طرح صیانت از فضای مجازی به صورت چراغ خاموش در حال اجرا است. مبنای این طرح چیست؟
هر چیز جدیدی که در جهان اتفاق افتاده در ساز و کار کلی سرمایه داری تعریف می شود. در دهه های گذشته سرمایه داری در هر کجا که به مشکل برخورده است سعی کرده با تکنولوژی جدید بحران را حل و فصل کند. در این مرحله فضای مجازی و پلت فرم ها عملا در خدمت حل و فصل بحران های جهان سرمایه داری هستند. باید از این منظر به مساله نگاه کرد. تمام بازی ها که تحت عنوان اقتصاد جدید و اقتصاد دیجیتال شکل گرفته در حقیقت به نفع سرمایه داری است. اقتصاد دیجیتال از همه جوانب به نفع کشور های اصلی سرمایه داری و به ضرر کشور هایی مثل ما عمل می کند.
با توجه به مواهب اقتصادی فضای مجازی قطع ارتباط با جهان چه نفعی می تواند داشته باشد؟
در جهان امروز ماده خام جدید، اطلاعات است. کاربران با فعالیت در این پلت فرم ها اطلاعات خود را در اختیار جهان سرمایه داری قرار می دهند. تا دیروز می گفتیم ما کشوری ثروتمند هستیم و منابعی غنی در حوزه انرژی و... داریم. ولی جهان با این ابزار بیگ دیتا تولید می کند و برای کشورهای مطرح در نظام سرمایه داری امکان سیاست گذاری بیشتری فراهم می کند. این جا هم انحصار وجود دارد. و آن چه که آن ها به دست آورده اند به دلیل انحصاری است که بوجود آورده اند. اینجا اگر منافعی برای کاربران وجود دارد زیر سایه منافع بسیار بیشتر و بزرگتری است که در اختیار غرب قرار می دهند. اقتصاد دیجیتال به نفع سرمایه داری جهانی یعنی آمریکا است. استعماری جدید در حال رخ دادن است که به واسطه انحصاری بودن این پلت فرم ها است. مثلا اگر می خواهید از خدمتی استفاده کنید از طریق فیس بوک وارد شوید یا اگر از خدمت دیگری استفاده می کنید باید تعهدی را بپذیرید و موافقت نامه بدهید که اطلاعات خود را در اختیار آن ها قرار می دهید. دقت کنید که چهار شرکت تقریبا بیست پلتفرم اول جهان را در اختیار دارند.
آیا ایران با اجرای طرح صیانت در حال تقلید از کشور چین است؟ پیش بینی می کنید وضعیت اینترنت در آینده شبیه به چین باشد یا خیر؟
چین توانسته با انحصاری که ایجاد کرده و تعداد بالای کاربرانی که دارد بخشی از جهان مجازی باشد. ما هم نیازمند وجود پلت فرم های گسترده با کاربران و مخاطبین گسترده هستیم. البته تا اینجا نشان داده ایم که ما از عهده این کار بر نمی آییم. پلت فرم ها با تجمع کاربران معنی پیدا می کند .این چیزی است که ما هم در این سال ها به دنبال آن رفته ایم و و در بسیاری از حوزه ها کار کردیم ولی نتوانسته ایم به نتیجه ای برسیم. چین اقتضائات خاص خودش را دارد و آن ها هم برنامه خاص خود را در این فضا دنبال می کند. عملا از شبکه جهانی جدا هستند. سه چهارم آدرس های اینترنتی به آمریکا و کانادا برمی گردد و یک چهارم به سمت چین است. این امکان به لحاظ فنی وجود دارد که تمام منافذ را ببندیم و شبکه ای داخلی داشته باشیم. اما این شیوه در دوران پلت فرم های جهانی معنا و مفهوم خاصی ندارد. ایده انقلاب اسلامی این بود که در عالم انتشار داشته باشد. مگر می توان در این فضا که تنها دریچه رو به جهان است برای خود محدودیتی قائل بود و مرزی گذاشت؟! متاسفانه در این بحث دچار تناقضاتی هستیم. اگر تجمعی بین منتقدین نظام سرمایه داری در این حوزه رخ بدهد، می توانیم بخش اعظمی از آن را نمایندگی کنیم. در سیاست ما بخش زیادی از مخالفان نظام سرمایه داری را نمایندگی می کنیم.
آیا ایران می تواند با اجرای طرح صیانت و محدود کردن اینترنت نیاز کاربران داخلی خود را تامین کند؟
ایران امروز نمی تواند طرح صیانت را اجرا کند. مخالفان هم بسیار زیاد هستند. از نظر فنی هم شبکه اجتماعی نیازمند ارتباطی گسترده در پهنه جهانی است. کاربران به جایی می روند که فعالیت کنند و دیده شوند و نیازهایشان تامین شود. فضای مجازی ملی ما امروز کوچه خلوت است. این جا چه کاری می توان انجام داد؟ پلت فرم ها و جهان دیجیتال جدید می گوید که من کاربران بیشتر و انسان های بیشتری را ذیل خودم جمع کرده ام.اگر می خواهید ارتباط داشته باشید باید پلت فرم من را مورد استفاده قرار بدهید. چون تجمع آن جا است نه در جای دیگر.