دکتر امانالله قرایی مقدم، جامعهشناس و متخصص نسل شناسی تفاوت بین نسلها را طبیعی خواند و گفت: قرار نیست نسل شما با نسل بعد از شما یکی باشد. نسل دهه هشتاد با نسل دهه شصت کاملاً تفاوت دارد. نسل دهه هفتاد هم شبیه نسل دهه شصت نبود. دهه هفتادیها راحت ازدواج میکنند و راحتتر طلاق میگیرند. جوان امروز در شتاب متغیر تند شونده در حال حرکت است. این موضوع، یک بحران و امری نامتعارف نیست؛ بلکه نشانه تغییر و تحول و حرکت جامعه بهسوی توسعهیافتگی است.
حرکت جامعه از دوره سنتخواهی
بهسوی خودمختاری
وی افزود: موضوع «بحران بودن تفاوت این نسل با نسلهای گذشته» را سنتگرایان مطرح میکنند که معتقدند «یواش بیا یواش برو که گربه شاخت نزنه.» همان جور باش که پدر و مادر و حتی پدربزرگ و مادربزرگت بودند. درحالیکه جامعه دیگر از دوره سنتخواهی و سنتی بهسوی خودمختاری در حال حرکت است. نباید نسل دهه هشتاد با نسل دهه شصت یکی باشند. اگر یکی باشد یعنی جامعه مُرده و ساکن است و حرکت در آن متوقف شده است. جامعهشناسی، این تغییر را امری طبیعی میداند. تفاوت نسلی از ۱۰۰ سال و ۵۰ سال و ۳۰ سال در گذشته، الان به ۱۰ سال و ۵ سال رسیده است.
رابطه شکاف نسلها و مهاجرت
این جامعهشناس تأکید میکند: این تغییر و تفاوت را هم خانوادهها باید کمکم بپذیرند و هم مسئولان. چراکه این موضوع، یک جبر اجتماعی است. اگر این تفاوت را نپذیریم، نتیجهاش میشود فرار و مهاجرت نسل جوان از کشور. شما ببینید تا امروز چه تعداد نخبه و المپیادی و تیزهوش برای همیشه رفتهاند. فقط ۸۰۰ استاد دانشگاه تا الان مهاجرت کردهاند. ترکیه چه چیزی دارد که بیشترین خریداران ملک در این کشور، ایرانیها هستند؟ چه چیز ترکیه یا قبرس از کشور ما بالاتر است؟ جوانی که با زمان حرکت میکند، اما حرکت با زمان را در متن جامعه خود نمیبیند، ترجیح میدهد مهاجرت کند و این (مهاجرت) خودش یک آسیب بزرگ است.
ریشه تفاوت نسل دهه هشتاد و دهههای قبل
دکتر شهلا کاظمیپور، جمعیتشناس و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران هم درباره ریشه تفاوت نسل دهه هشتاد و دهههای قبل میگوید: نسلها باید متفاوت باشند. اغلب دهه شصتیها در خانوادههای پرجمعیت متولد شدند. بیشترین موالید ایران بعد از انقلاب را در دهه ۶۰ داشتیم. امکانات کشور کم بود، جنگ بود، بچهها از داشتن اسباببازی هم محروم بودند. در دهههای ۷۰ و ۸۰ تعداد فرزندان در هر خانواده به یک یا دو فرزند رسید، امکانات کشور زیاد شد و خواستههای نوجوانان، امکان برآورده شدن داشت. همه اینها به این «تفاوت نسلی» منجر شده است.
فاصله نسلها به ۵ سال رسیده است
وی ادامه میدهد: یک تفاوت دیگر، شکاف نسلها است. قبلاً یک نسل را ۲۵ سال و ... محاسبه میکردیم. الان فاصله نسلها به ۵ سال رسیده است؛ یعنی الان یک جوان ۱۵ ساله با یک جوان ۲۰ ساله هم تفاوت دارد. چه برسد به جوانان ۳۰ سال پیش. دلیل این موضوع هم برمیگردد به دسترسی بچهها به تکنولوژی و دسترسی به اطلاعات و غیره.
او در پاسخ به این سؤال که آیا تفاوت نسل دهه هشتاد با نسلهای قبل را میتوان بحران نامید و باید نگران آن شد، میگوید: وضعیت جوان و نوجوانی که از تکنولوژی روز استفاده میکند و به همین دلیل، جهانبینیاش تغییر کرده و آینده روشنی برای خود میبیند، بحرانی نیست. بحران، وضعیت بسیاری از اساتید است که در تکنولوژی از دانشجویان عقب ماندهاند. بحران، خانوادهها هستند که از فرزندان خود عقب ماندهاند. این عقب ماندن خود و پیش رفتن جوان امروز را نمیتوان «بحران نسل جدید» نام گذاشت.