به نظر شما چرا حق اعتراض برای مردم به رسمیت شناخته نمی شود؟
اصل 27 در فصل سوم قانون اساسی به عنوان یکی از حقوق بنیادین شهروندان مورد تصویب و تاکید قرار گرفته است که پیرو تجربه انقلاب اسلامی در رژیم گذشته نوشته شده است.رژیم پهلوی برگزاری اجتماعات و اعتراضات مسالمت آمیز را تحمل نمی کرد.این مسئله یکی از مطالبات تاریخی مردم ایران است که در ادوار مختلف از حکومت های انتظار داشته تا سخن معترضان را بشنود و بدان عمل کند.
نظر به اهمیت اصل 27 می توان بیان کرد که شورای نگهبان در زمان بررسی مصوبه مجلس شورای اسلامی دوره اول در خصوص قانون احزاب که در مصوبه مجلس قید "با اخذ مجوز از وزارت کشور آمده بود"شورای نگهبان این قید را مغایر با قانون اساسی تشخیص داد.زیرا در قانون اساسی اعتراض مقید به اخذ مجوز از وزارت کشور نبوده و نیست.بر همین مبنا مصوبه مجلس را تایید نکرد. در یک رفت برگشت لایحه با سکوت شورای نگهبان در زمان قانونی مصوبه مجلس با اصلاح به تایید رسید.
این سابقه تاریخی نشانگر تاکید بر حق اعتراض شهروندان است که بتوانند مطالبات خود را به صورت مسالمت آمیز و بدون توسل به خشونت و سلاح اعلام کنند.اصل 27 یکی از راه های تامین اصل امر به معروف و نهی از منکر است.در اصل 8قانون اساسی امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه همگانی است که دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت دارند.اصل 27 یکی از مجاری امر به معروف مردم نسبت به دولت است.
طبیعی است که با اجرای این اصل از قانون اساسی یکی از وجوه مهم نظام که جمهوریت باشد اجرایی می شود.برخلاف تصورات رایج اجرای این اصل مانند سایر اصول فصل سوم نه تنها باعث تضعیف نظام نمی شود بلکه باعث تقویت پایه های مردمی نظام می شود.
متاسفانه برخی جریان ها و تفکرات سیاسی به جای اینکه حق اعتراض را فرصتی برای تقویت وجه مردم سالاری نظام تلقی کنند همواره با نگاه تهدید و ضد امنیتی با آن برخورد کردند.تجربه نشان داده است که تقاضاهایی که از وزارت کشور در مقاطع گوناگون برای راهپیمایی مسالمت آمیز داده شده است بی پاسخ بوده و یا با پاسخ منفی رو به رو شده است.
بنده به عنوان دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین به همراه پنج حزب دیگر در تاریخ 30شهریور سال جاری درخواستی برای تجمع اعتراضی به وزارت کشور دادیم که تاکنون هیچ پاسخی از آن وزارتخانه دریافت نکرده ایم.
6 حزب اصلاح طلب با تاکید بر گفتگوی اخیر رئیس جمهور با مردم قصد دارند مجدد درخواست خود را از وزارت کشور تکرار کند.بنده تصور می کنم اگر مسئولین به قانون اساسی جمهوری اسلامی التزام عملی داشته باشند مانع برخوردهای خشونت آمیز در خیابان می شود.
اگر احزابی در کشور با مجوز وزارت کشور این اجازه را پیدا بکنند که با هماهنگی مراجع مربوطه مانند نیروی انتظامی مسئولیت این اعتراضات را بر عهده بگیرند مانع بروز خشونت می شوند.
به نظر شما مسئولیت بروز خشونت در اعتراضات به عهده مردم است یا به عهده دولت؟
این موضوع دو طرفه است.وقتی نهادهای مسئول حاکمیتی برخورد مثبتی با تقاضای اجتماع داشته باشند و در موقع برگزاری هم برخورد قهر آمیز نکنند و با برگزار کنندگان تعامل کنند زمینه خشونت ایجاد نمی شود.مانند اکثر کشورهای دنیا که اعتراضات با حرکت تعاملی بین مردم و پلیس بدون خشونت برگزار می شود.در پایان اعتراضات هم قطعنامه صادر می شود و بدست مقام مسئول می رسد .
به نظر شما در زمانی که قشر ی از جامعه مطالبه ای را از حاکمیت دارند وظیفه اساتید و دانشجویان چیست؟
دانشجویان و اساتید وظیفه خودشان را می دانند.اما بنده به عنوان یکی از اعضای جامعه علمی کشور عرض می کنم که دانشجویان و اساتید به عنوان پیشتازان عرصه علم،اگاهی و تفکر باید نسبت به مسائل جامعه حساس باشند و احساس مسئولیت بکنند.در طول تاریخ کشور دانشجویان همواره در مبارزات پیشگام بوده اند.مرحوم شهید بهشتی می گویند دانشجو موذن جامعه است و اگر خواب بماند نماز امت قضا می شود.در واقع دانشجویان بیدارگران سرزمین ما هستند.
در چند روز اخیر آیا پلیس به محوطه دانشگاه تربیت مدرس ورود کرده اند یا خیر؟
در دانشگاه تربیت مدرس تاکنون به صورت رسمی گزارشی از ورود پلیس به محوطه دانشگاه وجود ندارد اما به صورت محدود گویا گفته شده برای نوشیدن آب به داخل دانشگاه آمده اند.گزارش غیر رسمی نیز وجود دارد که برخی نیروهای لباس شخصی به دانشگاه ورود کردند.
آیا قانون اجازه ورود پلیس به دانشگاه را می دهد؟
خیر قانون مصوب مجلس ششم تصویب کرده که نیروهای امنیتی و پلیس حق ورود به دانشگاه ها را ندارند.این قانون پیرو اتفاقات ناگوار سال 78 تصویب شد.
متاسفانه اتفاق تلخی در روزهایی اخیر در دانشگاه شریف رخ داد که برخی ماموران در پوشش لباس شخصی وارد فضای دانشگاه شدند و در اطراف درهای دانشگاه کمین کرده و دانشجویانی که معترض بوده اند را مورد ضرب شتم قرار داده اند و تعدادی را بازداشت کردند.در دانشگاه تهران نیز این اتفاق افتاده است. متاسفانه گزارش هایی وجود دارد که نیروهای لباس شخصی در بیرون دانشگاه کمین می کنند و به محض خروج دانشجویان آنان را بازداشت می کنند.
با توجه به اینکه هدف پلیس اتمام اعتراضات و ایجاد آرامش است آیا رویکردی که ضرب شتم و بازداشت دانشجویان باشد به این اهداف کمک می کند؟
از نگاه امنیتی ممکن است وقتی تعدادی ارعاب و بازداشت می شوند به طور موقتی باعث خاموش شدن اعتراضات شود اما بدیهی است که این راه حل پایان دادن به اعتراضات نیست.با رویکردهای قهری نه تنها باعث از بین رفتن خشم نمی شود بلکه باعث شکل گیری آتش زیر خاکستر می شود که بعدا به کینه و خشم های فروخفته تبدیل می شود و در مقاطع دیگر امکان دارد فوران کند.
بنده پیشتر هم مشوقانه و دلسوزانه به نیروهای امنیتی گفتم به جای استفاده از روش های پلیسی در تامین امنیت به رویکرد امنیت پایدار توجه کنند.رویکردهایی که در دانشگاه تهران اتفاق افتاد امنیت پایدار ایجاد نمی کند.امنیت پایدار مبتنی بر دو رکن مشارکت و اعتماد است.از طریق مشارکت دادن مردم در سرنوشت اجتماعی خودشان و با اعتماد متقابل بین مردم و حاکمیت می توان امنیت پایدار را ایجاد کرد.نیروهای امنیتی باید ضامن امنیت مردم ،احزاب و قشر های مختلف جامعه باشند.