شجریان به معنای واقعی ذوالفنون بود
در ابتدای این مراسم، مجید رجبیمعمار، مدیرعامل خانه هنرمندان ایران گفت: «نمایشگاه «نغمه مانا» به بهانه نکوداشت خسرو آواز ایران استاد محمدرضا شجریان برگزار شده است. ایشان به معنای واقعی ذوالفنون بودند؛ هم در موسیقی، هم در آواز و شناخت شعر و ادبیات. ایشان نقشی جدی در احیای شعر پارسی، کهن و حتی سپید و در خوشنویسی نیز مهارت داشتند. از افتخارات خانه هنرمندان ایران این است که استاد شجریان دو بار در این محل کارگاه تخصصی و نمایشگاه داشتهاند. ملت ایران قدرشناس هنر است و استاد شجریان علاقه خود را به تاریخ فرهنگ و هنر ایران ثابت کردهاند. استاد شجریان به گل و گیاه علاقه زیادی داشتند و به نظرم گویی این هنرمند بزرگ بعد از درگذشت تازه شکفته شدند.»
افتخار ملت ما به همعصری
با استاد شجریان
غلامحسین امیرخانی هنرمند خوشنویس و رئیس انجمن خوشنویسان ایران گفت: سعادت و برکتی است که به بهانه نکوداشت استادی عزیز دورهم جمع شدهایم. ما خوشنویسان زانوی ادب زدهایم و نسبت به آثار گرانبهای موسیقی و ادبیات شاگردی دائمی داریم و همه عمرمان اینطور میگذرد. اساساً جنس هنر خوشنویسی با ادبیات همراه و همقدم است. من تنها بهعنوان ستایشگر استاد شجریان میتوانم نکتهای را درباره ایشان بر زبان بیاورم اما معرفتشان را باید از زبان بزرگان این هنر بشنویم. اگر به نقطهای رسیده باشیم که شاگرد شایستهای برای فرهنگ و ادب کشور باشیم، باید به خودمان افتخار کنیم و با صدای نازنین استاد شجریان دوباره با این فرهنگ آشنا میشویم. از این بابت مدیون استاد شجریان هستیم. همه ملت ما به همعصری با استاد شجریان افتخار میکنند. در طول تاریخ چراغهای روشنی داشتهایم که جغرافیای فرهنگی ما را روشن کرده و آنان که مشتاق زیبایی، کمال، لطافت، معرفت و هنر هستند، از صدای آسمانی استاد شجریان، مشام جان خود را معطر کردهاند و این بهرهمندی همچنان ادامه دارد. متأسفانه ملت ما به دلایلی که مفصل است، مأموریت دارد گویی خودش را معرفی نکند.
شجریان استاد تمام هنر است
محمدجواد حقشناس نیز در ادامه بیان کرد: «تکریم بزرگان یک رسم دیرین ایرانی است. استاد شفیعی کدکنی هنگام صحبت از شجریان میگوید حق خودم نمیدانم درباره هنر او صحبت کنم. جایگاه او در هنر آواز ایران بهمثابه جایگاه حافظ در شعر ایران است. در حق او جز ستایش و احترام چیز دیگری نمیتوان گفت. بیگمان او از سرآمدان هنر ایران و نکوداشت او وظیفهای فرهنگی است. ویژگی ممتاز شجریان جامعیت اوست و استاد تمام هنر است. اهتمام او به هنر این هنرمند را از ایفای نقش اجتماعی و مسئولیتهای انسانی غافل نساخته بوده است. او بخش برجستهای از تاریخ هنر معاصر ایران است که امیدوارم مقامات و مسئولان فرهنگی به مسئولیت فرهنگی خویش به شایستگی عمل و دین خود را به استاد شجریان ادا کنند. آثار او چنان متنوع و تأثیرگذار است که سالها پویش و پایش در این باغ ارغوان میطلبد.»
هنر شجریان نیاز انسان است
حسین علیزاده نیز در بخش بعدی آیین گشایش نمایشگاه «نغمه مانا» به روی سن رفت و گفت: «هنر، امیدآفرین است و شاید به همین دلیل عدهای دوستش ندارند، زیرا آنها با زندگی مخالف هستند. پاییز زیبایی است و رنگهایش میدرخشند. وقتی از بوستان هنرمندان به سمت به خانه هنرمندان میآمدم، حس کردم دارم به یک جزیره وارد میشوم که گویی در شهر ما نیست، زیرا اگر من خارج از این جزیره نام محمدرضا شجریان را ببرم ممکن است آوردن نامش ممنوع باشد. ما امروز خرامانخرامان به جزیرهای آمدهایم که میتوان اسم او را بلند گفت. محمدرضا شجریان در قلب مردم جای دارد. در یک سالی که از درگذشت او میگذرد، اتفاق زیاد رخ داد اما در تاریخ همیشه هنرمندانی میمانند که صرفاً هنرشان برجسته نیست. از روزی که او را از دست دادیم اتفاقاً او را بیشتر بین خود داریم.»
وی با انتقاد از کاربرد برخی توضیحات درباره شجریان در شبکههای خارجی بیان کرد: «رادیو و تلویزیون ما که اوضاعش مشخص است و این میان ما به فرستندههای دیگر گاهی مراجعه میکنیم، زیرا همهمان بغضی داشتیم که تا امروز هم همراهمان است اما من دیدم که این فرستندهها هم حرفهایی میزدند مثل اینکه شجریان هنرمند بااستعدادی بود. یا مثلاً در یک برنامه فردی که اصلاً خواننده نبود به یاد محمدرضا شجریان خواند. در کل باید بگویم در دنیای متضادی زندگی میکنیم، اما نام محمدرضا شجریان خود اتحاد ایجاد میکند و همیشه این اتحاد را خوانده است. الان هم نام شجریان است که اینجا ما را کنار هم جمع کرده است. در جامعه نام او را همه میشناسند حتی اگر هنرش را نشناسند زیرا پشت همه این هنرها شعور، جسارت و شجاعت است. هیچکس نمیتوانست به شجریان زور بگوید. او هر آنچه میخواست به دست میآورد. چیزی که این روحیهاش باید برای ما درس باشد. اینکه عادت نکنیم صرفاً یک خیابان به نامش کنیم. هنر او با شخصیتی شکل گرفته است که درواقع آن است که نمیتواند تکرار شود. صدای او صدای عشق است و اگر کسی با عشق خصومتی دارد با او خصومت دارد. هنر شجریان نیاز انسان است.»
سیل غم نبودن پدر من را با خود میبرد
همایون شجریان نیز در ادامه عنوان کرد: «پدرم تکبعدی نبود و بهتر است بگویم نیست، زیرا رفتنش را باور ندارم و این موضوع را هرازگاهی کاملاً فراموش میکنم. او درباره هر مسئلهای کندوکاو میکرد شاید حتی درباره راز یک معما یا یک بازی یک ماه زمان صرف میکرد یا در کودکی میدیدیم بعدازاینکه شام میخورد به زیرزمین میرفت تا ماشین رختشویی را خودش تعمیر کند. همین مسئله باعث شد عشق و تمرکز و تواناییاش در آن را بر هر چیزی مصروف کند و در آن بدرخشد. خاطرات زیاد است و لذتبخش و بعضیهایش ما را به تعجب وامیدارد. عمویم خاطرات زیادی از او دارد که از او خواستهام آن را مکتوب کند. از برگزاری این نکوداشت سپاسگزارم و در یک سال گذشته از رفتن به هر جمعی پرهیز کردهام، زیرا توانش را ندارم و سیل غم من را با خود میبرد، اما از سویی آنقدر حضور این عزیزان و زیر سایهشان بودن غنیمت است که خودش شیرینیهایی دارد.»
برگرفته از ایسنا