پوشش بیشازحدی که توسط مقامات و صاحبنظران هشداردهنده ایجاد میشود، هر دو میتواند تصمیمات بد سیاسی را شکل داده و به آن رسمیت ببخشد. قبلاً نیز شاهد یک چنین جریانی بودهایم. به لطف اظهارات مقامات دولت ایالاتمتحده ازجمله «جو بایدن» رئیسجمهور، «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه و «لیندا گرینفیلد» سفیر ایالاتمتحده در سازمان ملل - مبنی بر اینکه تهاجم روسیه به اوکراین «قریبالوقوع» است، تیترهای جنجالی، صفحه اول بیشتر روزنامههای هفته گذشته و سایر رسانهها را به خود اختصاص
داده بود.
پوشش رسانهای بحران اوکراین در چند ماه گذشته بهطور فزایندهای هیجانانگیز شده است. کارشناسان و اندیشکدهها، تئوریهای دور از ذهنی را مطرح کردهاند که نشان میدهد رشد نیروهای نظامی روسیه در حال حاضر به دلیل خروج ایالاتمتحده از افغانستان در سال گذشته اتفاق میافتد. برخی از گزارشهای خبری نیز این استدلالهای جعلی بدون مدرک را تکرار کردهاند.
بسیاری از گزارشهای خبری غربی بدترین سناریوها را از روی وظیفه نقل میکنند، ازجمله ادعاهایی مبنی بر اینکه پیشروی روسیه میتواند کیف پایتخت اوکراین را در عرض چند روز بهمنظور تغییر رژیم اشغال کند. برخی از نشریات، روی تاریخها و زمانهای مشخصی که قرار است تهاجم آغاز شود، متمرکز شدهاند. انتشار این عناوین تحریکآمیز بیشتر به اقتصاد اوکراین آسیب رسانده و بازار سهام آن کشور را به وحشت انداخته است.
«دیوید آراخامیا»، رئیس حزب زلنسکی موسوم به حزب خدمتگزار مردم در پارلمان اوکراین، اخیراً از خسارت اقتصادی ناشی ازآنچه هیستری رسانههای غربی نامیده است شکایت کرده و تخمین زده است که این هیاهو هر ماه بین 2 تا 3 میلیارد دلار برای کشور هزینه در بردارد.
گاهی اوقات رسانهها در نحوه گزارش اطلاعاتی که از دولت دریافت میکنند اشتباهات مهمتری مرتکب شدهاند. شبکه خبری پی بی اس یکی از بزرگترین شبکههای رادیویی و تلویزیونی آمریکا، خبری منتشر کرد که ایالاتمتحده معتقد بود دولت روسیه تصمیم به تهاجم گرفته است و از جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی میخواهد تا اظهارات خود درباره آماده شدن روسها برای حمله در روز جمعه 11 فوریه، قبل از اینکه واقعیت این خبر روشن شود را توضیح دهد. موضوعی که سبب جاروجنجال بیهوده بر پایه انتشار خبر غیر موثق توسط معاون بخش اوراسیای مرکز شورای آتلانتیک شد.
با افزایش اخبار و هشدارهای نادرست به نظر میرسد آنها تمایل دارند تا رسانههای منتشرکننده را بیاعتبار سازند. چندین رسانه اظهارات زلنسکی در مورد تاریخ احتمالی 16 فوریه برای تهاجم روسیه را اشتباه گزارش کردند چراکه زلنسکی در اصل این پیشبینی را برای جلوگیری از هراس مردم به سخره گرفته بود. ...
تفسیرهای نادرست از علل بحران نیز رایج بوده است. تندروها در نشریات مهم اصرار دارند که بحران اوکراین پیامد مستقیم خروج از افغانستان است. اگر فقط به زمانبندی نگاه کنیم، این موضوع معنا ندارد. «برت استفنز» ماه گذشته این ادعا را مطرح کرد: «بحران کنونی اوکراین به همان اندازه فرزند شکست بایدن در افغانستان است که آخرین بحران اوکراین فرزند شکست اوباما در سوریه بود. تلاش برای پیوند دادن «خط قرمز» در سوریه به رویدادهای اوکراین در سال 2014 به همان اندازه پوچ است که تلاش برای گره زدن افغانستان به بحران کنونی و تأیید میکند که تنها ارتباط بین همه این چیزها در ذهن ایدئولوگهای جنگطلب وجود دارد.»
همچنین تلاشهای فشردهای برای گره زدن بحران اوکراین به چین و تایوان صورت گرفته است. ...
در مثالی دیگر، گزارشی در نیویورکتایمز در اوایل این ماه ادعا کرد که بحران اوکراین به آزمونی برای فرض استراتژیک تبدیل شده است که در هسته دفاع از جزیره تایوان قرار دارد؛ اینکه نیروهای نظامی آمریکایی برای متوقف کردن تهاجم چین مداخله خواهند کرد. ازآنجاییکه ایالاتمتحده و ناتو قبلاً بهصراحت اعلام کردهاند که قرار نیست برای اوکراین بجنگند، منطقی نیست که اوکراین بتواند «آزمایشی» برای هرگونه تعهد ایالاتمتحده در جنگ علیه تایوان باشد. نحوه واکنش ایالاتمتحده به هر اتفاقی که در اوکراین رخ میدهد، به ما هیچچیز را در مورد چگونگی واکنش در صورت حمله به تایوان نمیگوید و گره زدن این دو به یکدیگر هم گمراهکننده و هم بالقوه خطرناک است.
کیفیت پوشش رسانهای یک بحران بینالمللی اهمیت دارد، زیرا هم افکار عمومی و هم افکار نخبگان را شکل میدهد و تحلیل ضعیف میتواند منجر به تصمیمگیریهای سیاسی بدتر شود. وقتی پوشش خبری هشداردهنده باشد، میتواند به تنشها بیشتر دامن بزند. وقتی تحلیل بهشدت ایدئولوژیک باشد، میتواند با شناسایی نادرست علل بحران، سیاستگذاران را نسبت به راهحلهای عملی کور کند. به دلیل جدی بودن وضعیت و واقعی بودن خطر جنگ است که ما به گزارشها و تحلیلهای بسیار مسئولانه و دقیقتر ازآنچه در چند ماه گذشته دیدهایم نیاز داریم.
برگردان و کوتاهسازی علیاصغر شهدی
[email protected]