رئیس دولت سیزدهم ادعا میکند فروش نفت ایران در دولت سیزدهم 40 درصد افزایش پیدا کرده است. آیا نشانههایی از این افزایش فروش در اقتصاد دیده میشود؟
دولتها وقتی بر سر کار میآیند از روی تبلیغ یا معرفی توانمندیهای خود چنین اظهارنظرهایی دارند؛ مانند اینکه بهعنوانمثال دولت قبل فلان کار را انجام نداده، ولی ما توانستیم انجام بدهیم و رسانهها روی این حرفها مانور میدهند. البته اگر چنین حرفی صحیح باشد نشانه قدرت این دولت است که برخلاف دولت قبلی اختیاراتی دارد و میتواند کارهایی را انجام بدهد؛ اما درمجموع آمار دقیق و تأییدشدهای مبنی بر میزان فروش روزانه نفت ایران وجود ندارد. تنها موضوعی که رسانهای شده است این است که گفتهشده چین با تخفیفی 10 درصد پایینتر از نرخهای بینالمللی در حد روزانه 600 هزار بشکه از ایران نفت میخرد و این نفت در پالایشگاههای کوچکتر چین به تولید میرسد.
ایران در دوران شدت گرفتن تحریمها به چه شیوهای نفت خود را به مصرفکننده جهانی رساند؟
پیشازاین نیز آمارهای بینالمللی و رصدهایی که توسط منابع بینالمللی انجام میشد نشان میداد بخشی از نفت بهصورت سوآپ یا جایگزین و به شیوه تغییر از تانکری به تانکر دیگر در دریا و یا با تغییر بارنامهها به فروش میرسید. این میزان فروش نفت ایران 300 هزار بشکه در روز اعلام شده بود. اگر این دو شیوه فروش را باهم جمع بزنیم میتوان گفت ایران روزانه در حدود 900 هزار بشکه نفت صادر میکند که با دوران آزاد بودن صادرات نفت کشورمان فاصله زیادی دارد، زیرا ایران پس از برجام در سالهای 95 و 96 در حدود دو میلیون و چهارصد هزار بشکه نفت در روز میفروخت. بهطورکلی از این مسئله اطلاع دقیقی نداریم. زمانی گفته میشد مسئله بهصورت پایاپای است یعنی نفت و فراوردههای نفتی میدهیم و در مقابل کالایی را که موردنیاز است وارد میکنیم، ولی درعینحال آنچه به انتقال دلار مربوط است خواه یا ناخواه در رصد دولت آمریکا قرار دارد و ایالت متحده میتواند از این مبادلات ارزی با دلار جلوگیری کند.
مذاکرات وین وارد دور جدیدی از گفتگوها شده و به نظر میرسد طرفین از خواستههای حداکثری خود عقبنشینی کردهاند. آیا میتوان ادعای سید ابراهیم رئیسی را به معنای کاسته شدن شدت سختگیریهای آمریکا دانست؟ آیا بالا رفتن فروش نفت ایران با هموار شدن جریان مذاکرات و احتمال بالای حصول نتیجه در ارتباط است؟
به نظر میآید در مدتزمانی که ایران و طرفین برجام در حال مذاکره هستند پیچ نظارت امریکا بر فروش نفت ایران شل شده است. احتمال دارد عراق و کره در این مدت مجوزهایی را برای رها کردن بخشی از پول نفت ایران اخذ کرده باشند. در مورد احیای برجام بعد از سخنان رهبری که گفتند «تعامل با دشمن به معنای تسلیم شدن نیست» میتوان حدس زد که احتمالاً رو به توافق میرویم و احتمال مذاکره مستقیم بین ایران و امریکا قوت گرفته است. دولت نیز این نکته را دریافته است، اما به دلیل قرار گرفتن مذاکرات در مرحله چانهزنی و سطح بررسی منافع متضاد طرفین، زمان توافق هنوز در ابهام است. ازاینرو طولانی شدن برجام معقول است؛ اما درمجموع به نظر میرسد 80 درصد قدرتهای جهان و کشورهای منطقه برجام را بهترین راهحل سیاسی میدانند و به بازگشتن ایران به برجام علاقهمند هستند و به دنبال بحران سیاسی با ایران نیستند. به عقیده من برجام کلید حل مشکلات است و ایران میتواند بدون هیچ محدودیتی برای نفت خود مشتری پیدا کند و بدون تخفیف نفت ارزشمند کشور را بفروشد و از همه مهمتر ارز حاصل از این صادرات را بهراحتی منتقل کند. درصد دور زدن تحریمها که با هزینه هم همراه است، مایه افتخار هیچ دولتی نخواهد بود.
ارزیابی شما از وضعیت امروز مذاکرات چیست؟ ایران و طرفین برجام در چه مرحلهای قرار گرفتهاند؟
قبلاً نظر اروپا بر این بود که فروش نفت ایران به مرز یکمیلیون بشکه در روز برسد و مسئله اینستکس ترتیب داده شد، اما امروز ایران به دنبال نبودن محدودیت است و میخواهد از طریق اوپک به سهم خود یعنی فروش دو میلیون و چهارصد هزار بشکه برسد، البته دراینبین توان تولید نیز مهم است. بهطورکلی امروز مذاکرات در سطح حلوفصل جزئیات و گرفتن تضمینها است. علت طولانی شدن مذاکرات همین مسائل جزئی و مهم است؛ البته باید دقت کرد که مذاکرات بینالمللی گفتگویی عادی نیست و پیچیدگیهای فراوانی دارد. من بارها در چنین جلساتی شرکت کردهام و معمولاً مذاکرات در مراحلی بر سر موضوعاتی گیر میکند و توافق حاصل نمیشود و طرفین باید به دنبال پیدا کردن راهحل بروند. به نظر من سکوت امروز مذاکرات وین به معنای در جریان بودن گفتگوها و نزدیک بودن نتیجه است.