تعدد اخبار جعلی در جوامع دموکراتیک مبدل به چالشی جدی شده است. در این مطلب در تلاش هستیم تا به درک و شناختی مناسب از آسیبپذیری رسانهها دست یابیم و با پدیدهای به نام اخبار جعلی و جایگزینی آن بهجای حقیقت و پیامدهای آن آشنا شویم. لازم است تاریخچه مختصری را در باب اخبار جعلی بدانیم؛ در سال 1674 میلادی چارلز دوم با صدور اعلامیهای جلوی انتشار اخبار جعلی و مجرمانه ایالتی و حکومتی را گرفت. پیش از جنگ داخلی انگلستان اخبار بهشدت زیر تیغ سانسور قرارگرفته بودند و از اواخر سال 1630 میلادی مطبوعات و افکار عمومی با سانسور و یا دستبرد خبری مواجه بودند، چراکه در آن زمان مطبوعات به میدان جنگ ایدئولوژیک مبدل شده بودند! بر این اساس نمایندگان پارلمان و سیاسیون برای پیشی گرفتن از یکدیگر، جنگ را به عرصه مطبوعات کشانده بودند و در سال 1660 میلادی سانسور در انگلستان برقرار شد. در این ارتباط ترویج و رشد اطلاعات نادرست از زمان اختراع دستگاههای چاپ شروع شد، اما اصطلاح اخبار جعلی از اواخر قرن نوزدهم و از فرهنگ ایالاتمتحده آمریکا وارد فرهنگ لغات زبان انگلیسی شد.
تعریف اخبار جعلی ازلحاظ گرامری خود توضیحدهنده خویش است. جعل به معنای آن چیزی است که نادرست یا تقلبی شناخته شود و اخبار آن چیزی است که از طریق رسانهها یا روزنامهها پخش میشود، اما مفهوم اخبار جعلی همواره در کنار مفاهیمی همچون «طنز سیاسی» و «پروپاگاندا» نیز مطرح میشود که هرکدام تشریحی مجزا را میطلبد.
«طنز سیاسی» در قالب برنامههای خبری سیاسی با استفاده از کمدی سعی در از میان برداشتن مرز میان اخبار سیاسی و سرگرمی دارد و عموماً آنگونه که تجربه نشان داده این قبیل برنامهها تأثیر به سزایی بر روی باورها و برداشت مخاطبان دارند و از سویی میتوانند بر گفتمانهای عمومی تأثیرگذار باشند و آنها را در چارچوبی نو تعریف کنند.
«پروپاگاندا» با نادیده انگاری حقیقت با بهره گرفتن از عناصر حقیقت بهصورت خودآگاهانه سعی میکند تا ادراکات را به صورتی جهتدار شکل دهد و با واکنشهایی که از سوی مخاطب دریافت میکند به پیشبرد منافع و اهداف خویش میاندیشد. تزریق نااطلاعات، مشابه اصطلاح پروپاگاندا است، چراکه نااطلاعات همان دستکاری در اطلاعات باهدف گمراه کردن مخاطب است. به عبارتی میان تزریق نااطلاعات و دادن اطلاعات غلط به مخاطب تفاوت وجود دارد، چراکه اطلاعات غلط در اثر اشتباهی صادقانه رخ میدهد، اما نااطلاعات بهصورت خودآگاهانه با دستکاری در خبر میکوشد تا مخاطب را گمراه کند. نااطلاعات تنها به اخبار جعلی محدود نمیشود، بلکه میتواند شامل تبلیغات فریبنده، جعل اسناد و مدارک و دستکاری در وبسایتها و فضای مجازی باشد. بهزعم نگارنده نمونهای از تزریق نا اطلاعات که بهصورت هدفمند در جهت شستشوی ذهنی و فریب مخاطب در برخی رسانههای ایرانی در حال رخ دادن است، تبلیغاتی است که توسط شبکه معاند من و تو و بهواسطه تولید مستندهایی در حال شستشو دادن ذهن مخاطب هستند. تولید برخی مستندات با هدف ساختن چهرهای قدسی از رضاخان! کسی که لقبش دیکتاتور بوده است. مگر میتوان چشم بر روی تفتیش عقاید، کشتار مسجد گوهرشاد و کشتار لرها توسط قشون وی بست؟
امروزه این رسانهها با تحریک احساسات و پوپولیسم به فکر تزریق یک ذهنیت غلط به ذهن مخاطب هستند. حال زمان آن فرارسیده است که تلویزیونهایتان را خاموشکنید و مجدداً به نشانههای موجود در کتابها رجعت کنید تا خرد، علم و دانش حافظ شما در برابر هر جریان خالی از شعور تاریخی، سیاسی و اجتماعی باشد.