دست دولت سیزدهم برای مذاکره باز بود
ابراهیم متقی، کارشناس مسائل سیاسی گفت: تا آنجایی که من می دانم، دولت آقای رئیسی برای مذاکرات اجازه کنش داشته است. به گزارش خبرآنلاین، ابراهیم متقی، کارشناس مسائل سیاسی در میزگرد بررسی مذاکره با آمریکا گفت: من با مذاکره مخالف نیستم، مذاکره را به عنوان یک استاد روابط بینالملل یک ابزار سیاست خارجی میدانم و اعتقاد دارم که هر مسئله ای زمانی مطلوبیت خاص خودش را خواهد داشت، ما در برخی از موقع از ترس مرگ خودکشی می کنیم. من به دوستان می گویم که هیچگاه از ترس مرگ خودکشی نکنید. بنابر گزارش اطلاعات آنلاین، وی گفت: تقدیر پیچیده است. مذاکره ابزار سیاست خارجی است و الآن هم جمهوری اسلامی فضا و ریتم مذاکرات غیر مستقیم را با آمریکا داشته است. تا آنجایی که من می دانم، دولت آقای رئیسی برای مذاکرات اجازه کنش داشته است.
عبرت از واقعه ۱۸ تیر 78
غلامرضا ظریفیان، معاون دانشجویی وزیر علوم دولت اصلاحات در گفتوگو با رویداد ۲۴ با اشاره به حادثهای که منجر به قتل یکی از دانشجویان دانشگاه تهران و تاکید به جایگاه دانشگاه و دانشجو اظهار داشت: نهاد دانشگاه علاوه بر نقش توسعهای خودش که در پیشرفت کشور نقش و سهم بسزایی دارد، همچنین نقش مهمی در عرصه سیاسی و اجتماعی دارد؛ بنابراین به همین دلیل واکنش به رویداهای محیط دانشگاه با بیرون دانشگاه متفاوت است ، به دلیل همین جایگاه فوق العاده فاخر دانشگاه ابعاد ملی و حتی فراملی پیدا خواهد کرد. استادیار بازنشسته تاریخ دانشگاه تهران درباره تشنجات و اعتراضات اخیر در دانشگاه در اعتراض به وضعیت امنیتی دانشجویان گفت: ما همچنان بعد از سالها خاطره تلخ ۱۸ تیر را در ذهن داریم که یادمان است، برخورد با اعتراضهای دانشجویی چقدر بازتاب در داخل و خارج از کشور داشت. الان هم که اتفاق تلخی افتاده و دانشجویی در محیط دانشگاه مورد قتل قرار گرفته است، تا هم فضای دانشگاهی و هم افکار عمومی واکنشی محکم نشان بدهند.
جامعه در وضعیت غلیان
دولت مکلف است حتی اگر با «دموکراسی» و «ملت- دولت» سر سازگاری ندارد، بر نقطه غلیان جامعه متمرکز شود و در نتیجه، هر عاملی که خشونت را تشدید میکند، تبعیض را میافزاید، فقر را دامنگستر میکند، و آینده را غیرقابلتحملتر میکند کشف، مدیریت و از مدار خارج کند تا جامعه نحیفتر نشود و خود، بهمثابه یک سیستم بهورطههای هولناک نلغزد. سعید حجاریان، نظریهپرداز سیاسی و تئوریسین جبهه اصلاحات، یادداشتی را با عنوان «گیرنده شناخته نشد!» در وبسایت مشق نو منتشر کرد. پاسخ من از این قرار است که جامعه امروز ایران، با یک پیشرفت عظیم و بهموازات آن یک پسرفت قابل توجه دست به گریبان شده است. از یک سو، تا بدانجا پیش رفتهایم که جامعه بهواسطه دغدغه و کنجکاوی خود دائماً در معرض تغذیه اطلاعاتی است، به خودبسندگی رسیده و قابلیت تحلیل بهدست آورده است. از سوی دیگر، همین جامعه با چنین مختصاتی، بهدلیل خروج از معیارهای متعارف «دموکراسی» و «ملت- دولت» در مسائل متعددی به نقطه غلیان رسیده است. مسائلی از قبیل «خشونت»، «تبعیض»، «فقر»، «تخیّل آینده» و. اما آیا دولت به این نقطه غلیان پی برده است؟ علائم، بهگمان من، حکایت از این امر نمیکند یا کمتر حکایت میکند.