هستی احمدی: نشست مشروطهخوانی «مشروطه و قانونخواهی» روز دوشنبه ۱۷ آبان ماه ۱۴۰۴ در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه برگزار شد. در این نشست سیدناصر سلطانی، رضا یعقوبی و نوید شیدایی به سخنرانی پرداختند.
در ابتدای نشست رضا یعقوبی پژوهشگر و نویسنده سخنان خود را درباره مفهوم قانون در آرای میرزاعبدالرحیم طالبوف تبریزی آغاز کرد. وی گفت: موضوع بحث من به دورهای باز میگردد که طالبوف تبریزی پیش از انقلاب مشروطه به عنوان یکی از حقوقیترین اندیشمندان و منورالفکران ایران مشغول این موضوع بود. او اهل شعار نبود و تازه از ۴۱ سالگی به بعد وارد حوزه مسائل فکری شد.
یعقوبی ادامه داد: تاریخ حقوق ایران مملو از مفاهیم و نهادهایی است که به سبب ابتلا به غبار غفلت؛ شناخت، تعریف و تشخیص قابل دفاع از این مفاهیم و مبانی به تحقیق در دسترس ما نیست و تبیین حقوقی این مفاهیم نخستین و بزرگترین رسالت دغدغهمندان حوزه تاریخ و حقوق عمومی در ایران است. به دلالت نوشتههای به جا مانده از طالبوف به نظر من او حقوقیترین یا حداقل حقوقی نویسترین اندیشمند پیشامشروطه عصر ناصری است که با تکیه بر میراث مشروطهخواهانی چون میرزاملکم، مستشارالدوله، سپهسالار و آخوندزاده تالیف نموده بودند؛ با صراحت و دقت بیشتری به تبیین مبانی ضرورت استقرار حکومت قانون در عمل و تشریح مفاهیم حقوقی مرتبط با این موضوع در حد بضاعت علمی خود پرداخت.
وی گفت: التفاتی که او به موضوع مفهوم قانون و نهادهای مرتبط با حکومت قانون داشته برآمده از دغدغهای است که در آن مقطع تاریخی به مسئله ضرورت حکومت قانون داشته است. درک مبانی و اقتضائات دوران مدرن نیز طبیعتاً ضرورت گستت از برخی مبانی را برای ما مسجل میکرده است. ورود طالبوف به مفاهیم و نهادهای حقوقی نشان از ضرورت و مطالبه این مبانی در جامعه عصر ناصری است. طرح و بست این مبانی نه از تفرج که با هدف حل بخشی از بحران حاکم بر نظام سیاسی-اجتماعی عصر مولف بود.
سخنران بعدی این برنامه نوید شیدایی پژوهشگر حوزه حقوق گفت: این بحث مربوط به بازخوانی نزاعی است که بین فقهای مشروطهخواه و فقهای مشروعهخواه در زمان اوجگیری نهضت مشروطه و تاسیس مجلس شورای ملی در فضای فکری ایران شکل گرفت. اگر ما معتقد باشیم نائینی و شیخ فضلالله هر دو درباره نظم سیاسی مشروطه یک حرف میزدند ابتدا باید ببینیم جدال نائینی و مشروعهخواهان بر سر چه چیزی بود و سپس بگوییم نقطه افتراق نائینی با نظم سیاسی موجود چه بود و چرانظم سیاسی امروز ما با نظام سیاسی نائینی همپوشانی ندارد. مورد دیگر اینکه چرا جمهوری اسلامی بیش از آنکه نائینیای باشد شیخ فضلاللهی است؟ شیدایی در ادامه افزود: در خصوص اینکه جدال نائینی و مشروعهخواهان بر سر چه بود به راحتی میتوان گفت این جدال بر سر مشارکت مردم در حوزه عمومی بود. یعنی نائینی و آخوند خراسانی و دو مرجع دیگری که در نجف استقرار داشتند پذیرفته بودند که ملت در حوزه عمومی حق مداخله دارند و در مقابل در اندیشه کسانی مانند شیخ فضلالله و حلقه فکری اطراف او، چنین چیزی دیده نمیشود. از یک طرف شیخ فضلالله میکوشد مردم را از حوزه عمومی بیرون کند زیرا حق مداخله ندارند و از طرفی دیگر نائینی و همقطاران او میکوشند حقی برای مردم در حوزه عمومی شناسایی کنند.
سخنران پایانی برنامه سیدناصر سلطانی پژوهشگر حوزه حقوق در ادامه بحثهای سایرین گفت: من قصد دارم یک دید کلی از مشروطه و آن چیزی که مشروطه در پی تحقق آن بود خدمت شما عرض کنم. در اینجا به فرازی از نامه مصطفی رحیمی که در سال ۵۷ به رهبر انقلاب نوشته است اشاره میکنم. او در آن نامه نوشته بود که فرایند مشروطیت قابل بازگشت نیست و ما نمیتوانیم دیگر به آن زمان بازگردیم.
سلطانی افزود: در واقع مشروطیت به دنبال این بود که حاکمیت ملی را مستقر و اراده ملت را حاکم کند. مشروطهخواهان میگفتند حاکمیت باید با ملت باشد و مثال روشن این امر رفتارهای آنان است که بعد از دو دوره شکست ایران در جنگ با روسیه و کوشش آنها برای محدود کردن قدرت محمدشاه و مواجه آنها با فتحعلی شاه میتوان دید. در نامه معروفی که قائم مقام به محمدشاه داده آمده است: من و تو در خدمت دولت ایران خواجهتاشان هستیم، یعنی هردو نوکر ملت ایران هستیم، (خواجه تاش یعنی دو نوکری که یک ارباب دارند) و ما در خدمت دولت بزرگتری هستیم.
برگرفته از: ایبنا