اکونومیست در گزارشی تازه تأکید کرده است که چشمانداز توافق میان ایران و آمریکا همچنان دور از دسترس است. بهرغم وعدههای مکرر برای گفتوگو، واقعیتهای سیاسی و امنیتی نشان میدهد که مسیر دیپلماسی بیش از هر زمان دیگری پرسنگلاخ است.
سال جاری با امید به مذاکرات آغاز شد. پنج دور گفتوگوهای میانجیگرانه در عمان میان تهران و واشنگتن برگزار شد، اما در همان میانه، دستور رئیسجمهور آمریکا برای مشارکت در حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران همه چیز را تغییر داد. بمبافکنهای B-2 آمریکا اهدافی را در ایران مورد حمله قرار دادند؛ اقدامی که ترامپ آن را «نابودی کامل» خواند. با وجود این، او در سخنرانیهای بعدی بارها از «دست دوستی» سخن گفت و حتی در کنار ولیعهد عربستان مدعی شد ایرانیها «شدیداً مایل به توافق» هستند. تناقض میان گفتار و رفتار، همان چیزی است که تحلیلگران آن را مانع اصلی دیپلماسی میدانند.
اکونومیست یادآور میشود که این علاقه ترامپ به توافق، ادامه سلسلهای از تلاشهای مشابه در تاریخ روابط ایران و آمریکا است؛ تلاشی که از زمان انقلاب 1979 بارها تکرار شده اما هیچگاه به تغییر بنیادین منجر نشده است. رؤسایجمهور مختلف آمریکا از ریگان تا بایدن، هر بار در مقاطعی وسوسه شدهاند مسیر تازهای را امتحان کنند، اما ذهنیت ضدایرانی در سیاست داخلی آمریکا و اقدامات متقابل ایران، این مسیرها را به بنبست کشانده است. حتی توافق هستهای 2015 نیز نتوانست آن تحول بزرگ مورد انتظار را رقم بزند.
بیاعتمادی میان دو طرف اکنون بیش از گذشته است. خروج ترامپ از برجام، سیاست فشار حداکثری، ترور قاسم سلیمانی و حمایت تمامقد از حمله اسرائیل، همه عواملی هستند که فضای گفتوگو را تیرهتر کردهاند. غیرقابلپیشبینی بودن او نیز کار دیپلماسی را دشوارتر میکند.
در مقابل، برخی استدلال میکنند که ایرانِ تحت فشار اقتصادی و اجتماعی شاید چارهای جز بازگشت به میز مذاکره نداشته باشد. بحران آب و انرژی، تحریمهای گسترده و انزوای فزاینده، میتواند تهران را به سمت امتیازدهی سوق دهد. عربستان سعودی نیز از بازگشت به دیپلماسی حمایت میکند و تلاش دارد نقش تسهیلگر ایفا کند. با این حال، همه تصمیمگیران در ایران چنین رویکردی ندارند. کاهش همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بازسازی برنامه موشکی و تأکید بر حق غنیسازی، نشانههایی است که نشان میدهد بخشهایی از حاکمیت همچنان بر بازدارندگی نظامی حساب میکنند.
از سوی دیگر، پیامهای متناقض ترامپ اعتماد به دیپلماسی را تضعیف کرده است. او همزمان از توافق سخن میگوید و از تحریمهای سختتر حمایت میکند. پس از حمله ژوئن، مواضع دولت او درباره شروط هستهای سختتر شد و دوباره به سیاست «غنیسازی صفر» بازگشت؛ موضعی که برای ایران خط قرمز بوده و در گذشته نیز مانع توافق شد.
اکونومیست نتیجه میگیرد که شرایط کنونی به نفع یک توافق بزرگ نیست. در بهترین حالت، شاید توافقهای محدود بتوانند از بروز درگیری نظامی بیشتر جلوگیری کنند؛ توافقهایی که شامل محدودیتهای اندک هستهای در برابر رفع بخشی از تحریمها باشد. اما تغییرات بنیادینی که روابط ایران و آمریکا را از مسیر تقابل خارج کند، بیش از آنکه واقعیت داشته باشد، به «تفکر جادویی» شبیه است.