ترکیب دولتی که طالبان این روزها اعلام کرده بیانگر آن است که اقوام، مذاهب و گروههای مختلف افغانی در آن حضور ندارند و یک دولت فرقهای تشکیل داده است. بنابراین نهتنها حکومت فراگیر تشکیل نشده و مخالفین طالبان سهمی از دولت ندارند، بلکه همگی اعضای دولت اعلامشده از شاخههای مختلف طالبان هستند که حتی بعضی از آنها در کشتار مردم افغانستان به ویژه در مزار شریف دست داشتهاند. طبیعی است که چنین دولتی فقط با زور و با کمک افراد مسلح میتواند در قدرت باقی بماند. به نظر میرسد که طالبان برای تثبیت قدرت خود، هم با مخالفت بخشهای زیادی از مردم افغانستان و هم با چالشهای منطقهای و بینالمللی مواجه خواهد شد و نیاز به انعطاف بیشتری در مواضع و رفتار خود دارد. تاکنون هیچ دولتی حاضر به شناسایی رسمی دولت طالبان نشده است. تجربه پنجساله حاکمیت طالبان بر افغانستان در قبل از ۲۰ سال گذشته نشان داده که مواضع و رفتارهای وحشتآفرین گذشته طالبان، توانایی تشکیل دولت پایدار در این کشور وجود ندارد. بنابراین طالبان بنابر توصیه کشورهایی مانند پاکستان و قطر سعی کرده با حفظ مبانی فکری سابق، مواضع نرمتری در برابر مردم اتخاذ کرده و برای تسلط بر افغانستان، دست به کشتار و خونریزی وسیع نزند. اما برای بسیاری از مردم افغانستان و همسایگان این کشور این سؤال مطرح است که آیا این مواضع موقتی و تاکتیکی است و صرفاً برای تثبیت سلطه طالبان بر افغانستان و فریب دادن مردم و دولتهای منطقه اتخاذشده است یا اینکه در آینده نیز ادامه خواهد یافت؟ به هر حال شیوه رفتاری طالبان در تصرف شهرها و روستاهای افغانستان نشان داده است که طالبان در موضعگیریها و عملکرد خود تغییر ایجاد کرده و با طالبان بیست سال قبل تفاوت دارد و از میزان خشونت و سبعیت خود کاسته است و قصد دارد حکومت تشکیل دهد.
طالبان حاضر به تقسیم قدرت نیست
طالبان با گروههای مختلف ازجمله با احمد مسعود بر سر واگذاری کنترل دره پنجشیر مذاکره نخواهد کرد. طالبان به دنبال تسلط کامل نظامی بر تمامی جغرافیای افغانستان است و سایر گروههای مسلح را تحمل نخواهد کرد و تمامی اقوام را خلع سلاح خواهد کرد. به نظر میرسد که آمریکا به این نتیجه رسیده که از طریق طالبان که در کنترل پاکستان است بهتر میتواند بر دولت آینده افغانستان نفوذ غیرمستقیم داشته باشد. از سوی دیگر سایر کشورها نیز به این نتیجه رسیدهاند که با حاکمیت طالبان، جنگ میتواند در افغانستان خاتمه یابد. بر همین اساس است که سایر کشورها از احمد مسعود و تداوم جنگ در افغانستان حمایت نمیکنند. گروههای دیگر افغانی هم ظرفیت و توانایی ادامه جنگ را ندارند و مذاکره و رسیدن به تفاهم با طالبان را بر تداوم جنگ ترجیح میدهند. مردم افغانستان هم از جنگ خسته شدهاند و برقراری امنیت و پایان کشت و کشتار را نسبت بر اصرار برای تشکیل یک دولت فراگیر و با مشارکت سایر گروهها در اولویت میدانند. طالبان میداند که فرصت دادن به گروههایی مانند القاعده وداعش، باعث از بین رفتن حاکمیت آنها بر افغانستان خواهد شد زیرا دولتهای همسایه و جامعه بینالمللی هرگز آن را نخواهند پذیرفت. البته مبانی فکری طالبان با القاعده وداعش تا حد زیادی نزدیک است و همه آنها به دنبال تشکیل امارت اسلامی از طریق انجام عملیات نظامی هستند و برای آراء و خواست مردم هیچ اهمیتی قائل نیستند. بعید به نظر میرسد که قدرتهای بزرگ برای واگذاری حکومت افغانستان به طالبان توافق کرده باشند. اما شاید آمریکا برای نجات از باتلاق افغانستان به این نتیجه رسیده باشد تا به جای اجازه دادن به مردم افغانستان برای تشکیل یک حکومت ملی که باعث قرابت بیشتر افغانستان با ایران خواهد شد، دولت افغانستان را به طالبان که در کنترل دولتهایی مانند پاکستان و قطر است واگذار کند. زیرا از دید آمریکا، طالبان جلوی نفوذ ایران را در منطقه خواهد گرفت. چون اندیشه طالبان ضد ایران و ضد اقوام هزاره و تاجیک و مخالف زبان پارسی و مخالف شیعه است. به نظر میرسد که جمهوری اسلامی ایران با درک این موضوع سعی کرده است تا طالبان را از دشمنی با ایران و مردم فارسیزبان افغانستان بازدارد و با مذاکره با طالبان سعی کرده است در مواضع آنها تعدیل ایجاد کرده و آنها را از رفتار خشن بازدارد. ایران بایستی رفتار متوازن خود را باهم گروهها و نیز آحاد مردم افغانستان ادامه دهد و از تشکیل دولت فراگیر با حضور همه گروهها و اقوام و مذاهب حمایت کند و تن به پذیرش امارت اسلامی ندهد و همچنان از نظام جمهوری اسلامی افغانستان از طریق آراء واقعی مردم حمایت کند. اگر کشورهای خارجی در امور افغانستان مداخله نکنند، طالبان برای حضور در قدرت مجبور به تفاهم با مردم و گروههای افغانی میشود. در این صورت جنگ داخلی در افغانستان رخ نخواهد داد و همه اقوام افغانی برای تشکیل یک دولت فراگیر نیاز به همکاری با یکدیگر دارند. البته پاکستان هم بایستی دست از حمایت یکجانبه از طالبان بردارد و اجازه دهد تا همه مردم افغانستان در حکومت موردنظر خود دخیل باشند و سرنوشت خود را تعیین کنند. برای جلوگیری از بروز جنگ داخلی بایستی همه کشورهای همسایه افغانستان با یکدیگر همکاری کنند و با وادار کردن طالبان به پذیرش آراء مردم، اجازه بروز جنگ داخلی را در افغانستان ندهند. طالبان نباید با تکیهبر تفنگ، حکومت خود را با نام امارت تشکیل دهند، بلکه همه گروههای افغانی باید با کمک جمهور مردم حکومت تشکیل دهند که قاعدتاً این جمهوری، اسلامی نیز خواهد بود. تسلط یکجانبه طالبان بدون مشارکت مردم در حکومت آن کشور بهشدت به ضرر ایران است. رابطه متوازن ایران باهم گروههای افغانی ازجمله مجاهدان دره پنجشیر و طالبان و شیعیان و هزارهها و تاجیکها و نیز همه کشورهای همسایه افغانستان میتواند به مردم افغانستان برای رهایی از سلطه مطلقه آمریکا و طالبان کمک کند.