سینا لطیفپور- پژوهشگر و مدرس موسیقی
موسیقیدرمانی عبارت است از راه و روش استفاده از موسیقی در جهت تحقق برخی اهداف درمانی و ایجاد تواناییهای مطلوب فردی و اجتماعی. استفاده از اصوات موسیقی برای اهداف درمانی همواره در طول تاریخ وجود داشته، اما بیش از چند دهه نیست كه بهعنوان يك تخصص كلاسيك و حرفهای توسعه پيدا كرده است.
بهطورکلی انجام کار موزیک تراپیست یا موسیقیدرمانگر با یک برنامهریزی دقیق شروع میشود و شامل چهار مرحله اصلی است. پیش از همه تعریف مشکل و نیاز درمانجو است، سپس فراهم کردن هدفی برای آن فرد در راستای رفع مشکل و نیاز موجود. مرحله سوم شامل مشخص کردن برنامههای موسیقیایی است که به درمانجو برای رسیدن به اهداف موردنظر کمک کند و مرحله پایانی تکمیل روشها، فعالیتها و ارزیابی واکنشهای درمانجو نسبت به اقدامات انجام شده خواهد بود.
یکی از مهمترین شاخصها در موسیقیدرمانی این است که افراد احساساتشان را در روشي مطمئن و لذتبخش بهوسیله نواختن موسيقي، گوش كردن به آن و انجام حرکات مختلف به همراه موسيقي بيان میکنند. در موسیقیدرمانی دو روش اساسي وجود دارد؛ روش غیرفعال که شامل شنيدن موسيقي است و فرد درمانجو با گوش سپردن به اصوات و شنيدن موسيقي، مورد درمان قرار میگیرد. در اين روش بيشترين تأثير عملكرد در برانگيختن و تأثير واکنشهای عاطفي و ذهني است. روش دیگر روش فعال است که در آن نواختن، خواندن و حركات موزون محوریت فعالیتها بهحساب میآید. از این طریق نیز واکنشهای مختلف عاطفي، ذهني، جسمي و حركتي تحريك و برانگيخته میشود. برنامهها و روشهای موسیقیدرمانی متنوع و مناسب با نياز افراد تنظيم و تدارك ديده میشود. محورهای اصلي برنامههای موسیقیدرمانی شامل شنيدن موسيقي متناسب و نواختن موسيقي در گروههای منظم و يا انفرادي، خواندن آوازها و ترانههای فردي و یا گروهی است.
موسیقیدرمانگرها غالباً با ديگر متخصصان ازجمله فيزيوتراپيستها، پزشكان، روانپزشکان، مددکاران اجتماعي و مربيان در يك تيم درماني يا آموزشی فعاليت و با مشورت يكديگر تصمیمگیری میکنند تا بهترين خدمات را براي رسيدن به اهداف درماني هماهنگ کنند. دستورالعملهای موسیقیدرمانی مانند دستورات دارويي يا درمان پزشكي بهوسیله پزشك تجويز میشود و ممكن است با توافق كلي تيم تخصصي در برنامه درماني درمانجو قرار گيرد.
موسیقیدرمانی بيش از هر تكنيك و روش درماني دیگر با احساسات افراد عجين شده است. علت این امر نیز در طبيعت و فطرت آدمی نهفته است. ریتمها و هارمونیها هم در طبيعت زیستی انسانها و هم در ساختار رواني ما ریشه دارند. درون و پیرامون ما موسیقی در جریان است. بهعنوانمثال ضربان قلب، پلک زدن، تنگ و گشاد شدن مردمک چشم یا تنفس همه بهنوعی ریتم بهحساب میآیند. همچنین در محیط پیرامونی ما، روز و شب و ماه و سال یا گردش سیارهها از نوعی الگوی ریتمیک و زمانمند پیروی میکنند. از سویی در محیط اطراف ما اصوات طبیعت مانند صدای جریان آب، صدای باران یا نغمه پرندگان هارمونیهایی جذاب هستند و عموماً باعث ایجاد احساس خوب در انسان میشوند. به همين دلایل انسان مجذوب نظم، هماهنگي و کنشهای ریتميك بيروني است. در ساختار عصبي انسانها گرايش به دنياي موزون ازجمله دنیای اصوات وجود دارد. در موسیقیدرمانی نیز به سه رکن اساسی مرتبط یعنی «شنيدن»، «خواندن» و «حركت كردن» بسیار توجه شده است.
موزیک تراپیستها در مراکز درمانی در موارد بسیاری با افرادی که ناتوانیهای خاصی دارند ازجمله نابینایان و ناشنوایان یا افراد دارای اختلالات ذهنی یا حرکتی مواجه هستند؛ اما موسیقیدرمانی درعینحال برای هر فرد و در هر شرایطی میتواند مفید و سودمند بوده و باعث ایجاد تغییرات مثبتی در زندگی انسان شود.