معزی: اعتراض مدنی حق مسلم شهروندیِ مردم خوزستان است
معاون اطلاع‌رسانی و ارتباطات دفتر رئیس‌جمهوری، با باز نشر صحبت‌های امروز روحانی درباره خوزستان، نوشت: اعتراض مدنی حق مسلم شهروندیِ آن‌هاست و نباید معترضان را به گروه‌های کوچک امنیت تقلیل داد. به گزارش شفقنا، علیرضا معزی روز پنجشنبه در حساب کاربری خود در توییتر نوشت: روحانی، اعتراض مدنی و حتی به خیابان آمدن را حق شهروندان خوزستان دانست، شهروندانی که در کاهش بارندگی، خشک‌سالی شدید، گرمای طاقت‌فرسای ۵۰ درجه و بی‌آبی قرار دارند. این حق مسلم شهروندیِ آن‌هاست و نباید معترضان را به گروه‌های کوچک امنیت تقلیل داد.
راهکار حل بحران آب و برق به روایت دکتر محمد طبیبیان
این روزها سروصدای بلندی پیرامون تراژدی آب در ایران به گوش می‌رسد، البته این سروصدا با یک تراژدی همراه است. روشنفکران، روزنامه‌نگاران و فعالان اینترنتی قلم‌فرسایی می‌کنند اما مسولان که باید نظر دهند ساکت هستند؛ از دهه 1370 و در برنامه دوم ظهور بحران آب پیش‌بینی و تدابیر کارشناسی از طرف سازمان برنامه وقت مطرح شد که این پیشنهادها در دولت و مجلس رقیق شد. بحران مشابهی را در صنعت و بازار برق داریم. در مجلس هفتم بود که تثبیت قیمت آب و برق را قانونی کرده و آن را هدیه به ملت ایران معرفی کردند و امروز ملت ایران تبعات هدیه ارسالی را دریافت می‌کند. در این ساله سرمایه‌گذاری مکفی انجام‌نشده بخش‌های مربوط گردش مالی مناسبی ندارند و این در کنار مدیریت‌های سیاسی و ضعیف، عامل بحران است. به‌دفعات بررسی‌های سازمان‌های وابسته به سازمان ملل تأکید می‌کند که بحران آب در بسیاری کشورها مربوط به مدیریت ناکارآمد منابع آب ازجمله قیمت‌گذاری غلط است. باید بپرسیم که چرا نظرات و بررسی‌های کارشناسی مختلف در سیستم سیاسی موردتوجه قرار نگرفته است؟ زیرا پیوند سیستماتیک بین کارشناسی و تصمیم‌گیری گسسته است. در کشور ما این پیوند را سازمان برنامه ایجاد می‌کرد. در بسیاری سال‌ها رؤسای سازمان برنامه خودشان، پیگیر طرح‌های نیرو و آب بودند و به هر فلاکتی بود منابعی تعیین می کردند و در مراکز تصمیم‌گیری مثل دولت و مجلس از برنامه‌های مسئولین آن بخش‌ها پشتیبانی کارشناسی می‌کردند. اما چند دهه قبل یک رئیس‌جمهور گفت ما رئیس سازمان برنامه‌ای نمی‌خواهیم که ما به حرف او گوش بدهیم، کسی را می‌خواهیم که او به سخن ما گوش کند و حکم ما را اجرا کند. البته یک رئیس‌جمهور هم کلاً نهاد برنامه‌ریزی را تعطیل کرد و پس‌ازآن هم قاعده لزوم رئیس گوش‌به‌فرمان برای آن سازمان با شدت بیشتری ادامه یافت. اکنون برنامه‌ریزی وسیع و سیاست‌گذاری بر مبنای مطالعات کارشناسی لازم است. برای این کار نیز تشکیلات کارشناسی ستادی و بخشی باید تقویت شوند و مدیران کاربر، تحصیل‌کرده و لایق، دارای استقلال شخصیت بر سر کارها گمارد‌ه شوند وگرنه از یک بحران به بحران بزرگ‌تر جا بجا خواهیم شد. (برگرفته از انتخاب)