احسان سلطانی (کارشناس مسائل اقتصادی) در خصوص ادعای حل مشکلات اقتصادی از طریق آزادسازی قیمتها و حذف قیمتگذاری دستوری، گفت: این بازی که ما همه را به دست بازار بسپاریم دیگر بازی مسخرهای شده است. ببینید در یککلام باید بگویم که همهی اینها زیر سر دولت و بالاتر از دولت دست کسانی است که مسیر اقتصاد را تعیین میکنند. گران شدن دلار، افزایش سود بنگاههای خصولتی - رانتی و داغ کردن بورس چیزی است که آنها میخواهند و با اینکارهاست که مردم روزبهروز بیشتر غارت میشوند. سپردن قیمتها به دست بازار همیشه به معنای گرانی بوده است. باید توجه داشته باشیم که ما در وضعیت نرمال قرار نداریم بلکه در شرایط جنگ اقتصادی هستیم و از طرفی اقتصاد ما نه دولتی است و نه خصوصی. اقتصاد ما یک اقتصاد شبهدولتی است و هرجومرج در آن وجود دارد. بخشی که نه خصوصی و نه دولتی است همه چیز را تعیین میکند.
به گزارش ایلنا، این کارشناس مسائل اقتصادی تأکید کرد: ما چند سال است که درگیر تحریمها شدهایم و اقتصاد ما کوچکتر و مصرف کالایی خانوارها تقریباً نصف شده است. ما حساب کردیم که ۱۵۰۰میلیارد تومان سال گذشته از جیب مردم برداشتشده است. سال گذشته درحالیکه دولت ۲۵۰هزار میلیارد کسری بودجه داشت و رشد اقتصادی منفی بود، درست در همین زمان بیست بنگاه بورسی رانتی ۲۵۰هزار میلیارد تومان سود خالص داشتند که همهی این سود به خاطر رانت منابع و گرانی دلار بود. وی ادامه داد: درحالیکه این بنگاهها اینگونه سود خالص بردهاند، ماسال گذشته پول نداشتیم واکسن بخریم، آن وقت در همین وضعیت فقط سه میلیارد تومان ارز صرف خرید خانه در ترکیه شده است. این هرجومرج و تخریب و دزدی است. پس اینکه گفته میشود با حذف قیمتگذاری دستوری و آزاد کردن بازار، وضعیت درست میشود، درواقع بازیِ مسخرهای است که عدهای ذینفع راه انداختهاند. اقتصاد دست عدهای است و همان عده هم پول مردم را غارت میکنند. این کارشناس اقتصادی گفت: ما حساب کردیم در سال گذشته در برج ۵ عایدی بورس تهران ۲۳میلیارد دلار یعنی دو برابر سال ۹۶بوده است؛ دقت کنید این در حالی است که قیمت ارز ۷برابر شده و آن وقت عایدی بورس به دلار دو برابر شده است؟ خب سؤال من این است که این پول در این شرایط سخت اقتصادی و تحریم از کجا آمده؟ وقتی درهای کشور بسته بوده چگونه این مقدار عایدی داشته؟ پاسخ روشن است؛ دلیلش این است که مردم غارتشدهاند. وی تأکید کرد: دولت واقعاً کارهای نیست؛ دولت اگر میخواست کاری انجام دهد باید نرخ تورم را کنترل میکرد، و یا باید مانع افزایش قیمت کالاهایی میشد که به تولیدکنندگان آن سوبسید پرداخت کرده است. قرار نبود عدهای سوبسید بگیرند اما قیمتها را آن گونه که دلشان میخواهد افزایش دهند. وی ادامه داد: ببینید در سال 90 مالیات بنگاهها در ایران ۱۳.۲ میلیارد دلار بوده ماسال پیش مالیات ۲میلیارد دلار شده است؛ یعنی درآمد بنگاهها - حالا یکی کمتر یکی بیشتر - به دلار بالا رفته اما به ریال مالیات دادهاند؛ مالیات این بنگاهها کمتر از ۶درصد بوده است. این کارشناس اقتصادی بیان کرد: درواقع قیمتگذاری دستوری در اینجا یعنی دستمزد کارگران و هزینهی بنگاهها پایین نگه داشته شود و از طرفی قیمتها آزاد باشد. این در حالی است که ۸۰درصد صنایع ما متکی به رانت است و عملاً به معنای تولیدکنندهی واقعی مثل چین و کره و روسیه نیستند. این بنگاهها کار تولیدی انجام نمیدهند، نهایتِ کارشان مونتاژ یا بستهبندی است.