احتمالِ اینکه روند مذاکرات احیای برجام فرو بپاشد، پرسش های مهمی را در مورد اینکه معماری امنیتی منطقه خاورمیانه چگونه دچار تغییر و تحول خواهد شد، ایجاد کرده است؟ از چشم اندازِ جلوگیری از اشاعه هسته ای در یک منطقه پُر از چالش که وقوع تحولات در آن، روندی سریع و متغیر دارد، شکست تلاش ها جهت احیای برجام حامل تهدیدات و خطراتی جدی است.توافق برجام که در سال 2015 میان ایران و شش قدرت جهانی حاصل شد، برنامه هسته ای تهران را متوقف و تحت کنترل در می آورد و در نقطه مقابل، امتیازات اقتصادی را نیز در حوزه لغو تحریم ها و توسعه مراودات تجاری بین المللی این کشور با جهان به همراه داشت.در ابتدا اینطور به نظر می رسید که توافق برجام به خوبی کار می کند. با این حال، یک سال پس از آنکه "دونالد ترامپ" رئیس جمهور سابق آمریکا کشورش را در سال 2018 به صورت یکجانبه از توافق برجام خارج کرد و تحریم های گسترده ای را علیه تهران وضع کرد، "صبر راهبردی" ایران نیز به پایان رسید و این کشور بار دیگر قطار پیشرفت های اتمی خود را ورای مفاد برجام به حرکت درآورد.فارغ از سرنوشت برجام، منابع دیگری از بی ثباتی در خاورمیانه وجود دارند که تحلیلگران این منطقه به خوبی می دانند که ریشه های آن ها اساسا در کوتاه مدت خشک نمی شوند و از بین نخواهند رفت. در این میان به طور خاص می توان به خصومت و دشمنی میان ایران و رژیم اسرائیل اشاره کرد.فرارو می نویسد:باید توجه داشت که این واقعیت بنیادین که تنش های ایران و رژیم اسرائیل در فضای احیا یا عدم احیای برجام تغییری نخواهند کرد را باید پذیرفت. پس از انعقاد برجام در سال 2015 نیز این تنش ها به پایان نرسیدند و از این همین رو هیچ دلیلی ندارد که فکر کنیم قرار است این قاعده در آینده تغییر کند. حتی اگر برجام احیا شود، سطح تنش ها میان ایران و اسرائیل همچنان بالا خواهد بود. اسرائیل ادعا خواهد کرد که حصول توافق با ایران این کشور را جسور می کند و درست به همین دلیل سطح تلاش ها جهت مهار این کشور نیز باید افزایش قابل ملاحظه ای پیدا کند. با این حال، اگر تلاش ها جهت احیای برجام به نتیجه نرسند، خصومت ها میان ایران و اسرائیل احتمالا روند بسیار خطرناکی را طی خواهند کرد.عربستان سعودی و امارات متحده عربی در ابتدای اقدام ترامپ جهت خارج کردنِ آمریکا از توافق برجام در سال 2018 و تحمیل کارزار فشار حداکثری علیه تهران، با رژیم اسرائیل و آمریکا در این رابطه همراه شدند. با این حال، از این دو دولت عربی بعید است که در صورت احیای برجام، دربست در خدمتِ رویه ها و اقدامات اسرائیل علیه ایران باشند.برخلاف اسرائیل، ریاض و ابوظبی با احتیاط قدم در مسیر تنش زدایی دیپلماتیک با ایران گذاشته اند و در عین حال تمایل خود را جهت تنش زدایی از روابط شورای همکاری خلیج فارس با ایران نیز نشان داده اند. رهبری عربستان سعودی و امارات اساسا به این درک رسیده اند که نباید هزینه های اتخاذ سیاست های تنش زا در رابطه با ایران را به جان بخرند. تجربه ای که به طور خاص در دوران حضور ترامپ در قدرت به نحو محسوسی به آن ها ثابت شده است. در واقع این دسته از کشورها با این درک که کارزار فشار حداکثری دولت آمریکا علیه ایران می تواند تبعاتی داشته باشد که گریبانگیر آن ها نیز شود، سعی داشته اند تا سیاست های خاصی را اتخاذ کنند و خود و به طور کلی شورای همکاری خلیج فارس را دور از سناریوهای فاجعه بار قرار دهند.در این راستا بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که دولت ایران به طور کلی، و دولت "ابراهیم رئیسی" به طور خاص به این نکته تاکید دارند که توسعه روابط با کشورهای منطقه عملا مساله ای جدا از توافق برجام است. در واقع، فارغ از اینکه سرنوشت برجام چه باشد، ایران مایل است تا در چهارچوب سیاست موسوم به "اول همسایگان"، به توسعه روابط با کشورهای همسایه خود بپردازد.با این حال این دستورکار با توجه به مجموعه ای از مولفه ها نظیرِ "توافق ابراهیم" و تمایل واشینگتن جهت تقویت پیوندهای اسرائیل با کشورهای عربی در صورت شکست مذاکرات مرتبط با احیای توافق برجام، ماهیتی پیچیده را به خود می گیرد.
ایجاد نوعِ جدیدی از درهم تنیدگی اقتصادی
تنها راه برای ایران جهت دستیابی به نوعی تنش زدایی ادامه دار و با دوام با عربستان و عادی سازی روابط با امارات متحده عربی، استفاده از ظرفیت های درهم تنیدگیِ اقتصادی است. این معادله در صورتی عملیاتی تر خواهد شد که توافق برجام احیا شده و تحریم ها علیه ایران لغو شوند.با این حال اگر تحریم ها علیه ایران همچنان پابرجا باشند، این مساله بزرگترین مانع بر سرِ راه هرگونه توسعه مراودات اقتصادی نه تنها میان ایران و همسایگانش بلکه گسترش روابط اقتصادی و تجاری میان ایران و اغلب کشورهای جهان خواهد بود. در نهایت باید گفت، اگر شدت تحریم ها علیه ایران حفظ و یا افزایش یابد، تهران نیز مقاومت حداکثری خود را در برابر کارزار فشارحداکثری آمریکا افزایش خواهد داد. مساله ای که تبعات زیادی را برای کشورهای منطقه و البته خودِ آمریکا به همراه خواهد داشت.در این چهارچوب، ایران جهت تقویت بنیان های اقتصاد مقاومتی خود، روابط اقتصادی اش را با قدرت های دیگر نظیر چین، روسیه، هند، کشورهای آسیای مرکزی و البته کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس گسترش خواهد بخشید. البته که در این رابطه و احتمال موفقیت ایران، بحث و مناظرات گسترده ای در جریان است.در هر حالت، اگر دیپلمات ها در قالب کشورهای عضو گروه پنج به علاوه یک و ایران، نتوانند راه حلی میانه جهت احیای برجام بیابند، احتمال اینکه منطقه خاورمیانه هدفِ بی ثباتی های بیشتر در آینده نزدیک قرار بگیرد، کاملا وجود دارد. البته که تحقق این سناریو تا سال ها تبعات منفی خود را در منطقه خاورمیانه نشان خواهد داد.»