نحوه تعامل جمهوری اسلامی با روسیه همواره در داخل و خارج بحث برانگیز بوده است؛ به خصوص غرب گرایان که سعی میکنند جمهوری اسلامی را کارت بازی کرملین جلوه داده و رابطه با این کشور را برخلاف منافع ملی ایران معرفی کنند.
اما واقعیت چیست؟ آیا این گزاره معروف که روسها در نهایت به ایران خیانت میکنند درست است یا خیر؟
در خصوص سیاست خارجی روسیه در قبال ایران ذکر این نکته لازم است که روسها به واقع شریک استراتژیک جمهوری اسلامی نخواهند شد اما اینگونه هم نیست که خواستار تضعیف موقعیت تهران در برابر غرب باشند.
در واقع روسها خواهان حفظ توازن قدرت کنونی در منطقه هستند؛ نه خواهان آنند که ایران به یک قدرت هژمون منطقهای تبدیل شود و نه این که در برابر متحدان غرب در خاورمیانه شکست بخورد.
برای مثال دولت روسیه با رأی مثبت به قطعنامههایی که به ضرر حزب الله لبنان و انصارالله یمن بود نشان داد از گسترش محور مقاومت به رهبری ایران راضی نیست یا هنگامی که عملیات ۷ اکتبر 2023 (15 مهر 1402) توسط حماس انجام گرفت و اسرائیل ضربهای راهبردی دریافت کرد، تمایلش به تغییر وضع موجود به سود اسراییلیها افزایش یافت.
با چنین درکی از سیاست خارجی روسها، هوشمندی سیاستمداران و بالا بردن مزیتها و عناصر قدرت ملی میتواند تأمین کننده منافع ملی ایران باشد تا جایی که کُنش گران محیط بین الملل (از جمله مسکو) احتیاجات خود را در تعامل مثبت با جمهوری اسلامی مرتفع سازند. ایجاد کریدور شمال-جنوب باعث میشود که تجارت روسیه با جنوب آسیا محتاج جغرافیای بی بدیل ایران گردد یا در قضیه جنگ اوکراین روسها توسط تسلیحات ایرانی از تنگنا نجات یافتند و الا به هیچ عنوان حاضر نمیشدند در عوض آن مساعدتها، مصنوعات دارای تکنولوژی پیشرفته خود مانند جنگندههای یاک ۱۳۰ یا سوخو ۳۵ را به ایران بفروشند.
در نتیجه این نگاه صفر و صدی به کشورها و نحوه تعامل آنها با ایران باید تغییر کند؛ روسیه در دنیای امروز مانند شوروی سابق یک ابرقدرت هژمون طلب نیست زیرا عناصر و توانایی آن را در اختیار ندارد و به همین دلیل جمهوری اسلامی با یک سیاست معقول میتواند از مزایای رابطه با این قدرت بزرگ بهره مند شود.
اما بالعکس آمریکا یک ابرقدرت هژمون طلب است که علناً از تسلط خود بر دنیا سخن میگوید و خواهان حفظ نظام تک قطبی است که بی شک خلاف منافع کشورهای مستقلی چون ایران خواهد بود.
تحلیلگران روابط بین الملل تقریباً اشتراک نظر دارند که نظام تک قطبی برای حفظ ثبات و امنیت بین الملل مضر است و در نتیجه میطلبد که قدرتهای مستقلی چون روسیه، ایران و چین در تعامل با یکدیگر، این ساختار را به چالش کشیده و سعی در تغییر آن برآیند.
بنابراین همکاریهای روسیه با ایران در جهت تغییر وضع موجود (مانند جلوگیری از پیشروی ناتو در اوکراین) اتفاقاً مثبت و امنیت زاست و آنهایی که به سیاستهای جمهوری اسلامی در این خصوص ایراد میگیرند یا از روابط بین الملل کم اطلاعند و یا قصد عقده گشایی سیاسی و تسویه حساب با رقبای داخلی خود یا حاکمیت سیاسی را دارند.