ایرانیان تغییر و تحول میطلبند
تقی آزادارمکی، جامعهشناس در گفتوگو با اعتماد گفت: ایرانیان امروز تغییر و تحول میطلبند.
ارمکی درباره حضور شهردار تهران، سخنگوی دولت، معاونان رئیسجمهور و رئیسجمهور در دانشگاه به مناسبت روز 16 آذر گفت: این افراد ربطی به دانشگاه ندارند. مثلاً شهردار تهران که مدعی مدرک دکتراست، هرگز کار دانشگاهی نکرده است. کسی که دانشگاهی باشد، میداند با چه ادبیاتی، چه حرفی، چه پیامی و حتی چه تن صدایی باید با دانشجو سخن بگوید. این چهرهها با صدایی آمرانه و عباراتی، چون «حرف نزنید»، «بشین بابا»، «مرد حسابی» و... با دانشجو حرف زدند. انگار که فرمانده نظامی وارد پادگان شده است. کسی که میخواهد با دانشجو حرف بزند، باید لذت حضور در دانشگاه را چشیده باشد و زبان این محیط را بشناسد. باید مؤدب و آرام حرف بزند و جمع را به مدارا، اخلاق دعوت کند. زبان سیاسی واداری و نظامی اثرات منفی بیشتری برای دولت و سیستم دارد. شما میبینید بعد از حضور زاکانی و بهادری جهرمی و حتی رئیسجمهوری در دانشگاه مردم تا چه اندازه اظهار ناراحتی میکنند.
دانشجویان حامل مطالبات مردم
ارمکی گفت: بعد از سال ۸۸، دانشجویان تصمیم گرفتند، خود را از منازعات سیاسی و اجتماعی دور نگهدارند. ورود جدید آنها به عرصه کنشگری، اما ارادی و از درون دانشگاههاست. برخی مسئولان بهاشتباه آن را به خارج مربوط میکنند. اما جامعه به موقعیتی رسیده که تغییر و به سامان رساندن را طلب میکند. دانشجو، چون درک بیشتری دارد، این مطالبات را زودتر دریافت میکند. دانشجو میگوید، ایران با این همه ثروت چرا فقیر است؟ با این همه دانش چرا بیسواد است؟ با این همه توان نظامی چرا این قدر بینظمی، خفتگیری و سرقت زیاد است؟ و... این ابهامات مهم است. سیستم با همین پرسشها میتواند خودش را تصحیح کند. اما در درون سیستم، برابر تغییر و بهبود مقاومت میشود. معتقدم گام بعدی دانشجویان ایران فنیتر و دقیقتر است؛ چون این مطالبات در دانشگاهها و از دل گفتگو با استادها در حال پردازش است.
صدور احکام اعدام خطرناک است
وی افزود: تا زمانی که نظام سیاسی، کار رادیکال نکند این صبر ادامه دارد. اگر سیستم دست به تنبیه و مجازات معترضان بزند، رفتار مردم رادیکال میشود. خبر صدور احکام اعدام و زندانهای طویلالمدت و... خطرناک است. اگر این روند ادامه داشته باشد، مردم به سمت تغییرات میل میکنند.
خطر حذف افراد مصلح و خیرخواه
یکی از راههای رادیکالیزه شدن، این است که افراد مصلح و خیرخواه کنار گذاشته شوند. شعارهای رادیکال در دانشگاه به دلیل فقدان نیروهایی است که با دانشجو چانه بزنند و گفتگو کنند؛ موضوعات را برای آنها معنا کرده و به مفاهیمی مصلحانه بدل کنند.
دولت توانایی کار مصلحانه را ندارد؛ راهی هم برای افزایش ثروت و اقتصاد و پیشرفت نمیتواند پیدا کند. جامعه جهانی هم متحدتر شده و فشارش را بیشتر کرده است. مهمتر از همه مردم فهمیدهاند، تلاشهایشان نتیجهبخش بوده است. بنابراین در آینده هم جامعه هر فرصتی پیدا کند، حرکات اعتراضیاش را دنبال میکند. این فرصت میتواند یک رخداد از جنس مرگ مهسا امینی باشد، یک انفجار یا زلزله و... باشد، یک افشاگری درون سیستم یا هر چیز دیگری باشد؛ گزارهای که مستمسکی میشود تا جامعه باز هم تجمع کند.
مردم عقبنشینی نمیکنند
ارمکی گفت: گشت ارشاد مدتهاست تعطیلشده است. جامعه وارد فاز دیگری شده است. سیستم باید جامعه را به مناسبات دیگری دعوت کند. نگاه رهبران کشور به جای نظارت و کنترل و سرکوب باید مبتنی بر تحقق آشتی ملی، همراهی و همگرایی و دعوت مردم بر مشارکت باشد. گشت ارشاد که منتفی شد و مردم از آن عبور کردند. اگر سیستم بخواهد روی آن پافشاری کند، همان مستمسک اعتراضی که درباره آن صحبت کردیم، شکل میگیرد. مردم عقبنشینی نمیکنند، پیش میروند.
ضرورت ایجاد تغییر و اصلاحات
وی افزود: نیروهایی که در دولت و مجلس هستند، از منفعت خود نمیگذرند. روی آنها نمیتوان حساب باز کرد. این اراده ابتدا به روشنفکران و نیروهای فکری ذینفوذ و مهمتر از همه رهبری کشور است. اینها هستند که بقای کشور و آینده آن بر ایشان مهم است. اینها باید دعوت به صلح، مشارکت و آشتی ملی کنند. آشتی یعنی آزادی خبرنگاران، دانشجویان، هنرمندان و پایان دادن به احکام تندی که برای معترضان صادر میشود. همچنین شنیدن صدای مردم و جوانان. این روند، نیروی جدیدی را برای تغییر در ایران آزاد میکند. جامعه به اصلاحطلبان و اصولگرایان میگوید، من از شما گذر کردهام. جوان ایرانی دنبال رفاه، آزادی، ارتباط فعال و مؤثر با جهان و... است. ایرانیان میخواهند باکسی دعوا نداشته باشند و کسی هم با آنها دعوا نکند، میخواهند اشغال نشود و اشغال نکنند.