حدود یک ماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 28 خرداد 1400 باقیمانده است و بحثهای مختلفی در محافل سیاسی و اجتماعی پیرامون انتخابات مطرح است. در کشور پس از برگزاری هر انتخابات، صحبت از خریدوفروش رأی و یا دخالت افراد ذینفوذ و ثروتمند در انتخابات به میان میآید، اما این موضوع ریشهیابی و رسیدگی دقیق نمیشود و کسانی که در این موضوع دخیل هستند به مردم معرفی نمیشوند. موضوعی که برخی از آن با عنوان «پولهای کثیف» یاد میکنند. عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور در اسفند ۱۳۹۳ از ورود پول کثیف به انتخابات خبر داد و گفت: «در بحث اقتصادی نیز جریان ورود پولهای کثیف لطمات بسیاری را به اقتصاد کشور وارد میکند و خطرات آن شاید پررنگتر و ویرانگرتر از سایر حوزهها باشد. اگر دقت نکنیم امکان دارد پولهای کثیف در حوزه سیاست و قدرت ورود پیدا کنند. باید دقت کنیم روزنهها را ببندیم تا راه ورود این پولها به قدرت بسته شود». در اینکه افراد، شرکتها و بنگاههای اقتصادی صاحب ثروت، در زمان انتخابات برای نامزدهای موردنظر خود پول خرج میکنند، شکی وجود ندارد و اساساً این موضوع اشکالی هم ندارد. اما عیب کار آنجایی است که این منابع شفاف نیست و معلوم نیست آن افراد و شرکتها با چه انگیزهای پشت سر کاندیداها قرار میگیرند و چه میزان کمک کردهاند. در برخی کشورها ازجمله ایالاتمتحده، کمکهای انتخاباتی به کاندیداها و کمپین تبلیغاتی احزاب، آزاد و شفاف است، اما سقف دارد. بر اساس سقف تعیینشده افراد میتوانند به حسابی که کاندیداهای ریاست جمهوری یا اعضای کنگره اعلام میکنند پول واریز کنند. دادستانی کل (یا همان وزارت دادگستری که مستقل از رئیسجمهور است) در جریان منشأ پولهایی که افراد حقیقی یا حقوقی به ستادهای انتخاباتی کمک میکنند و هزینه کرد آنها قرار دارد. در ایران، چند مرتبه بحث چگونگی تأمین منابع مالی کاندیداها موردبررسی مجلس قرارگرفته اما برای نگارنده مشخص نیست که سرنوشت این بحثها به کجا انجامیده است. البته این موضوع منحصر به انتخابات نیست و در سایر عرصهها نیز بعضا مشاهده میشود که عدهای به اموال عمومی دستدرازی میکنند و یا با بهرهگیری از برخی قوانین و مقررات ناکارآمد و ناقص، پولهای خود را در جهت کسب منافع بیشتر وارد چرخه اقتصاد کشور و معیشت مردم میکنند. درحالیکه به عقیده نویسنده هر نوع پولشویی در کشور را باید در نطفه خفه کرد تا سیاست و اقتصاد در جامعه به سمت سالمسازی پیش رود. واضح است که عدهای که هنوز معتقدند تحریمها نعمت است و باید ادامه پیدا کند، یا عدهای که اصرار میکنند پذیرش لوایح افایتیاف اهمیتی ندارد، یا عدهای که زمانی میگفتند تحریمها کاغذ پاره هستند، از شفافسازی مالی در اقتصاد و سیاست خوشحال و خرسند نمیشوند و همچنان بر طبل مخالفت با شفافیت میکوبند. اصلاً همین لوایح افایتیاف (گروه ویژه اقدام مالی) که اینهمه بر سر آن بحث میشود و آخر هم معلوم نشده چرا مجمع تشخیص مصلحت نظام حدود دو سال است که بررسی دو لایحه باقیمانده را به تأخیر انداخته، مرتبط با مسئله شفافیت است. افایتیاف یک نهاد مالی بینالمللی است که درآمد و هزینههای دولتها را رصد میکنند تا ببینند منشأ و مقصد پولها کجاست و چگونه کسب و هزینه شده است. این موضوع در اقتصاد هم قابلرؤیت است و عدهای بدون شفافیت از دور زدن تحریمها سود میبرند. درنتیجه این روزها که شنیدهاند قرار است گشایشی در روابط با غرب ایجاد شود، برای آنکه دولت را تحتفشار قرار دهند، مانع بازگشت به برجام و رفع تحریمها شده و میشوند. به همین دلیل ضروری است که با مقوله پولشویی و ورود پول کثیف به اقتصاد و سیاست کشور مبارزه ریشهای صورت گیرد تا دست سودجویان از جیب مردم قطع شود.