ریشه مشکلات اقتصادی
مشکلات موجود دو عامل دارند؛ بخش اول، تحریم های ظالمانه و مسائل دیپلماتیک است و بخش دیگر به سو مدیریت داخلی و مشکلات داخلی مربوط است.
هنگامی که میبینیم در افغانستان یا سوریه جنگ زده تورم کنترل شده و تک رقمی است اما در کشور ما چند سال پیاپی بالای ۴۰ درصد تورم بوده، میتوانیم نقش سومدیریت داخلی را بهتر درک کنیم.
عوامل تورم زا
اغلب کشورها توانستهاند نرخ تورم خود را کنترل کنند که نشان میدهد سیاستهای اجرایی در آنها به نحوی بوده که توانسته لااقل یک شاخص مهم را کنترل کند. ما پیش از اینکه تحریمها را تجربه کنیم هم با چالش تورم دو رقمی مواجه بودیم، هر چند که تحریم شدت تورم را بالا برد. کاهش تنشهای خارجی میتواند، حبابهای موجود در بازار را بترکاند.
با واقعی شدن قیمتها، ثبات اقتصادی بهبود خواهد یافت. تحریمها و نپیوستن به FATF سبب گرانتر شدن هزینههای تجارت ایران شده است. گران شدن تجارت تورم را بالاتر میبرد
. از سوی دیگر تحریمهای ظالمانه باعث شده که به اندازه توان نفت و گاز صادر نکنیم یا نتوانیم منابع آن را به راحتی به داخل بازگردانیم. چنین مانعی منابع ارزی و اقتصاد ما را متاثر کرده و درنتیجه وضعیت عادی را از ما سلب کرده است.
نبود سرمایه علت عقب ماندگی
کشور به سرمایهگذاری بیشتر نیاز دارد. با این همه جذب سرمایهگذاری به آورده شدن پول خلاصه نمیشود و تهیه تکنولوژیهای بهروز که میتواند حلال بخش بزرگی از مشکلات صنعتی ما هم باشد، نوعی سرمایهگذاری به حساب میآید.
اینکه امروز ما در کشورمان ناترازی داریم و بخش مهمی از پالایشگاهها یا نیروگاههای ما به اندازه استاندارد تولید نمیکنند، قبل از هر چیز به تکنولوژی فرسوده آن بر میگردد.
ترمز تحریم
تحریمهایی که از سال ۹۱ علیه اقتصاد ایران اعمال شده موجب شده تا نوسازی صنایع انجام نشود و این امر سبب عقب ماندگی شده است. ما امروز هم در ناوگان هوایی و هم در حمل و نقل زمینی دچار مشکل هستیم که این چالش به افزایش مصرف انرژی و ناترازی در کشور موجب شده است.
چنانچه مذاکرات نتیجه دهد بخشی از مشکلات مربوط به تکنولوژی در صنایع و تولید کشور هم مرتفع خواهد شد. به روز کردن تکنولوژی موجود به افزایش بهره وری و جهش نسبی در تولید کالاها و خدمات منجر میشود.
اصلاحات اقتصادی
چالشهای موجود در زمینه تورم، مسکن و اشتغال، داخلی است و تحریم نقشی در ایجاد آن ندارد. اینکه ما در کشورمان مسکن کافی نمیسازیم، اقدامات تورمزا انجام میدهیم یا اشتغالزایی کافی وجود ندارد، مشکلاتی درونی محسوب میشوند که با اصلاحات اساسی و درونی میتوانیم آنها را حل کنیم. مشکل اقتصاد ما خارجی و داخلی است. بنابراین حتی اگر مذاکرات به نتیجه ایدهآل هم دست یابد، بدون انجام اصلاحات اساسی، اقتصاد ما از وضعیت فعلی به طور کامل خارج نخواهد شد. به نظر میرسد اگر توافق صورت بگیرد پولهای بلوکه شده آزاد شوند. با آزاد شدن این منابع مدیریت بازار بهبود خواهد یافت و منابع کافی برای واردات هم به دست میآید. همانطوری که گفتم امکان واردات تکنولوژی هم بیش از امروز فراهم میشود.