زخم و ردپای سیلهای سالهای گذشته با وجود گذشت زمان کماکان بر روی زندگانی مردم مناطق بحرانزده نمایان است. بروز سیلاب در روزهای اخیر تکرار همان بحرانها و مصیبتها را برای هموطنان به بار آورده است. هیجانات رسانههای مجازی و ملی در انعکاس اخبار حوادث دیده میشود، اما انگار مرزی میان مسئولان و خبرنگاران با هموطنان حادثهدیده مشخص است. طبیعی است که تبوتابِ روزهای تلخ و مهیب حوادث پس از چندی در افکار عمومی کمرنگ میشود. وقتی سیلاب فروکش میکند مسئولان به آشیانههای امن خود بازمیگردند. این نوشتار به بحرانهای اساسی درروند مدیریت بحران در سطح ملی و جهان میپردازد.
*بهرهگیری از الگوهای تجربهشده جهانی
چند سال است لایحه مدیریت بحران در کمیسیونهای مجلس و شورای نگهبان دست به دست میشوند. لایحهای که قرار بود ساختار منسجم و پاسخگو به این سازمان پراهمیت بدهد. به نظر میرسد بررسی ساختار تشکیلاتی مدیریت بحران کشورهای همسایه و ملل پیشرفته، الگوبرداری از آنها به منظور جلوگیری از آسیبها و خطرات حداکثری در شرایط فعلی ضروری است. سامانبخشی و مدیریت یکپارچه، انتظار و مطالبه مردمی است که در زمره 10 کشور نخست بلاخیز دنیا قرار دارند. به طوری که از مجموع 40 بلای طبیعی شناختهشده در جهان امکان وقوع 31 نوع از آن در ایران وجود دارد.
*راهکارهای کاهش خسارت سیل
طبق بیانات اخیر رهبری در جلسه ویژه بررسی آخرین وضعیت مناطق سیلزده که فرمودند: «پیشگیری از خسارات مدیریت بحران باید از قبل پیشبینی میشد» و نیز با استناد به 4 بند ماده 2 قانون مدیریت بحران که به چهار مرحله اساسی برای جلوگیری و کاهش میزان خسارات ناشی از حوادث طبیعی و بحرانها اشاره و تأکید دارد پاسخ به سؤالات ذیل توسط مسئولان لازم است. متأسفانه حقوق اولیه مردم تحت تدابیر و عملکرد ضعیف، همچنان پایمال میشود.
*لایحه مدیریت در پیچوخم مجلس
و شورای نگهبان
چنانچه در حال حاضر با عنایت به اختیارات قانونی در ساختار سازمان مدیریت بحران امکان مدیریت کارگروههای 14 گانه وجود ندارد، به چه دلیل لایحه مدیریت بحران در پلههای ساختمان مجلس و شورای نگهبان رهاشده و سازوکاری برای سازماندهی این سازمان به وزارتخانه و سطح معاونت ریاست جمهوری اندیشیده نمیشود؟
*بودجه سازمان مدیریت بحران
پرسش این است که بودجه سازمان مدیریت بحران و بودجه کلیه بندهای ماده 2 قانون مدیریت بحران تحت اختیار چه شخص یا نهادی است؟ تاکنون چه میزان بودجه سالیانه به موارد مربوطه تخصیص داده است؟ سازمان برنامهوبودجه چه اولویتهایی را به منظور تخصیص بودجه عمومی به مدیریت بحران در نظر گرفته و تاکنون چه میزان به غیر از موضوع مدیریت بحران از محل بودجه مدیریت بحران تغذیه شدهاند؟
*ضرورت پیشبینی وقوع سیل
قراردادهای پیشبینی و پیشگیری که از استانها و کارگروههای 14 گانه مورد انتظار است، در چه مواردی منعقدشده و زمان وقوع سیل اخیر و نیز حادثه سرپل ذهاب به چه میزان بهکارگیری شده و دستگاههای متخلف قصور خود را در عقد قرارداد و عدم بهکارگیری آن در زمان بحران تا چه حد میتوانند توجیه نمایند؟
*وضعیت انبارها
موجودی انبارهای تأمینی استانها در زمان وقوع بحران سیل اخیر، بر اساس قراردادهای پیشگیری به چه میزان بوده است و درصورتیکه قراردادهای خرید به اصطلاح «یک روز تولید قبل» را با مجامع صنعتی منعقد کردهاند، چرا در زمان وقوع بحران، پشتیبانی صورت نگرفته و گزارش وضعیت در این خصوص به مردم و رسانه ارائه نشده است؟ در حال حاضر انبارهای تأمینی مدیریت بحران در استانها در چه شرایطی است؟
*بیمه سیل
دربند 4 ماده 2 قانون مدیریت بحران بهطور صریح به بیمه بازسازی و باز توانی اشارهشده است. چند درصد از استانهای بلاخیز زیر چتر بیمه قرار دارند؟ اگر این پوشش بیمه صورت گرفته، پس چرا از بودجه عمومی برای بازسازی و باز توانی استانهای حادثهدیده بهره گرفته میشود؟
*امداد هوایی
شکی نیست که در تجهیزات مدیریت بحران دچار نقصان هستیم، بهطور مثال چند بالگرد امداد و نجات، مجهز به اقلام اضطراری در زمان وقوع مدیریت بحران میباشند؟ سهم هر استان از امداد هوایی چند درصد است؟ رئیس سازمان مدیریت بحران برای دستور هر پرواز چه اختیاراتی دارد؟ اگر در امداد هوایی ضعف عمدهای وجود دارد، چرا مدیریت بحران کشور به پیام برخی کمکهای اضطراری و داوطلبانه سایر کشورها دست رد میزند؟
*ضعف مدیریت بحران
با عنایت به تداوم معضلات مردم زلزلهزده سرپل ذهاب و عدم رفع مشکلات و ناتوانی در مدیریت بحران آن منطقه، نقاط ضعف و نقاط قوت در گزارش عملکرد مدیریت بحران که در اختیار بیت رهبری، سران قوا، فرماندهان ارشد نیروهای مسلح و دستگاههای ذیربط قرار گرفت، شامل چه عناوینی و مواردی بوده است آیا نقاط ضعفها برطرف شده است؟ هرچند دیر اما رسانهها و مردم میتوانند با مطالبه گری منصفانه از قوانین مندرج در خصوص بلایای طبیعی پرسشهایی را از نمایندگان خود در مجلس و دولت مطرح کرده و در پاسخ در سطوح استانی و ملی بخواهند. عدم پیگیری دستگاههای مسئول رسانهها و جراید، بار را از دوش پدر برمیدارد که زمستانش با لرزه خود و فرزندانش سپریشده و داغ تابستانهای بر سینهاش دارد.