نشست صلح غزه در شرمالشیخ مصر با تمرکز بر اهدافی که برای کمک به آمریکا و رژیم صهیونیستی طراحی شده، نمیتوانست به پیشبرد منافع ایران یا فلسطینیان منجر شود.
مصر روز دوشنبه، 13 اکتبر 2025، میزبان نشستی بینالمللی در شرمالشیخ است که با حضور رهبران و مقامات بیش از بیست کشور با ادعای نهایی کردن توافقی برای پایان دادن به جنگ در نوار غزه برگزار میشود. با وجود دعوت از جمهوری اسلامی ایران تهران تصمیم گرفته است در این نشست شرکت نکند.
این تصمیم برای رد دعوت مصر برای شرکت در این نشست در نگاه اول ممکن است غافلگیرکننده به نظر برسد اما بررسی اهداف اعلامشده و ساختار این اجلاس نشان میدهد که انتظارات مثبتی مانند پیشرفت در رفع تحریمهای ایران یا پیشبرد منافع ملی این کشور از این رویداد برآورده نمیشد، و این امر تصمیم تهران را به عدم مشارکت منطقی جلوه میدهد.
یکی از دلایل اصلی که این نشست نمیتوانست دستاوردهای ملموسی برای ایران داشته باشد، جدایی کامل مسائل هستهای ایران از بحرانهای منطقهای مانند مناقشه فلسطین است. در دستور کار این اجلاس تا کنون به موضوعاتی مانند آتشبس، بازسازی غزه و مدیریت سیاسی این منطقه اشاره شده که هیچ ارتباط مستقیمی با اختلافات ایران بر سر برنامه هستهای ایران و تحریمها که قرار است تنها محور گفتوگوها با آمریکا باشد ندارد.
در ساعات گذشته برخی تحلیلها در ایران تلاش کردهاند این نشست را فرصتی برای تعامل غیرمستقیم با ایالات متحده و کاهش تنشها جلوه دهند اما فقدان هرگونه پیوند میان اهداف این اجلاس و اولویتهای ایران مانند پیشرفت در رفع تحریمها، نشان میدهد که مشارکت در آن نه تنها نمیتوانست به تحقق منافع ملی ایران کمک کند بلکه از جهات زیادی مانع آن میشد.
در واقع، تلاش برای مرتبط ساختن این دو حوزه میتوانست اختلافات هستهای را پیچیدهتر کند، بدون آنکه نتیجه ملموسی در پی داشته باشد. تهران این نشست را تحت نفوذ ایالات متحده و اسرائیل میبیند و معتقد است که شرکت ایران در این اجلاس در شرایطی که چند ماه پیش مراکز هستهایش هدف حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفته میتواند به عنوان نشانهای از نرمش تفسیر شود. چنین مشارکتی همچنین میتواند به دونالد ترامپ اجازه دهد اینگونه ادعا کند که بدون دادن امتیاز و تنها با استفاده از زور و فشار ایران را به «تسلیم بیقید و شرط» واداشته است.
چنین نتیجهای نه تنها برای ایران دستاورد مثبتی نداشت، بلکه میتوانست عزت ملی و جایگاه دیپلماتیک آن را در برابر فشارهای خارجی تضعیف کند. علاوه بر این، این اجلاس نمیتوانست بستری برای تقویت جایگاه گروههای مقاومت فلسطینی، مانند حماس، فراهم کند، که ایران از آنها حمایت میکند. حماس به عنوان یک نیروی مستقل، توانایی نمایندگی منافع خود را در مذاکرات دارد و نیازی به حضور ایران به عنوان واسطه در این نشست نداشته است.
از اینرو، انتظار نمیرفت که مشارکت ایران در این اجلاس به تقویت موضع مقاومت یا پیشبرد حقوق فلسطینیان منجر شود. در مقابل، حضور ایران میتوانست به اشتباه به عنوان تلاش برای اعمال نفوذ بر تصمیمگیریهای گروههای فلسطینی تفسیر شود، که با سیاست دیرینه ایران مبنی بر حمایت از خودمختاری این گروهها در تضاد است.
از منظر اهداف پنهان این اجلاس، به نظر میرسد این رویداد بیش از آنکه به حل بحران غزه بپردازد، به کاهش فشارهای نظامی و سیاسی بر اسرائیل معطوف باشد. عملیات نظامی اسرائیل، با وجود حمایت گسترده ایالات متحده، نتوانسته مقاومت فلسطینی را مهار کند.تسنیم