به نظر شما آیا ستادِ امربهمعروف میتواند خدمات عمومی را برای بخشی از جامعه ممنوع کند؟
نکته اول این است که به عقیده بنده این نوع بخشنامهها که هرساله در اوایل فصل گرما صادر میشود را میتوان "اوامر تابستانه" ستاد امربهمعروف نامگذاری کرد. در هر تابستان یک سری افراد به بهانه دفاع از ارزشها تصمیماتی میگیرند که کاربرد تابستانی دارد.
حرفهایی میزنند بدون اینکه توجه کنند هر تصمیمی باید یکبار حقوقی داشته باشد. ازنظر حقوقی تکلیف خواسته و دستور باید معلوم باشد. ستاد امربهمعروف و نهی از منکر جایگاه قانونی برای صدور دستوراتی خلاف قانون را ندارد. اصل ۸ قانون اساسی مسئله امربهمعروف و نهی از منکر را موردتوجه قرار داده است. اینیک مسئله شخصی است و نمیتواند در حوزه حاکمیتی دخالت کند چون در این صورت با پروندههای قضایی مواجه میشویم.
مثلاً سعید حنایی در مشهد به نظر خودش میخواست امربهمعروف و نهی از منکر کند که با این عقیده 16 زن را کشت.
به نظر شما واکنش جامعه باید در قبال چنین دستوراتی چه باشد؟
جامعه قانونمند باید به قوانین موجود یا قوانین موردنیاز توجه کند. قانون را هم مجلس باید بنویسد. من در خبرها خواندم که ستاد امربهمعروف گفته روسای بانکها به بدحجابها خدمات ارائه ندهند. پرسش این است که رئیس بانک در چه جایگاهی قرار دارد که چنین دستوری برایش صادر میکند؟ با چه تشخیصی میخواهد بگوید که بدحجاب کیست؟ آیا در شرح وظایف او آمده که رئیس بانک در این جایگاه قرار بگیرد؟ اگر فرد تذکر او را نپذیرفت، چه کند؟ گزارش عملکرد خود را به چه کسی بدهد؟
به لحاظ قانونی آیا نهادهایی مثل بانک مرکزی باید از دستورات ستاد امربهمعروف تبعیت کنند یا خیر؟
ستاد امربهمعروف و نهی از منکر یک تکلیف یا امیریه تابستانه صادر کرده اما جایگاه قانونی صدور آن را ندارد، درواقع تکلیفی را بر عهده داروخانه، بیمارستان، بانک و... بار میکنند که آنها موظف به عمل به این دستور نیستند. به فرض اینکه عمل کنند نیز معلوم نیست که اگر وضعیت سعید حنایی بهزعم خود زنان بدکاره را میکشت پیش آمد، چه کسی پاسخگو است؟ نکته دیگر این است که تعریف جامع و مانع از حجاب یا پوشش وجود ندارد که به لحاظ قانونی بتوان آن را اعمال کرد. اکنون شما بگویید که محجبه کیست و چه لباسی حجاب نامیده میشود و چه فردی بیحجاب یا بدحجاب است؟ به رساله علما هم که نگاه کنیم، از گذشتگان تا حال؛ تعریف مشخصی نیست. باید تعریف شود که پوشش و حجاب چیست؟ وقتی در اصل مطلب درباره حجاب و بدحجابی و... تعریف واحدی نداریم، چطور میتوان گفت که فردی بدحجاب است و دیگری حجاب کامل دارد». افرادی امروز مطالبه حجاب دارند و شرایط کنونی حجاب انتقاد میکنند که سالهاست مدیریت آموزشوپرورش، منبر و مسجد، صداوسیما و انتشارات و کتاب و فیلم و... را بر عهدهدارند، تمام امور فرهنگی کشور درید این افراد است حال طلبکارانه خواهان روشنگری نهادهای مرتبط با عفاف و حجاب شدهاند. جای پرسش وجود دارد که این افراد با این همه امکانات و بودجه پاسخگوی شرایط موجود در مسائل فرهنگی نیستند و تنها طلبکارانه به نقد شرایط موجود میپردازند.