جایگاه و نقش مدیران مدارس در مدرسه فراتر از یک عنوان اداری در مدرسه است. مدیر در مدرسه حلقه واسط بین دانش آموزان، خانواده و دبیران است و هر چه تعامل مدیر با اعضای این مجموعه بیشتر باشد، دستیابی به اهداف از پیش تعیینشده، آسان و باکیفیتتر انجام میشود.
یک مدیر موفق، پیش از هر چیز با تدوین یک چشمانداز آموزشی روشن و مشارکتی، مسیر حرکت مدرسه را تعیین میکند؛ چشماندازی که نهتنها بر نمرات و موفقیتهای بخشنامهای و دانشگاهی متمرکز است، بلکه شامل توسعه مهارتهای فردی و جمعی، پرورش شهروندان مسئولیتپذیر و ایجاد یک محیط یادگیری فراگیر و ایمن است.
تعیین چشمانداز، اهداف آموزشی و برنامهریزی دقیق برای تحقق این اهداف و ارزیابی و پایش مستمر از مهمترین وظایف مدیران تحولخواه محسوب میشود که به بهبود عملکرد مدرسه کمک میکنند. در حقیقت هدفگذاری و بررسی عملکرد دانشآموزان و معلمان، شناسایی نقاط ضعف و ارائه راهکارهای اصلاحی نقشی اساسی درروند آموزش ایفا میکنند.
در چنین شرایطی است که ارتقاء کیفیت آموزش و دستیابی به چشمانداز تبیین شده، اهداف سازمانی و حتی اجتماعی و فرهنگی میسر میشود.
در حقیقت مدیران مدارس نقش محوری در ارتقاء سطح آموزشوپرورش دارند و فراتر از وظایف صرفاً اداری، بهعنوان رهبران آموزشی و تسهیلگران تحول آموزش و تربیت شناخته میشوند.
این راهبری آموزشی، مستلزم آن است که مدیر بهطور فعالانه در فرآیندهای آموزشی مدرسه نظارت و مشارکت مستقیم داشته باشد. مدیران با بررسی میدانی، بازخوردهای سازنده و هدفمند به معلمان ارائه دهند و بستر لازم برای توسعه حرفهای مستمر آنان را فراهم سازد.
مدیران در حقیقت، با حفظ انگیزه معلمان باکیفیت و همچنین برنامهریزی در راستای اجرای فرایندها و برنامههایی که مستقیماً بر بهبود کیفیت تدریس و یادگیری تأثیر میگذارند، بهطور مستقیم بر خروجیهای آموزشی مدرسه اثر میگذارند. علاوه بر این، فرهنگ مدرسهای که توسط مدیر ایجاد میشود، محیطی مبتنی بر اعتماد متقابل، شفافیت، و مسئولیتپذیری مشترک، مهمترین عامل در پذیرش تغییرات نوآورانه و بالا بردن سطح تعهد کارکنان است، بهطوریکه مدرسه به جایگاه یک سازمان یادگیرنده تبدیل میشود که در آن تمامی ذینفعان (از دانشآموز و معلم گرفته تا اولیا) بهطور مستمر در پی بهبود و رشد هستند.
بدون تردید ارتقاء سطح و کیفیت آموزش در مدارس، بدون سرمایهگذاری بر توانمندسازی، انتخاب دقیق و پشتیبانی مستمر از مدیران مدارس، بهعنوان راهبران آموزش و معماران اصلی تحول، امری ناممکن به نظر میرسد.