در پی تصویب قطنامه ضدایرانی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در روز ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ و حمله آمریکا و اسراییل به تاسیسات و دانشمندان هستهای ایران در کنار عدم پاسخ کافی کشور به این موضوع در سطح سیاسی (از نگاه غربیها) معادله تازهای در میان نخبگان غربی انجام شد. غربیها به این نتیجه رسیدند که اقدامات سیاسی و نظامی علیه ایران با پاسخ متناسبی همراه نخواهد بود. بنابراین، این زمینه فکری فعالسازی مکانیسم ماشه را سبب شد. مکانیسم ماشه، که بهواسطه توافق هستهای برجام ایجاد شده بود، به کشورهای غربی این امکان را داد که قطعنامههای تعلیق شده به واسطه برجام را مجددا علیه کشور فعال کنند. با فعالسازی این مکانیسم، سوال جدی در خصوص آینده تعامل ایران با طرفهای غربی بهویژه در زمینهی پرونده هستهای مطرح میشود.
ایران در طول سالهای اخیر بهدنبال حفظ حقوق خود در زمینه فعالیتهای هستهای بوده و سالها با کشورهای غربی در این زمینه مذاکره کرده و تاسیسات هستهایش تحت شدیدترین نظارتهای آژانس قرار داشته است؛ اما نتیجه سالها نظارت و راستی آزمایی به بمباران تاسیسات تحت نظارت آژانس توسط اسرائیل و آمریکا در جنگ ۱۲ روزه منجر شد. همچنین کشورهای اروپایی نیز علی رغم عمل نکردن به تعهدات خود ذیل توافق برجام به فعال سازی مکانیسم ماشه علیه ایران اقدام کردند. این در حالی است که ایران همچنان اعتقاد دارد که فعالیتهای هستهایاش صلحآمیز و در راستای حق قانونی خود برای توسعه انرژی هستهای است.
در پاسخ به این تحولات، ایران باید با توجه به تغییر شرایط، بهطور رسمی از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج شود. خروج از NPT میتواند یک ابزار مهم در راستای حفظ استقلال تصمیمگیری ایران و تقویت چانهزنی در عرصه بینالمللی باشد. این تصمیم، با توجه به اهمیت راهبردی ایران در سطح منطقهای و جهانی، میتواند بهعنوان یک گام کلیدی در بازتعریف رابطه ایران با جامعه جهانی و تغییر معادلات امنیتی و دیپلماتیک محسوب شود.
خروج از NPT اهرمی برای مذاکره
یکی از نخستین اثراتی که با خروج ایران از NPT بهوجود خواهد آمد، تغییر در معادلات فشار بین ایران و کشورهای غربی است. از طرفی خروج ایران از این پیمان به معنای رهایی از محدودیتهای بینالمللی در صنعت هستهای است و از طرف دیگر، هزینههای بسیار بالایی برای طرفهای غربی به واسطه آسیب وارد کردن به نظم هستهای غربی دارد.
در این شرایط، ایران دیگر تحت فشار نیست و این روند میتواند از مرحله «شرطگذاری» به مرحله «معاوضه ملموس» تغییر میکند. در این فاز، طرفهای غربی بهجای افزودن شروط جدید به مذاکرات، ناچار خواهند شد که برای مهار تبعات اقدامات ایران، امتیازات ملموس و مشخصی را در راستای بازگشت به وضعیت پیشین پیشنهاد دهند. در چنین شرایطی، ضروری است ایران نیز بازگشت خود را منوط به لغو کامل قطعنامههای شورای امنیت که به واسطه اسنپ بک اعمال شدهاند، عادیشدن بازرسیها علیه تاسیسات هستهای، تصویب قطعنامه پیشنهادی برای ممنوعیت حمله به تاسیسات هستهای کشورهای عضو NPT و نیز لغو کلیه تحریمهای اعمال شده آمریکا علیه ایران که به بهانههای مختلف وضع شدهاند، قرار دهد. به این ترتیب، ایران میتواند بر اساس منافع خود فضای جدیدی برای مذاکره ایجاد کرده و از موضع قدرت وارد تعاملات با کشورهای غربی شود. خروج ایران از NPT در واکنش به فعالسازی مکانیسم ماشه توسط کشورهای غربی میتواند تغییرات اساسی در معادلات سیاسی و امنیتی بینالمللی بهوجود آورد. این اقدام میتواند ایران را در موقعیت چانهزنی قویتری قرار دهد و در عین حال هزینههای بیشتری برای طرفهای مقابل ایجاد کند.
منبع: دیپلماسی ایرانی
بحران نیروی انسانی در ارتش اوکراین
جنگ اوکراین در حالی به چهارمین سال خود نزدیک میشود که ارتش این کشور با بحران جدی کمبود نیروی انسانی مواجه شده است.به گزارش واشنگتن تایمز، کمبود شدید نیرو برای جذب، افزایش چشمگیر موارد فرار از خدمت و مهاجرت شهروندان مشمول سربازی به اروپا، باعث شده کییف برای حفظ خط مقدم در برابر ارتش روسیه دچار مشکل جدی شود؛ ارتشی که بر اساس این گزارش با وجود تلفات سنگین، همچنان از نظر تعداد نیروی انسانی برتری دارد. ایگور لوتسنکو نماینده سابق پارلمان و نظامی اوکراینی در همین ارتباط اذعان داشت که فقط در ماه اکتبر (مهر و آبان) بیش از ۲۱ هزار و ۶۰۰ مورد فرار از خدمت ثبت شده است. وی تصریح کرد که این رقم رکوردی بیسابقه در دوران جنگ اوکراین است. در عین حال نیز بسیاری از موارد ممکن است هرگز وارد آمار رسمی نشوند.