ناکرده اظهار نظر ها مغشوش نباشد.
در توییت رییس کل پیشین بانک مرکزی آمده است که دولت در دستاورد سازی موهومی پیشتاز است. آیا دولت سیزدهم می تواند دفاعی در خصوص عملکرد اقتصادی اش داشته باشد؟
البته آقای همتی مواردی نظیر آمار چاپ پول را بیان کرده است، ولی دولت هر بار این ادعا را رد می کند. از این رو ما هم آمار های درست و دقیقی از میزان چاپ پول نداریم و نمی توانیم اظهار نظر کنیم.
آنطور که من متوجه شده ام دولت به جای اینکه از بانک مرکزی استقراض کند و منجر به چاپ پول شود از امکانات شرکت های دولتی استفاده می کند. چاپ پول مبانی زیادی دارد به طور مثال اگر ارزی که بابت فروش نفت به بودجه آمده است به داخل کشور نیامده و به بازار و افراد فروخته نشده باشد و ریال اش به دولت نرسیده باشد، منجر به چاپ پول خواهد شد. چون ریال را از بانک مرکزی می گیرند و بانک مرکزی باید حساب هایش را منظم کند. تا ارز وارد کشور نشود و به فروش نرسد منجر به افزایش پایه پولی می شود.
اما اگر دولت از بانک مرکزی و یا از بانک ها استقراض کند و آن ها مجبور به استقراض از بانک مرکزی شوند، منجر به چاپ پول می شود و پایه پولی نزدیک به 8 برابر افزایش پیدا می کند. وقتی پول چاپ می شود ضریب نقدینگی را نزدیک به 8 برابر بالا می برد. اگر دولت چنین کاری کرده باشد، خطر کرده است.
اینکه دولت می گوید از شرکت های دولتی استقراض کرده ایم حرف خوبی است اما در شرایطی که شرکت ها از بانک ها استقراض نکنند چون در این صورت بانک ها مجبور هستند از بانک مرکزی استقراض کنند.
من در عملکرد شش ماهه دولت در بودجه دیده ام که دولت بیش از آن چیزی که اوراق چاپ می کرد، اوراق چاپ کرده است و مقداری نیز از بازار سرمایه قرض کرده است و همچنین مقداری از شرکت ها قرض کرده است.
خبرگزاری های آلمانی خبری مبنی بر حذف مشوق های تجاری در روابط اقتصادی آلمان و ایران منتشر کردند. به نظر شما تاثیر چنین اقداماتی بر اقتصاد کشور چگونه خواهد بود؟
حذف مشوق های تجاری هزینه تجارت با ایران را برای تجار سخت خواهد کرد. ولی وضعیت برای ایران سختتر از این نمی شود چون ایران در حال حاضر صادراتی به آلمان ندارد. صادرات ایران به المان محدود است و بیشتر واردات داریم. بنابراین آلمان با بالا بردن هزینه مراودات تجاری شهروندانش با ایران بیشتر اقتصاد خودش را تحت تاثیر قرار می دهد و ضرر خواهد کرد.
حذف مشوق ها قیمت محصولات آلمانی را در کشورمان بالا می برد و این تاثیری است که چنین طرحی بر ایران خواهد داشت و ما دچار ضرر خواهیم شد.
البته هم حوزه تجارت و هم حوزه سرمایه گذاری از چنین نگاه ها و سیاست هایی آسیب می بیند. این تصمیمات که به بهانه مسائل حقوق بشری است، درگیری دولت آلمان با دولت ایران است ولی به مردم ضربه می زند.
آلمان جزو کشور هایی است که وضعیت اقتصادی مطلوبی دارد و فرجه هایی را برای سایر کشور ها در نظر گرفته است. دولت آلمان با بهانه مباحث حقوق بشری و مسائل داخلی ایران، این مشوق ها را قطع کرده است.