خروج ترامپ از برجام با تلاشهای نتانیاهو ایفا شد، اما توجه داشته باشید تندروی ها با بستن راه هرگونه سرمایه گذاری امریکایی درایران، زمینه مناسب برای موفقیت نتانیاهو را هموار کردند. این روزها که سخن از برگشت تحریم هاست مخالفان برجام مکانیسم ماشه را برجسته کرده و به ظریف می تازند که این بند در برجام را پذیرفته است و نمی گویند چه کسی قطعنامه های شورای امنیت را برای کشور به ارمغان آورد.خوب اگر برجام بد بود ودر مجلس هم به آتش کشیده شد خوب شما که به هدفتان رسیدهاید و به پیش از برجام برگشته ایم .همان شده است که می خواستید.البته بازهم از یاد می برند که مجلس هم توافق برجام را تصویب وشورای نگهبان هم تأئید کرد .
تنها در ایران می توان چنین نمونه ای را دید که موفقیت دیپلماسی کشور با کژفهمی و بدخواهی قربانی منافع باندی وجناحی می شود.
حالا به لطف تندرویها و فرصت سوزی ها ایران از پشت میز به روی میز جا به جا شده است، پوتین ولاوروف پیام اسرائیل را به ایران می رسانند .یعنی آنها درباره ایران گفتگو می کنند. مقامات ایران به دیدار پوتین می شتابند و درنشست ترامپ با پوتین که به زودی در بوداپست برگزار خواهد شد ایران موضوع اصلی خواهد بود، به نظر میرسد پوتین با برگ ایران درباره جنگ اوکراین با ترامپ بده بستان خواهد کرد،
درگفتگو بین کشورهای منطقه وامریکا، ایران جای برجسته ای دارد،یعنی ایران روی میز است نه پشت میز.یعنی نمایندگان کشور برای ایران پشت میز نمی نشینند .پوتین وترامپ پشت میز نشسته ودرباره ایران گفتگو می کنند.
دلخوشی مقامات ماهم این شده که پوتین از ما دفاع کند،پوتین وهرمسئول دیگری درکشورهای گوناگون منافع خودرا پیگیری می کنند واگرسخنی درباره ایران هم بگویند در راستای منافع ملی خودشان است ،گفتگوی غیر مستقیم چه سودی دارد که دستاورد خوانده می شود!؟ اگر طرف گفتگو درخواست خارج از عرف داشت رد کنید وحتی ادامه گفتگوها را متوقف کنید ولی پشت میز و رو در رو ؟!
من نمی دانم چه کسی آش مذاکره غیر مستقیم را پخته است و این نان را در دامان جمهوری اسلامی نهاده است .
در بحرانی چنین ویرانگر هنوز نگاه باندی و انتقامی میدان داراست .توان ملی در نتیجه فهم کوتاه وبسته اندیشی وشعار زدگی به کار گرفته نمی شود.
سرزمین ایران ملک طلق حاکمان نیست. این سرزمین ایرانیان است وحاکمیت برای بهرهوری ازفرصت ها وتوسعه و رفاه مردمان وپیشگیری از آسیب به کشور و مردم زمام امور را به دست گرفته است .
مردم زیستن درتنش همیشگی را نمی خواهند.مردم ازستیز های بی پایان خسته شده اند. ما باید از نگاه ایدئولوژی به نگاه منافع ملی تغییر جهت دهیم تا واقعیتها را ببینیم و راهکار پیدا کنیم.