عنوان "ملکه" به دلیل ریشه های تاریخی در انگلستان یک مفهوم قابل احترام و مهم دارد.از انقلاب سال 1640 که در انگلستان اتفاق افتاد.جنگی بین پارلمان و دربار شکل گرفت. دربار به طور همزمان به سیاست و دیانت تسلط داشت؟
پس از پایان جنگ سیاست و دیانت ازیکدیگر جدا شدند.سیاست به حکومت داده شد و مذهب تحت اختیار دربار قرار گرفت.به همین دلیل ملکه الیزابت دوم بر کلیسای جامع "کنتربری" با مذهب رسمی آنگلیکان تسلط کامل یافت.آنگلیکان ترکیبی از ناسیونالیسم و کابالیسم است.بنابراین جایگاه ملکه الیزابت مهم و قابل احترام بود. او توانست خود را در این جایگاه تثبیت کند و مستحکم نگه دارد.
از زمان تسلط ملکه الیزابت فراز و نشیب های فراوانی برای انگلستان رخ داد.الیزابت دوم بعد از جنگ جهانی دوم در سال 1953دو ماه قبل از کودتای 28 مرداد سال 1336 تاجگذاری کرد.او علی رغم اشتباهاتی که داشت اما به طور مجموع در جایگاه خود موفق عمل کرد.
شما دستاوردهای الیزابت دوم طی 70 سال سلطنت را چگونه ارزیابی می کنید؟
در انگلستان قانون اساسی وجود ندارد و مسائل بر اساس سنت انجام می شود.انگلستان بر پایه ارزش ها و آرمان ها اداره می شود.در یک دوره کوتاه جمهوری در انگلستان حاکم شد که به دلیل ناموفق بودن مجدد سلطنت به کشور بازگشت.
بر اساس نظام مشروطه سلطنتی پادشاه حق دخالت در سیاست را ندارد.ملکه الیزابت نیز کارهای تشریفاتی را انجام می داد و در امور سیاسی دخالت مستقیم نداشت.او سرپرستی دیانت را بر عهده داشت و سر اسخوف را تعیین می کرد.
نظر شما درباره پادشاه جدید انگلستان چیست و چه چالش هایی را پیش رو دارد؟
پادشاه چارلز نسبت به ملکه انعطاف پذیری بیشتری دارد.ملکه برای خود یک مقام قدسی قائل بود.مردم و جامعه از قدرت او حساب می بردند.البته مورد احترام اکثریت جامعه هم بود.پسر او از این قابلیت محروم است.
در زمان ملکه اتفاق های ناگواری برای دربار انگلستان رخ داد.حواشی همسر چارلز و نوه های الیزابت باعث متزلزل شدن جایگاه سلطنت شد اما قدرت الیزابت باعث شد این بحران ها خیلی زود تمام شود.نباید انتظار داشته باشیم چارلز بتواند قدرت ملکه الیزابت را بدست آورد.
به نظر شما تفاوت حکمرانی محمدرضا شاه و ملکه الیزابت در چیست؟
محمدرضا شاه در اولین سفر خارجی خود در سال 1327 به انگلستان رفت.او عمیقا از انگلستان متنفر بود زیرا پدرش را به تبعید فرستاده بودند اما نمی توانست لندن را نادیده بگیرد.محمدرضا شاه قصد داشت پول های بلوکه شده رضا شاه را ازاد کند و برای این امر سفری کوتاه به سوئیس رفت.ملکه الیزابت به شاه کمک های خوبی کرد که پول ها را آزاد کند.
با سفر ملکه الیزابت به ایران روابط شاه با ملکه خوب شد تا جایی که بلوار کشاورز فعلی به نام او نامگذاری شد.شاه برخلاف ملکه اشتباه کرد و خود را از چارچوب مشروطه خارج کرد.شاه با تشکیل مجلس موسسان اختیارات خود را افزایش داد اما الیزابت تلاش می کرد از حوزه اختیاراتش فراتر نرود.
می توان گفت اگر محمدرضا شاه مانند ملکه الیزابت حکمرانی میکرد در سال 1357 از قدرت ساقط نمی شد.بنده در آن زمان خبرنگار بودم با شاه حدود 15 سفر رفتم.خصوصا در جشن های 2500ساله.شاه خود را در مسائل سیاسی بسیار دخالت می داد.اگر یک ستوان در کرمانشاه می خواست درجه سروانی بگیرد شاه خود را دخالت می داد.بر تمام امور قصد دخالت و تحمیل عقیده داشت.این رویکرد محمدرضا در شان شاه و قانون اساسی نبود.مصدق چندین بار به محمدرضا شاه گفته بود که طبق قانون باید سلطنت کند و نه حکومت.بنابراین اگر شاه مر قانون اساسی را اجرا می کرد به احتمال زیاد حوادث سال 57 به وقوع نمی پیوست.