اقتصاد ایران با تناقضات عمیقی روبهرو است که حل آن نیازمند بازنگری در استراتژیهای کلان و اصلاحات بنیادی است. در حالیکه کشور از منابع انسانی غنی و تعداد زیادی فارغالتحصیل در زمینههای علوم و مهندسی برخوردار است، چشمانداز اقتصادی به شدت نگرانکننده است. پیشبینیها برای سال ۲۰۲۵ رشد اقتصادی ایران را تنها ۰.۳ درصد و نرخ بیکاری را ۹.۵ درصد پیشبینی کردهاند. در چنین شرایطی، بسیاری از متخصصان ایرانی، بهویژه در حوزه فناوری، از کشور مهاجرت میکنند. این واقعیتها نشان میدهند که مشکلات اقتصادی ایران عمیقتر از بحرانهای مقطعی است و باید به ریشهها پرداخته شود.
تفکر نوآورانه و ضرورت تخریب خلاق
در شرایط کنونی، نظریات سه برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۲۵ میتوانند راهگشای چالشهای ایران باشند. جوئل موکیر، فیلیپ آگیون و پیتر هاویت با ارائه مفاهیم رشد پایدار، «دانش کاربردی» و «تخریب خلاق»، نقشه راهی را برای اقتصادهای در حال توسعه ترسیم کردهاند. رشد اقتصادی پایدار، به اعتقاد آنها، نتیجهای از منابع طبیعی نیست، بلکه حاصل فرآیند پویای نوآوری و جایگزینی فناوریهای قدیمی با نو است. برای این که چنین فرایندی در ایران به وقوع بپیوندد، ضروری است که ساختارهای موجود تغییر کنند و به جای پاداش دادن به صنایع ناکارآمد، شرایط برای رشد و نوآوری فراهم شود.
چالشهای نهادی ایران
یکی از مشکلات اصلی در اقتصاد ایران، عدم وجود زیرساختهای نهادی مناسب برای حمایت از نوآوری و رشد پایدار است. اگرچه ایران در زمینه «دانش کاربردی» ظرفیت بالایی دارد، اما شاخصهای جهانی نوآوری نشان میدهند که این پتانسیل در عمل به رشد تبدیل نمیشود. ضعف در «نهادها» یکی از اصلیترین دلایل عدم بهرهبرداری از این منابع است. ایران در بین ۱۳۳ کشور دنیا در رده ۱۳۳ قرار دارد که نشاندهنده عدم وجود محیط مناسب برای کسبوکارهای نوآورانه است. در این شرایط، به جای آن که دولت به حمایت از نوآوری بپردازد، به حمایت از صنایع ناکارآمد ادامه میدهد.
مقاومتی در برابر تخریب خلاق
یکی از نمونههای واضح مقاومت در برابر تخریب خلاق، صنعت خودرو است. با وجود مشکلات فراوان مانند تصادفات جادهای و زیانهای مالی، این صنعت همچنان با حمایتهای دولتی مواجه است. در این شرایط، فضای رقابتی برای نوآوری ایجاد نمیشود و این خود دلیلی برای پدیده فرار مغزها و مهاجرت نخبگان است. سیستم اقتصادی ایران به شکلی طراحی شده است که به جای تشویق به نوآوری، به حمایت از ساختارهای قدیمی ادامه میدهد. این چرخه معیوب باید شکسته شود تا فضای رقابتی و نوآورانه به وجود آید.
مسیر اصلاحات برای تسهیل تخریب خلاق
برای شکستن این چرخه و راهاندازی فرایند تخریب خلاق، دولت باید نقش خود را از کنترلگر به تسهیلگر تبدیل کند. این به معنای ایجاد شرایط مناسب برای نوآوری، اصلاح فرآیندهای کسبوکار، تضمین حقوق مالکیت فکری و حذف یارانهها و تعرفههای حمایتی برای صنایع ناکارآمد است. در این فرآیند، باید به رقابت سالم در بازار و حمایت از ایدههای نوآورانه توجه ویژهای شود.
نقش بخش خصوصی و تغییر مدلهای سرمایهگذاری
در کنار اصلاحات دولتی، بخش خصوصی و زیستبوم نوآوری باید نقش پیشرو را ایفا کنند. برای تحقق این تحول، لازم است که از مدلهای کپیبرداری به سمت نوآوریهای «فناوری عمیق» حرکت کنیم که میتوانند بسیاری از بخشهای ناکارآمد اقتصاد ایران را دگرگون کنند. سرمایهگذاران خطرپذیر نیز باید استراتژی خود را از حمایت از کسبوکارهای کمریسک به سمت استارتآپهای با پتانسیل تخریب خلاق تغییر دهند.
درس از تجربه کره جنوبی
تجربه کره جنوبی میتواند درسهای مهمی برای ایران به همراه داشته باشد. کره جنوبی با تکیه بر یک دولت قدرتمند و حمایت از سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و همچنین ساختن سرمایه انسانی، به پیشرفتهای چشمگیری دست یافت. اما امروز، همان مدل اقتصادی دولتمحور با ایجاد انحصارهای بزرگ، خود به مانعی برای نوآوری تبدیل شده است. ایران باید از جنبههای مثبت تجربه کره استفاده کند، اما از ایجاد شرکتهای قدرتمندی که در آینده در برابر تخریب خلاق مقاومت کنند، اجتناب کند.
برای ساختن، ابتدا باید تخریب کنیم
در نهایت، آینده اقتصاد ایران نه با ساخت صنایع جدید که دولت میتواند «بسازد»، بلکه با اجازه دادن به بازار برای «تخریب» صنایع قدیمی و ناکارآمد رقم خواهد خورد. این فرآیند به رغم دردناک بودنش، در نهایت میتواند به نوسازی اقتصاد و ایجاد فضایی برای نوآوری و رشد پایدار منجر شود. برای ایران، انتخاب میان حفظ ثبات ظاهری و آغاز فرآیند تخریب خلاق، انتخابی سرنوشتساز است که میتواند آینده اقتصادی کشور را دگرگون کند.
برگرفته از: ایسنا