مسیح مهاجری در مقاله ای با نام جنگِ بی فرمانده؟! نوشت: شرمندگي و سرافکندگي براي کساني خواهد ماند که طراحان سانسور نقش هاشمي رفسنجاني در شکل‌گيري انقلاب و نظام و دفاع مقدس بودند و کساني که مجريان اين طرح شيطاني و خائنانه شدند. اينجانب، صحنه‌هاي فلاکت منافقين در عمليات مرصاد را از نزديک مشاهده کردم و فرماندهي قاطع و هوشمندانه آقاي هاشمي رفسنجاني را در آن عمليات پيروزمندانه هرگز فراموش نمي‌کنم.جناب آقاي هاشمي رفسنجاني خودشان از شخصيت‌هايي هستند که از دوران نشو و نماي اين نهضت در وسط ميدان، در صفوف مقدم حضور داشتند. هم آن سختي‌ها را، هم آن رنج را، هم آن شکنجه‌ها را چشيده‌اند. يکي از چيزهايي که هميشه به عنوان فضايل برجسته جناب آقاي هاشمي داشته‌ايم در ذهن و مشاهده کرده‌ايم، حضور فداکارانه و مدبرانه ايشان در صحنه‌هاي جنگ تحميلي است. حقيقتاً زبان قاصر است از اينکه آن زحمات و فداکاري‌هاي آقاي هاشمي رفسنجاني را سپاسگزاري کند. فراموش نمي‌کنم من آن شب‌هاي دشوار، آن لحظات پر هم و غم و پرمسئوليتي را که آقاي هاشمي رفسنجاني گذراندند در مقابل چشم همه ما. که اين زحمات مورد تشکر امام بزرگوارمان رضوان‌الله‌تعالي‌عليه هم بود هميشه. ما اين تشکر از آقاي هاشمي رفسنجاني را مي‌خواهيم به صورت يک حرکت سمبليک مجسم کنيم و اين نشان فتح را من مي‌خواهم به سينه جناب آقاي هاشمي الصاق کنم». اينها جملاتي هستند که حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر انقلاب اسلامي و فرمانده کل قوا به مناسبت پايان جنگ تحميلي و به رسم قدرداني از تلاش‌هاي آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در صحنه‌هاي مختلف دفاع مقدس و فرماندهي جنگ به زبان آوردند. علاوه بر اين، به همين مناسبت، ايشان در لوح اهدايي خطاب به آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در مراسم اهداي نشان درجه يک فتح نوشتند:به پاس قدرداني از رشادت‌ها و فداکاري‌هايي که در عمليات رزمي ابراز داشته‌ايد و شجاعت و فعاليت شما باعث کسب فتوحات مهمي در صحنه جنگ و همچنين باعث اعتلاي کلمه اسلام و پايداري اسلامي و حفظ ميهن اسلامي گرديده است، نشان درجه يک فتح به شما اهدا مي‌گردد تا نشان سرافرازي و افتخار هميشگي شما باشد».حتي اگر آن سخنان رهبري و اين متن لوح اهدائي ايشان هم نبود، آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در تاريخ دفاع مقدس و در عرصه انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي آنچنان شناخته شده است که تمام نکاتي که در سخنان رهبري و فرمانده کل قوا آمده و بیشتر از آن، براي مردم ايران کاملاً روشن و قطعي است. بزرگان انقلاب و نظام، عبارت «شناسنامه انقلاب» را مناسب‌ترين عنوان براي آقاي هاشمي رفسنجاني دانستند، عنواني که به هيچيک از حواريون امام خميني داده نشد. او نزديک‌ترين، محبوب‌ترين، مورد اعتماد‌ترين، فداکارترين و کارآمدترين يار امام بود بطوري که امام، محرمانه‌ترين مطالب را با او در ميان مي‌گذاشتند و دشوارترين مأموريت‌‌ها را نيز برعهده او مي‌گذاشتند. واگذار کردن فرماندهي جنگ به آقاي هاشمي رفسنجاني در زماني که دفاع مقدس به مرحله پيچيده‌اي رسيده بود، يکي از اقدامات مهم امام خميني بود که بالاترين ميزان اعتقاد و اعتماد ايشان به امانت‌داري و کارآمدي اين استوانه بي‌بديل انقلاب و نظام جمهوري اسلامي را به نمايش گذاشت. او براي پايان دادن به جنگ نيز بالاترين فداکاري را نشان داد و براي حفاظت از کشور، ملت، نظام و امام، حاضر شد جان و آبروي خود را پيشکش کند.پاداش چنين انسان کم‌نظيري در هر کشور ديگري اينست که نام و فداکاري‌هاي او را در کتاب‌هاي درسي، در تاريخ و در تمام اسناد هويتي ملت به ثبت مي‌رسانند تا الگوئي باشد براي نسل‌هاي بعدي و امتيازي باشد براي به نمايش گذاشتن عظمت کشور و ملتي که صاحب چنين انسان‌هاي توانمند، فداکار و بامعنويتي هستند. آقاي هاشمي رفسنجاني بقدري باعظمت است که نيازي به يادآوري اين امور ندارد ولي کشور و نسل‌هاي آينده به او براي الگو گرفتن نياز دارند. رسانه ملي، موزه دفاع مقدس، مؤسسه نشر تاريخ جنگ و ساير مراکز رسمي هرقدر نام و خاطرات و نقش و آثار آقاي هاشمي رفسنجاني را سانسور کنند، مؤسسات غيررسمي و تاريخ‌نويسان آزاد، با علاقمندي و انگيزه فراوان، از او مي‌نويسند و در قالب کتاب، فيلم، آثار صوتي و تجسمي، نقش بي‌بديل او در جهاد عليه طاغوت، در دفاع مقدس، در تقنين، در سازندگي کشور، در نهادينه کردن آزادانديشي و در فداکاري براي اعتلاي کشور براي هميشه ياد او را زنده نگه مي‌دارند.در اين ميان، شرمندگي و سرافکندگي براي کساني خواهد ماند که طراحان سانسور نقش هاشمي رفسنجاني در شکل‌گيري انقلاب و نظام و دفاع مقدس بودند و کساني که مجريان اين طرح شيطاني و خائنانه شدند. اينجانب، صحنه‌هاي فلاکت منافقين در عمليات مرصاد را از نزديک مشاهده کردم و فرماندهي قاطع و هوشمندانه آقاي هاشمي رفسنجاني را در آن عمليات پيروزمندانه هرگز فراموش نمي‌کنم. بعد از آنکه در گردنه چهارزبر به مناسبت عمليات مرصاد موزه جنگ ساخته شد، بار ديگر با اشتياق به آن منطقه رفتم ولي در آن موزه هيچ نام و نشاني از فرمانده جنگ که آقاي هاشمي رفسنجاني بود نديدم! درخشش چهره هاشمي رفسنجاني در تاريخ انقلاب اسلامي ايران و دفاع مقدس، تمام گرد و غبارهاي دستوري که بر صفحات تاريخ دفاع مقدس نشانده شده‌اند را کنار خواهد زد ولي سؤال اساسي اينست که تکليف اين جمله رهبري که زبان قاصر است زحمات و فداکاري‌هاي آقاي هاشمي رفسنجاني در صحنه‌هاي جنگ تحميلي را سپاسگزاري کند و تکليف آن لوح تقدير که به فرمانده دفاع مقدس هديه شده است با اين سانسور سنگين چه مي‌شود؟ آيا مي‌توان جنگ و دفاع مقدس را بدون فرمانده تصور کرد؟