دکتر محمدمهدی فتوره چی
استاد علوم ارتباطات دانشگاه تهران
چندی است برای چندمین بار شاهد پخش دو سریال تلویزیونی ایرانی و آمریکایی هستیم که شخصیت اصلی و محوری هر دو مجموعه یک پزشک متعهد و مسئول است. در پزشک دهکده بانوی طبیبی در پی معرفی و ابراز هویت حرفهایش به جامعهای روستایی است و ناگزیر به تحمل رفتارها و گفتارهای سرزنشگر و جاهلانه جماعتی است که وجود یک متخصص زن را در جامعه مردسالار برنمیتابد و لذا هرازگاهی اختلال و کارشکنی در خدماترسانی وی ایجاد می کنند. درنهایت و درگذر زمان این بانوی متخصص موفق میشود باهوش و درایتش و البته حمایت خانوادهاش خود را به عنوان یک پزشک حاذق به جامعه بشناساند. اما در اینسو در سریال دیدنی و تأملبرانگیز روزگار قریب در پی حوادث دردناک تاریخی و مرور درد و رنجهایی که در ادوار گذشته بر مردم تحت ظلم و فقر رفته است شاهد پیدایش کودکی هستیم که با درک عمیق اوضاع نابسامان بهداشتی و اقتصادی اقشار جامعه و حمایت پدر نسبتاً برخورداری که طعم تلخ فقر و فلاکت را چشیده است در پی تحصیل پزشکی در غرب برمیآید و به شوق خدمت به جامعه محرومش به کشور بازمیگردد و در کسوت یک پزشک متعهد و مسئول در کنار امر طبابت بیماران به ایفای نقشهای اجتماعی میپردازد که گاهی در مخیله آدم نمیگنجد. او در زمانهای که کمتر کسی جرئت نقد سلطنت را دارد بیمحابا مواضعش را آشکارا بر زبان میآورد و از درمان مبارزان سیاسی در بدترین شرایط هم اجتناب نمیکند. عجب آنکه در مقاطعی با تحمل درد جانکاه از ارائه خدمات پزشکی و تعامل انسان دوستانه با بیمارانش شانه خالی نمیکند. در روایتگری این دو پزشک، یکی برای حفظ هویت فردی و حرفهای و تصاحب جایگاه اجتماعیاش تلاش میکند و دیگری در روزگاری قریب و ملالآور در پی ایفای متعهدانه نقش پزشکی است که با بیماران خود هم ذات پنداری کرده تا جایی که گویا درد آنان را درد خود قلمداد کرده و از ارائه هر خدمت حرفهای و انسان دوستانه دریغ نمیورزد.
با دیدن این دو سریال میتوان به خوبی بر سنگین و دشوار بودن مسئولیت فردی و اجتماعی یک پزشک پی برد و دریافت که چگونه میتوان در اوج منزلت اجتماعی چون فرشتهای متواضعانه و با خلوص بیتوجه به عرف و انضباط حرفهای به جامعه نیازمند و محروم خدمت کرد و نمونهای متعالی از پزشک متعهد و مسئول شد. روح دکتر قریب شاد و راهش پر رهرو باد.