محمدرضا جلالی - روزنامهنگار
قاچاقچیان انسان با سرعت بسیار زیاد از شما سبقت میگیرند و با بالا و پایین کردن چراغ، خودروی شما را به کناری میکشانند تا خود را به مقصد برسانند.
خودروهایی از شرق تا مرکز کشور فعالاند به نام «شوتی»! ماشینهایی که شبانه در مسیر استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان و شیراز فعالاند و کارشان شده قاچاق انسان!
با حکمرانی طالبان در افغانستان شاهد اوجگیری ورود غیرقانونی اتباع افغانی به ایران هستیم. برخیها ایران را برای زندگی برمیگزینند و برخیها هم تصمیم میگیرند ایران فقط یک گذرگاه برای آنها باشد...
در نیریز یکی از شهرهای استان فارس مغازهداری با اشاره به تعدادی از خانهها که مشخص بود فرسوده است و مکان مناسبی برای سکونت نیست گفت: کمی تحمل کن تا موضوعی را برایت مشخص کنم!
چند دقیقه که ایستاده بودم کودکی با پلاستیک بزرگی از خانه خارج شد و کمتر از ۱۰ دقیقه با انبوهی از نان آمد. شاید نزدیک به ۱۰۰ قرص نان لواش!
مغازهدار گفت: شنیدم قرار است نان را کارتی کنند من که موافقم، سه روز پیش 3 نان سنگک برای خانه گرفتم و هنوز هم داریم و تا فردا نیاز به نان نداریم.
اگر نان کارتی شود حداقل با برنامه توزیع میشود و اینگونه نانهایی که برای ایرانیها است، حیفومیل نمیشود.
او که مغازهاش دریکی از مکانهای قدیمی و البته پر از مهاجر است گفت: اینجا در این خانهها افراد مهاجر خارجی و اکثراً افغانی زیاد است، برخیها شبانه میآیند و همان شب یا حداکثر 24 ساعت بعد به مرکز استان انتقال داده میشوند.
راست میگفت... لازم است که حدود ساعت ۱۰ شب به بعد در جادههای این مسیر رانندگی کنید؛ خودروهایی را میبینید که با سرعت تمام از کنار شما عبور میکنند.
نگاه عاقل اندر سفیه
از مغازههای کنار جاده پرسیدم علت سرعت بالای این خودروها که غالباً پژو هستند، در این تاریکی شب چیست؟
نگاهی عاقل اندر سفیه به من کرد و گفت: خوب اینها افغانیها را جابهجا میکنند برای همین بدون توقف خود را به شیراز میرسانند.
تصمیم گرفتم یکی از همین رانندگان را پیدا کنم.
خوشبختانه با پرسوجوهای فراوان با یکی از آنانی که تا چند ماه پیش کارش همین بوده ارتباط برقرار کردم.
به دیدارش رفتم...
میگفت: راننده تاکسی تلفنی بودم و در ابتدا مسافران را در شهر و خارج از شهر جابهجا میکردم. به پیشنهاد یکی از دوستان برای انتقال افغانیها از قطرویه به شیراز معرفی شدم. پیشنهادشان وسوسه کننده و دندانگیر بود من جواب مثبت دادم هرچند میدانستم که اگر دست پلیس بیفتم کارم تمام است و ماشین هم به پارکینگ خواهد رفت.
پرسیدم: مگر بابت هر افغانی به شما چقدر میدادند؟
او گفت: زمانی که این کار را میکردم بابت هر کدام از آنها 300 هزار تومان میدادند. اگر انصاف داشتیم بیش از 7-8 نفر را سوار نمیکردیم اما گاهی هم برای اینکه درآمد بیشتری داشته باشیم تا 12-13 نفر و حتی یکی از دوستانم با همین پژو ۱۷ نفر را جابجا کرد!
چون حسابوکتابی نداشت از آنها بیشتر هم میگرفتند و برخیهایشان میگفتند ما برای نشستن در جای بهتر پول بیشتری دادهایم. البته ما قبول نمیکردیم.
در میان آنها از همه قشری بودند از افراد جوان گرفته تا کهنسال از زنان تا بچههای خردسال افغانی...
تابستان سال گذشته و پس از تحولات افغانستان و حضور طالبان تعداد مهاجران بیشازاندازه زیاد شده بود و تا چشم کار میکرد افغانیهایی بودند که میخواستند یا به مرکز ایران بیایند یا ایران را مسیری برای عبور خود قرار دهند و ما هم وقت سر خاراندن نداشتیم!
به نظر میرسد با ورود طالبان مسئله مهاجرت افغانیها کماکان مسئلهای جدی است. به گفته منوچهر بهرویان کارشناس اقتصاد مسکن، مهاجران افغانی یک مشکل جدی برای آینده بازار مسکن ایران است.
اکبر شوکت، رئیس کانون سراسری انجمنهای کارگران ساختمان هم نسبت به ورود بیضابطه مهاجران افغانستانی به ایران انتقاد دارد و میگوید: به تازگی شکایت کارگران ساختمانی به تشکلهای صنفی افزایش داشته است.
در برخی مشاغل مانند تولید کفش دستدوز یا دامداری در شهرهایی مانند قم افغانیها کارفرما شدهاند و بازار را تقریباً بهطور کامل از دست ایرانیها گرفتهاند. ادامه این روند میتواند بسیاری از مشاغل کارگری را از دست قشر ضعیف ایران خارج کند.
اگر در شبکههای اجتماعی چرخی بزنید تصاویری از افغانیهایی که به ایران آمدهاند تا چند روزی را بگذرانند کم نیست؛ نمونهاش که بسیار تعجببرانگیز بود، افغانیهای مهاجری بودند که در میدان آزادی در حال اجرای کشتی سنتی بودند و در کمال ناباوری گوینده میگفت: اینجا همه افغانی هستند و اثری از ایرانیها نیست!
بههرروی مسئله مهاجران غیرقانونی کمکم دارد به یک معضل کشوری تبدیل میشود و اگر برای آن فکری عاجل نشود به بحران اقتصادی که این روزها دامن همه را گرفته باید مسائل و مشکلات این مهاجران که برای کشور و مردم ایجاد کرده و میکنند هم اضافه نمود.