خبر از سرگیری مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا، بیش و پیش از هر گزاره و گزینه دیگری، حکایت از غلبه طیف مذاکره طلب و دیپلماسی گرا بر تندروهای جنگ طلب موسوم به شاهین ها در هیئت حاکمه ایالات متحده دارد. تحلیل گران سیاست داخلی ایالات متحده، دولت دوم ترامپ را ملغمهای از کنشگران سیاسی با آرا و نظرات متفاوت و بعضا متناقض بهخصوص نسبت به حوزه سیاست خارجی میدانند، یکدست سازی این نگاهها آنهم در خصوص نوع مواجهه با ایران با توجه به ذهنیت چند دههای ضد ایرانی رایج در سطوح مختلف، کار بسیار سخت و شاقی است. ویتکاف حرف از مذاکره و توافق دیپلماتیک میزند و توانسته تا حدودی عنان کار را از طیف شاهینهای جنگ طلب بگیرد اما هنوز بازها که همانند شاهین ها جنگ طلب نیستند اما موافق اعمال فشار حداکثری و برخورد تمامیت خواهانه علیه ایران هستند، دست بالا را در هیئت حاکمه آمریکا دارند و اتفاقا ویتکاف در یکی از آخرین توییت های خود که در پاسخ به توییت یکی از همین تندروهای آمریکایی است، گفته که هرگز توافقی را امضا نخواهد کرد که همانند برجام بندهای غروب کننده داشته باشد و توافق با ایران در این دوره ابدی است و هیچ گاه اجازه ساخت سلاح هستهای به ایران داه نخواهد شد. در واقع ویتکاف مانند تندروها با صراحت نمی گوید که ایران حق غنیسازی هستهای ندارد اما حصول توافق را در شرایطی قرار می دهد که این قصد و نیت در لفافه شاملش شود.