فائزه صدر-گروه سیاسی[email protected]
درباره دلایل توقف برجام دو تحلیل در داخل کشور وجود دارد. عموماً گفته میشود روسیه برجام را گروگان گرفته، اما برخی دیگر آمریکا را مقصر وضعیت امروز برجام میدانند. نظر شما دراینباره چیست؟
در ارتباط با نقش روسیه در برجام یک روایت قالب وجود دارد که همه دنیا آن را تکرار میکند. مسئله گروگانگیری برجام توسط روسها امروز تئوری قالب تحلیلگران دنیا است. با این نگاه که روسیه میخواهد برای شکستن تحریمهای غرب در مسئله اوکراین برای خود روزنهای باز کند شرط برای آمریکا تعیین کرده است. بیشک غرب به برجام نیاز دارد و روسیه در چنین شرایطی این شرط را مطرح کرده است. این شرط ابتدا از زبان وزیر امور خارجه روسیه بیان شد. حتی گفته میشود آقای اولیانوف وقتی در وین این خبر را شنید شوکه شد و در جلسهای در وین مطلب را از روی کاغذ خواند چون دستوری بدون مقدمه بود و او آماده ارائه مطلب نبود. سپس سفیر روسیه در تهران با لحن صریح گفت ما میخواهیم برجام احیا شود، ولی منافع روسیه نیز باید تأمین شود. این در حالی است که موضوع برجام ارتباط ذاتی با تحریمهای غرب علیه روسیه و وضعیت اقتصادی روسها ندارد. در حقیقت روسیه دو مسئله کاملاً متفاوت را به دلیل منافعی که در هر دو برای خود متصور است به هم گره زده است. روسها نتیجه مذاکرات وین را به جنگ اوکراین گره کردهاند و موضعی غیرمسئولانه اتخاذ کردهاند.
آیا در چنین وضعیتی باید گفت دفتر مذاکرات برجام بسته شده و برجام به پایان راه خود رسیده است؟
مسائل پیشآمده میتواند هم به معنای تمام شدن برجام باشد و هم نه! اگر ما بخواهیم برجام ۲۰۱۵ احیا شود، لزوماً باید روسها هم باشند. اگر روسیه تصمیم به کارشکنی بگیرد نمیتوان برجام را احیا کرد. در این مرحله باید آمریکاییها و یا ایران، روسها را راضی کنند. من بعید میدانم که روسها بدون تأمین منافع خود به خواسته ایران یا امریکا تن دهند. اگر روسها از موضع خود برنگردند باید به سمت راهحل جایگزین رفت؛ ازجمله توافق موقتی با آمریکا که ایران بارها چنین احتمالی را رد کرده است. چنین توافقی به این دلیل که هیچ پشتوانه اجرایی محکمی ندارد، نمیتواند به نفع ایران باشد. ضمن اینکه کوتاهمدت است و نمیتواند قابلاتکا باشد. راهحل دیگر این است که روسیه بهطورکلی از برنامه توافق هستهای ایران کنار گذاشته شود و طرفین به سمت توافقی دیگر بروند. چنین توافقی در داخل آمریکا مخالفانی سرسخت دارد. دراینارتباط در خبرها آمده است که ۴۹ سناتور جمهوریخواه به بایدن نامه نوشته و تهدید کردهاند که هیچ توافقی با ایران نداشته باشید. این به معنای عدم توانایی بایدن در جلب نظر کنگره است. از طرفی مذاکره با آمریکا در داخل ایران نیز مخالفانی جدی و سرسخت دارد. از طرفی هر توافق جدیدی پشتوانهای مانند سازمان ملل یا شورای امنیت را میخواهد و در این مرحله روسها میتوانند هر توافقی را وتو کنند.
برجام توافقی بینالمللی بود. آیا طرفین دیگر برجام در قبال وضعیت فعلی این توافق و کارشکنی روسیه مسئولیت ندارند؟
امروز اروپا و آمریکا مخالفت خود را با رفتار روسیه در قبال برجام اعلام کردهاند. چینیها دراینبین سکوت کردهاند که بهنوعی علامت رضایت است. دراینبین ایران که ذینفع مستقیم این مسئله است موضعی دوپهلو گرفته است. ابتدا آقای امیرعبدالهیان گفت ما اجازه نمیدهیم هیچ عامل خارجی موجب توقف مذاکرات شود و سپس موضع او تغییر و به روسیه سفر کرد. ایران باید امروز حداقل به دلیل حساسیت افکار عمومی کشور در مورد رفتار روسها حرکتی سیاسی و دیپلماتیک انجام دهد. حمله روسیه به اوکراین و همچنین سهم خواهی این کشور از برجام، بازتابی منفی در سرتاسر دنیا داشته و در این فضای روس هراسی، مردم ایران اعلام میکنند روسیه برجام را گروگان گرفته است. به صلاح منافع ملی است که خواسته مردم و حاکمیت یکی شود. همانطور که احیای برجام خواسته مردم و حاکمیت بوده و هست. امروز دولت و حاکمیت باید خط خود را از خط روسها جدا کند و با صراحت بگوید که برجام در چه مرحلهای است و موانع احیای آن چیست. همچنین لازم است شفافسازی شود که نقش منفی یا مثبت قدرتهایی مثل روسیه و آمریکا در جریان مذاکرات چیست. امروز روسها با اقدامات خود منجر به توقف یک معاهده بینالمللی شدهاند. این وضعیت باید روشن شود و ایران تحت تأثیر روسیه تصمیم نگیرد و مستقلاً عمل کند.
اظهارنظر اخیر برخی مقامات نشان میدهد که بیاعتمادی نسبت به روسیه و سیاستهای اين کشور وجود دارد. در شرایطی که ایران به احیای توافق نیاز دارد چگونه میتوان با استفاده از این تجارب روسها را به سمت رفتاری مسئولانه هدایت کرد؟
روسیه دشمن ما نیست، ولی روابط تاریخی روسیه با ایران نکات مبهم و تاریک فراوانی دارد. امروز در پرتو رفتار روسها آن سابقه یکبهیک از صفحات تاریخ بیرون کشیده و مرور میشوند. این واکنش، بازتابی منطقی در برابر رفتار اخیر روسها است. البته ایران باید فارغ از این کینهها با همه کشورها رابطه خوبی داشته باشد. بههرحال در ارتباطات بین ایران و روسیه نکات مثبتی نیز میتوان یافت در غیر این صورت حاکمیت بر ادامه روابط دوستانه اصرار نمیکرد. امروز دیپلماسی بهعنوان ابزار باز کردن مسالمتآمیز این قفلها به کار میآید و نباید از قدرت گفتگو غافل شد.