علی صالحآبادی- مدیرمسئول
هفته گذشته کرونا در ایران رکورد زد و نزدیک به ۳۰۰ هزار نفر را مبتلا و جان ۳۵۸۷ نفر را گرفت. اکنون دولت روحانی رفته و دولت رئیسی جای او را گرفته است؛ اما «تراژدی مرگ» براثر کرونا نهتنها از میان نرفته، بلکه رکورد مرگ که در دولت روحانی 496 نفر بود، در روزهای گذشته از 580 نفر هم عبور کرد و روز گذشته به عدد 527 نفر رسید. تفاوت فرهنگ مکتوب و فضای مجازی این است که مطالبی که در روزنامهها چاپ میشوند از یکسو برای همیشه ماندگار میشوند و از سویی دیگر مستند و قابل استناد هستند. هرچند کرونا به دلیل پروازهای هواپیمایی ماهان به چین از دیماه 98 وارد کشور شد، اما پذیرش رسمی آن در روزهای آخر بهمن سال 98 صورت گرفت. اگر حرفهای مقامات را از آن روز تاکنون مرور و کنار هم قرار دهیم، درخواهیم یافت که آنها در ابتدا نهتنها خطر ویروس کرونا را جدی نگرفتند، بلکه در پی عادی جلوه دادن آن بودند. وقتیکه خطر ویروس کرونا را باور کردند، وعده تشخیص کرونا با بشقاب از فاصله 100 متری را مطرح کردند. همچنین بارها به دروغ گفتند که واکسن داخلی تا دهه فجر 99 یا پایان سال گذشته و یا بهار 1400 به تولید انبوه میرسد و مازاد واکسنهای داخلی را به خارج از کشور صادر خواهند کرد. آنها همچنین وعده دادند که 62 میلیون دوز واکسن روسی یا از آن کشور وارد و یا در داخل به کمک روسها تولید خواهد شد، اما بعد مشخص شد که روسها بدعهدی کردهاند و تنها 2 میلیون دوز واکسن به ایران تحویل دادهاند. به عبارتی روسها با این اقدام دست رد به واکسن کواکس، صلیب سرخ جهانی و ایرانیانی که با پول خود قصد خرید واکسن از اروپا و ارسال آن به ایران را داشتند، زدند. در یک مورد هم هلالاحمر 150 هزار دوز واکسن را که اهدایی ایرانیان خارج از کشور بود، از فرودگاه پس فرستاد و گفتنیهای دیگر...
حال پرسش این است که مقامات مسئول چه پاسخی در برابر مرگ هزاران ایرانی دارند؟ اگر شهرهای قم، مشهد و شهرهای قرمز قرنطینه میشدند، جان مردم حفظ میشد که نشد و در مقابل سیاست شل کن و سفت کن پیشگرفته شد که نتیجهاش را همگان دیدند و متأسفانه تراژدی مرگ شکل گرفت. این در حالی است که اگر از ابتدا به فکر وارد کردن واکسن بودند و از کمکهای خارجی استقبال میکردند، اکنون وضعیت اینگونه نبود که هست. اکنون لازم است وزارت بهداشت و وزارت خارجه برای نجات جان مردم فارغ از مسائل سیاسی، از همه کشورهای دنیا تقاضای کمک مثل دارو، واکسن و تجهیزات پزشکی کنند تا جلوی مرگومیرهای بیشتر گرفته شود.
پسازآنکه برادرم براثر کرونا در روز 2 خرداد با هزاران آرزو جانش را از دست داد، یادداشتی با عنوان «رابطه تراژدی کرونا با مسئولیتپذیری» نوشتم و در آن استدلال کردم که مسئولان مانع ورود حدود 23 میلیون دوز واکسن تا پایان اسفند به کشور شدند؛ اقدامی که هزاران نفر را به کام مرگ برد. در روزهای اخیر پشتصحنه عدم ورود واکسن به کشور آشکار شد و سخنان فرمانده ستاد مقابله با کرونا در استان تهران، وزیر خارجه و رئیس اتاق بازرگانی تهران نشان داد که میشد واکسن وارد کشور کرد، اما انگار دستهای پیدا و پنهان مانع آن شدند. پرسش این است که چرا کشوری مثل ژاپن که از ایران پیشرفتهتر است، به فکر ساخت واکسن نبود و از طریق واکسنهای وارداتی چند میلیون دوز واکسن هم به ایران بهصورت رایگان اهداء کرد؟ بنابراین اگر از همان ابتدای شیوع کرونا بهجای اینهمه وعدههای توخالی و جاروجنجال برای تولید واکسن داخلی به سراغ خرید واکسن خارجی و کمکهای انسان دوستانه میرفتیم، امروز تعداد کشتههای کرونا به مرز 100 هزار نفر نزدیک نمیشد و هزاران خانواده ایرانی عزادار نمیشدند. اکنونکه وضعیت کرونا خطرناکتر از هر زمان دیگر شده است، باید مسئولان بپذیرند که ویروس کرونا آدم کش است و راه مقابله با آن از یکسو رعایت پروتکلهای بهداشتی مثل زدن ماسک، پرهیز از تجمع، رعایت فیزیکی و از سوی دیگر تعطیلی یا قرنطینه شهرهای قرمز و جلوگیری از برگزاری مراسمهاست. در روزهای اخیر ویدیویی از مراسم یک عزاداری در مشهد در فضای مجازی پخش شد که مداح و عزاداران نهتنها ماسک نداشتند، بلکه فاصله فیزیکی را هم در یک محیط سربسته رعایت نکرده بودند. وقتی چنین اتفاقاتی رخ میدهد، نتیجهاش این میشود که فرماندار مشهد میگوید: «تابوت نداریم»؛ هرچند این اظهارات در ادامه تکذیب شد؛ بنابراین اگر واکسیناسیون سریع در زمان کم محقق نشود و میلیونها دوز واکسنهای مورد تأیید سازمان جهانی بهداشت وارد کشور نشوند، تراژدی مرگ ادامه خواهد داشت.