دکتر مجید ابهری/ رفتارشناس اجتماعی
پاندومی کرونا تأثیر منفی بر سلامت روان مردم جامعه داشته که مهم ترین آن اختلال شخصیتی،وسواس،افزایش اضطراب و انزوا طلبی بود. با شیوع کرونا به عنوان یک بیماری ناشناخته، اضطراب اجتماعی در جامعه و بروز وسواسهای فکری تشدید شده است که برخی به دلیل ترس از بیمار شدن و ترس از مرگ، به صورت ناخودآگاه با رعایت بهداشت شخصی، به وسواسهای عملی نیز مبتلا میشوند. منظور از اختلال وسواس، افکار مزاحمی که سبب تکرار برخی از اعمال با هدف فرونشاندن اضطراب شده و کارکردهای اجتماعی و شغلی را تحت تاثیر قرار میدهد، است. برخی از بیماران اختلال وسواس متوجه ابتلا به این عارضه نمیشوند اما ساعات طولانی را به
شست و شو، حمام کردن و ضدعفونی اختصاص داده و به صورت ناخودآگاه از انجام برخی از اعمال ضروری زندگی غافل میشوند.
برخی از افراد نیز در دوران کرونا به دلیل برخی از مشخصات اخلاقی در ارتباطات اجتماعی و کارکردهای شغلی با مشکل مواجه شده اند. به عنوان مثال، به دلیل رعایت نظم بیش از اندازه، قدرت سازگاری با محیط را از دست میدهند، تمایل به کنترل سختگیرانه اطرافیان داشته و براین اساس دیگران از برقراری ارتباط با آنها خودداری میکنند.از سوی دیگر میزان مراجعه نوجوانان در دوران کرونا به روانپزشکان و روانشناسان افزایش داشته و بخشی از آنها نیاز به استفاده از داروهای ضد افسردگی دارند. افت تحصیلی، بیشترین دلیل مراجعه نوجوانان به مشاور و روانشناس است. این در حالی است که حتی با تمامشدن دوران کرونا، همچنان عوارض آن مثل افسردگی، گوشهگیری، استرس و اضطراب باقی خواهند ماند.در این زمینه باید ضمن بیان خطرهای واقعی و مشکلات موجود در راه این بیماری همهگیر، افراد را به آرامش و امنیت روان دعوت کرد و به مردم جامعه اطمینان داد که در صورت مراقبت و پیشگیری در سلامت به سر خواهند برند؛ اما اگر به طور کلی بخواهیم خطر را به صفر برسانیم و ترس در مورد کرونا را نادیده بگیریم، آمار کشتهها افزایش مییابد و علاوه بر گسترش دامنه خطر، هر روز با مشکلات جدیدی مواجه میشویم.ایجاد حس مسئولیت نسبت به فرآیندهای اجتماعی از قبیل بیماری و مشکلات مشابه آن میتواند امکانات فکری و فرهنگی را برای جامعه فراهم کند اما همزمان با عادیسازی باید خطرها هم بیان شود.