مرتضی کاظمی-طنزنویس
دشمن و دشمنی کردن قدمتی به طول تاریخ داشته است. در رأس این موضوع میتوان به انسان اشاره کرد که در دشمنی کردن مثل همهچیز روزبهروز پیشرفت میکند؛ یعنی از ابتدای تاریخ بشر که با پرتاب سنگ به سمت یکدیگر با هم دشمنی میکردند تا امروز که دیگر دشمنی کردن با کمتر از تانک و موشک افت کلاس دارد. دشمنی کردن هم مثل همهچیز آدابی دارد که ما در این متن چند روش مناسب برای دشمنی کردن مطلوب در موقعیتهای مختلف را برایتان ذکر کردهایم:
دشمنی با دوستان
گاهی اوقات با برخی دوستان خود زاویه پیدا میکنید یا به هر نحوی از یک جایی میشنوید که فلان دوستتان زیرآبی رفته و پشت سرتان صفحه گذاشته است. در این مواقع ابتدا یک لیوان آب یخ خورده، نفس عمیقی بکشید و بدانید که این چند روز کوتاه دنیا ارزشی ندارد که با این حرفهایی که راست و دروغش معلوم نیست خون خود را کثیف کنید. تلفن را برداشته و با آن دوست عزیز تماس گرفته و جدوآبادش را به یک پول سیاه بفروشید تا دیگر از اینجور غلطها نکند و از صد کیلومتری شما عبور نکند.
دشمنی با همکاران
مرحوم سقراط فرموده است که از همکار، دوست درنمیآید. پس بهطور پیشفرض همه همکاران را دشمن فرض کنید. اگر ناگهان و بدون دلیل احساس کردید موقعیت و جایگاه کاریتان متزلزل شده یا حتی حقوق و مزایایتان تغییر پیدا کرده، الکی خود و عملکردتان را زیر سؤال نبرید و بدانید که قطعاً یک یا چند همکار عزیز سوسه آمده و زیرآب شما را زدهاند. در گام اول سعی کنید با همه همکاران وارد مذاکره شده و دوستانه گله خود را مطرح کنید. سپس مذاکرات را جمعبندی کرده و مظنون را از لابهلای صحبتهایشان پیدا کنید. به اتاق مظنون رفته و از او حقیقت را بپرسید. پسازاینکه همهچیز را تکذیب کرد، قندان را از روی میز برداشته و به سمت او پرتاب کنید تا حساب کار دستش بیاید. اگر هم بچه ننه بازی درآورد و اتفاقات را کف دست رئیس گذاشت، صدایتان را بلرزانید، چشمانتان را تنگ کرده و مثل یک تمساح اصیل اشک بریزید و تکذیب کنید. درباره قندان هم بگویید حواستان نبوده و دستتان به آن خورده است.
دشمنی با همسایه
همسایهها از یک جهت بسیار مهم هستند که خانه و زندگیتان بهصورت شبانهروزی در دسترس آنها است و میتوانند مشکلات جبرانناپذیری برایتان ایجاد کنند. پس سعی کنید تا جایی که میتوانید با همسایههای خود دوست باشید؛ اما بالاخره پیدا میشوند همسایههایی که حد و حدود خود را رعایت نمیکنند. برای اینکه حق آنها را کف دستشان بگذارید از روشهای غیرمستقیم استفاده کنید. مثلاً وقتی از ساختمان خارج میشوید زنگشان را بزنید و بهسرعت فرار کنید و یا وقتی ساعت 9 شب، زبالهها را بیرون میگذارید، بعدازاینکه به دم در واحد دشمن رسیدید کیسه زباله را سوراخ کرده و به راهرو و پلهها گند بزنید. در مسیر برگشت هم از روی شیرابهها راه بروید و گلکاریتان را تکمیل کنید. بلافاصله در گروه ساختمان پیغام بگذارید که همسایهها لطفاً رعایت کنند و شیرابه زباله را در ساختمان نریزند.
دشمنی در مدرسه
مهمترین نوع دشمنی در مدرسه اتفاق میافتد، زیرا کودکان و بچهها احساسات ظریفی دارند و با کوچکترین چیزی دلشان میشکند. مثلاً ممکن است چون پاککنشان را به شما قرض ندادهاند از او بدتان بیاید و بخواهید خرخرهشان را بجوید؛ اما روش درست دشمنی کردن این است که به خود مسلط شوید و سعی کنید پاککن دوستتان گم شود. چند روز بعد یک پاککن جدید با خود بیاورید. اگر هم دوستتان شک کرد به او بگویید والدینتان تازه برایتان خریدهاند و حتی میتوانید به او قرض بدهید.
دشمنی در خیابان
شاید تعجب کنید که مگر در خیابان چه میشود که دشمنی کنید؛ اما خیابانها شاهد بیشترین دشمنیها در طول تاریخ بودهاند. مثلاً وقتی در خیابان راه میروید و با یک نفر تنه به تنه میشوید اینجا باید بدون لحظهای درنگ واکنش نشان دهید.
یعنی قبل از اینکه طرف مقابل فرصت پیدا کند تا بفهمد که چه اتفاقی افتاده است سعی کنید دماغش را با پیشانیتان لمس کنید. البته حواستان باشد که قبل از این کار برآورد درستی از میزان قدرت بدنی طرف مقابل و همراهان او داشته باشید تا خدایناکرده طوری نشود که با جارو و خاکانداز شما را از روی زمین جمع کنند.