در ابتدای جلسه دادگاه با دستور قاضی، نماینده دادستان گفت: حسب گزارش کلانتری ۱۲۵ یوسف آباد در مورخ ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ شامگاه چهارشنبه یک فقره درگیری منجر به جرح در آدرس تهران خیابان جلال آل احمد خیابان جنت اعلام شد. متهمان با یک دستگاه موتور سیکلت، که متهم ردیف اول راکب و متهم ردیف دوم ترک نشین موتور سیکلت بودند و اقدام به سرقت مقرون به آزار با تهدید با چاقو و وارد کردن دو ضربه چاقو به مرحوم میکند. مرحوم امیر محمد خالقی فرزند عبدالرحمان دانشجوی رشته مدیریت کسب و کار دانشگاه تهران بود. خالقی هنگام برگشت به کوی دانشگاه تهران مورد تهاجم سارقین قرار گرفته که توسط اورژانس به بیمارستان شریعتی منتقل و در ساعت ۸ صبح روز پنجشنبه مورخ ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ فوت کرد. متهمان با اقدامات فنی گسترده در بامداد روز سهشنبه مورخ ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ شناسایی و دستگیر شدند.
انگیزه سرقت
صادقی نماینده دادستان بیان کرد: با توجه به اعترافات متهمان شناسایی تحصیل کنندگان اموال مسروقه شامل لپتاپ و گوشی مقتول بود که تحصیلکننده لپتاپ شناسایی و دستگیر شد. آلت قتاله یک قبضه چاقو است که متعلق به شخصی با هویت معلوم است. متهم ردیف اول انگیزه خود از جنایت نیاز مالی بیان کرده است و قبل از ارتکاب سرقت و قتل اخیر مرتکب ۳۰ الی ۴۰ فقره سرقت دیگر شده و انگیزه او سرقت بوده است. متهم ردیف دوم نیز انگیزه خود را به دست آوردن مال از طریق سرقت اعلام کرده است.
نماینده دادستان اظهار کرد: اولیای دم مقتول تقاضای مجازات قانونی و قصاص را دارند. اتهام متهم ردیف اول دایر بر مباشرت در قتل عمدی مرد مسلمان در سرقت مسلحانه در شب و اتهام متهم ردیف دوم دایر بر معاونت در قتل عمدی است.
تقاضای اجرای قصاص
اولیای دم در ادامه جلسه دادگاه با حضور در جایگاه به بیان شکایت و خواسته خود پرداخت و گفت: این جانب به عنوان ولی دم فرزندم از محضر دادگاه تقاضای اجرای قصاص برای قاتل یا قاتلین و اشد مجازات برای اشخاصی که به انواع مختلف در وقوع این جنایت نقش داشتند را خواستارم. امیدوارم که اجرای مجازات برای قاتلین فرزندم باعث جلوگیری از وقوع جنایتهای مشابه شود و سایر خانوادهها مثل خانواده ما داغدار نشوند.
متهمان: پشیمان و تقاضای بخشش داریم
متهم ردیف اول با حضور در جایگاه گفت: ما فقط قصد سرقت داشتیم نمیخواستم او را بکشم فقط میخواستم با چاقو او را بترسانم ولی پس از درگیری با هم به او چاقو زدم. در زمان سرقت نمیدانستیم که داخل کیف لب تاب دارد فقط برای سرقت گوشی به سمتش رفتیم که درگیری میان ما شروع شد راننده موتور به من گفت بزنش منم دوتا چاقو به دستش زدم و گوشی و کیف رو گرفتم قصد کشتن نداشتم. روز حادثه چون مقتول مقاومت میکرد و نمیخواست اموالش را بدهد با او درگیر شدیم و با چاقو دو ضربه به دستش زدم.
قاضی بابایی گفت: پس از اینکه متوجه شدید ضربات شما منجر به فوت شده است چرا خودتان را معرفی نکردید. متهم ردیف اول پاسخ داد: دو روز بعد متوجه فوت شدم و ترسیده بودم که خود را معرفی کنم . پشیمان و شرمندهام که این اتفاق افتاده است. متهم ردیف دوم گفت: اتهام سرقت را قبول دارم اما معاونت در قتل را نه چرا که روز حادثه من فقط راکب موتور بودم و دخالتی در ضربات چاقو نداشتم حتی چند بار داد زدم و گفتم بیا بریم. برای ترساندن چاقو را برده بودیم. من بخاطر بدهی و پول نزولی که گرفته بودم باید پول جور میکردم. برای سرقت از دادگاه تقاضای تخفیف دارم.