امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس در تشریح این آمار گفت:
نتیجه نظر سنجی ایسپا زنگ خطری برای جامعه ایران محسوب می شود. امروز مصادیق خشونت در جامعه فراوان است و جامعه بستر جرایم ناشی از خشونت را فراهم کرده است. نابسامانی های خانوادگی، ناکامی های اجتماعی، فقر، اعتیاد و طلاق همگی از عوامل ایجاد خشونت هستند.
قرائی مقدم در ادامه افزود: تورم، گرانی، بیکاری و مشکلات اقتصادی خانواده ها پرخاشگری را در سرپرست خانواده و در نوجوان خانواده بالا برده. کلام مادر خانواده که باید پر از مهر باشد، عصبانی و نامهربان است. متاسفانه ما با پدیده دختران قمه کش خیابانی روبرو هستیم. این اتفاق در چند سال اخیر زیاد شده است و ارتباط مستقیم و بی واسطه ای با فقر دارد.
این جامعه شناس در تشریح ارتباط بین فقر و خشونت گفت: خانواده ای که از لحاظ مسائل اقتصادی مشکل دارد و گرفتار فقر است، ازدواج جوانش را به تاخیر می اندازد یا جوان در این خانواده نمی تواند ازدواج کند.
بچه های این خانواده ها به دلیل مشکلات مالی تحصیلات خوبی ندارند یا تحصیلکرده، ولی بیکار هستند. طلاق در این خانواده ها فراوان است.
این مشکلات باعث عصبانی شدن فرد می شود. این احساسات باعث خشونت دنباله دار می شود و خشونت در جامعه شیوع پیدا می کند که در جامعه شناسی به آن «چرخه خشونت» گفته می شود. یعنی خشونت از خشونت بوجود می آید.
وی افزود: برخورد های حاکمیت می تواند به گسترش چرخه خشونت دامن بزند. ضایع شدن حقوق عامه و محرومیت برخی از اقشار جامعه، محدودیت ها و تصمیمات غلط مسئولین همه در جامعه ایجاد خشم می کند.
یک جوان را تصور کنید که کار و درآمد ندارد و نمی تواند ازدواج کند از ساده ترین چیزهایی که هر جوانی دلش می خواهد محروم است و از طرف حاکمیت با یک تصمیم سختگیرانه روبرو می شود. یا یک جوان شهرستانی که نمی تواند دو ساعت در کنسرت بنشیند و سرش را تکان بدهد و کف بزند. سر چهارراه گشت ارشاد ایستاده و افراد را می گیرند و می برند! معلوم است که در چنین شرایطی باید منتظر بروز عکس العمل های عصبی و ناهنجار در جامعه بود.
محسن عبدی، روانشناس در رابطه آثار روانی فقر گفت:
افرادی که در معرض نگرانی ناشی از مسائل مالی هستند روانی آسیب دیده دارند. به ویژه کودکان و نوجوانانی که در خانواده هایی با مشکلات اقتصادی زندگی مي کنند، دچار مشکلاتی جسمی می شوند که علت آن فرسودگی روانی است.
به عنوان مثال، کم خوابی، کاهش اشتها، خستگی مزمن، سر درد، دل درد، مشکلات گوارشی و بیماری های قلبی از شایع ترین عوارض نگرانی کودکان و نوجوانان است.
وی افزود: افرادی که با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند اغلب مایل هستند برای آرام کردن خود داد بزنند، ناسزا بگویند و دیگران را تهدید کنند. معمولا این افراد عزت نفس خود را از دست می دهند یا افسرده می شوند. رفتار های خشونت بار مثل کتک زدن دیگران یا مصرف مواد مخدر در بین افرادی با مشکلات اقتصادی بیشتر دیده می شود. عبدی در تشریح ارتباط بین فقر و خشونت گفت: برخی مراجعین که مشکلات مالی دارند می گویند شب ها نمی توانیم خوب بخوابیم و در طول روز هم نگرانیم و دلهره داریم. همین نگرانی مفرط باعث می شود فرد در طول روز رفتاری پرخاشگرانه داشته باشد. وی ادامه داد: در مورد کسانی که دچار فقر شدید هستند، خشونت زمانی اتفاق می افتد که شخص عوامل بیرونی را مسبب اصلی فقر خود می داند و در چنین شرايطي وقتی فرد با اخبار اختلاس و دزدی، یا بی عدالتی و تبعیض روبرو می شود، عصبانی است.
شخص می بيند جامعه نه تنها تلاشی برای بهبود وضعیت او انجام نداده بلکه فقر او شدیدتر شده است. چنین افرادی عصبانی و خشمگین و برای جامعه خطرناک هستند.
مسعود دانشمند، اقتصاددان در رابطه با تولید فقر در اقتصاد کشور گفت:
یکی از ویژگی هاي اقتصاد دولتی، توزیع فقر به جای توزیع ثروت است. چون اقشار وابسته به قدرت، از انحصار و رانت دولت بهره می برند و ثروت و سرمایه در این طبقات بیشتر می شود و در مقابل سهم سایر اقشار از درآمد های جامعه کمتر می شود و فقر در اقشار پایین تر تشدید خواهد شد.
دانشمند در ادامه افزود: امروز سطح زندگی متوسط در ایران به مراتب از سطح زندگی اقشار فقیر در یک کشور توسعه یافته پایینتر است. وی گفت: متاسفانه امروز فقر در کشور تنها مختص افراد بدون شغل و بی کار نیست، حتی شاغلین کشور هم از فقر رنج می برند. توصیف فقر در اقشار متوسط به پایین متاسف کننده است چون همانطور که اشاره کردم جنس فقر در کشور ما با جنس فقر در یک کشور توسعه یافته تفاوت دارد. این اقتصاددان در پایان افزود: به دلیل محرومیت و گرسنگی و احساس نابرابری که خشم تولید می کند، نمی توان از مردمی که زیر خط فقر هستند انتظار رفتار های متعادل مدنی و قانونمند داشت.