واکنشهای هیجانی
بیشتر کسانی که هجمه میآفرینند، کسانی هستند که سیاست را دنبال میکنند یا بهاصطلاح سیاست زدهاند، اما آنچه اهمیت دارد این است که جامعه ایران در سالهای اخیر قطبی شده و هر موضوعی، حتی یک کنسرت، به مناقشه سیاسی ـ اجتماعی بدل میشود. واقعیت این است زمانی که جامعه به قطبهای افراطی تقسیمشده باشد، هر حرکت اجتماعی، فرهنگی یا هنری، ناخواسته در معادلات قدرت و هنجارهای گروهها قرار میگیرد. این باعث میشود واکنشها غیرمنطقی جلوه کند. مثال ایرانی آن، واکنش به کنسرت خیابانی همایون شجریان است؛ جایی که یک ایده فرهنگی ساده، در کوتاهترین زمان به موضوعی سیاسی و اجتماعی تبدیل شد.
بیتوجهی به مطالبات اجتماعی
دوقطبی شدن و شکاف ملت و دولت به دلیل بیتوجهی به مطالبات اجتماعی مردم در سالهای اخیر است. در چنین فضایی، هیچ موضوعی بیطرفانه باقی نمیماند. حتی روزنامهنگاران و پژوهشگران هم اگر بیطرفانه بحثی را مطرح کنند، آماج حمله قرار میگیرند. در این میان یکقطب حکومتی و یکقطب ضد حکومتی وجود دارد که دو قطب افراطیاند درنتیجه مسائل را دچار سوگیریهای افراطی میکنند. این همان اتفاقی است که در فوتبال هم شاهد بودیم؛ ماجرای سرود ملی یا طرفداری از گروه ملی به جدال سیاسی بدل شد. زیرا ایرانیان از وضعیت یک جامعه معمولی فاصله گرفته که باید به آن فکر کرد.
عادیسازی امور و ایجاد
صلح اجتماعی
عادیسازی امور یکی از برداشتهایی بود که مردم از جریان کنسرت خیابانی همایون شجریان برداشت کردند. عادیسازی امور که هدفش ایجاد صلح اجتماعی و کاهش تنشهاست، در جامعه قطبی امروز ایران به فعالیتی پرخطر و با هزینه بالا تبدیلشده است. این پدیده نشان میدهد که حتی افراد بااعتبار و نفوذ اجتماعی نمیتوانند بدون مواجهه با انتقاد، نقش تعادلبخش ایفا کنند. شجریان یا هرکسی که بخواهد به سمت عادی کردن امور گام بردارد، گرفتار میشود و از طرف قطبهای افراطی مورد هجوم قرار میگیرد که این خوب نیست چراکه باعث میشود کسانی که دارای اعتبار و آبرویی هستند از ورود به عرصههای عمومی پرهیز کنند. برگزاری کنسرت در سالنهای رسمی، مانند وزارت کشور یا حتی ورزشگاهها، معمولاً مسئلهساز نمیشود، اما ایده کنسرت خیابانی رایگان ذاتاً یک حرکت مردمی و از پایین به بالاست و با هرگونه مجوز رسمی و دولتی شدن در تناقض قرار میگیرد. این کنسرتها اصولا مجوز نمیخواهد اما مطرح کردن چنین ایدهای از مسیرهای دولتی در جامعه قطبی امروز، حساسیتزا و تنشآفرین است.»
هزینه اجتماعی برای هنرمندان
تصور شد که شجریان از نقش صرفاً هنری فراتر رفته و انگار میخواهد عمل سیاسی اجتماعی انجام دهد به همین دلیل در تیغههای قطبی شدن افراطیگری گیر میکند همین موضوع او را در معرض هجمهی هر دو سوی افراطی قرار داده است. حتی کسانی که تا پیشازاین نسبت به شجریان موضعی نداشتند، امروز در قالبهای قطبی موجود قرارگرفتهاند. نتیجه این است که او ناخواسته هزینه اجتماعی و سیاسی بالایی پرداخته است.
برگرفته از: خبر آنلاین