گروه اقتصاد: جهش قیمت دلار از کانال 70 هزار تومان به کانال 90 هزار تومان در طول یک ماه باعث شد تا قیمت طلا و سکه صعود یابد. شوک ارزی فشار زیادی به اقتصاد خانوار و صنایع بخش خصوصی و حتی دولتی وارد کرده است. امین شجاعی، کارشناس ارشد اقتصاد میگوید: تابآوری اقتصادی و اجتماعی جامعه کاهشیافته است که میتواند پیامد ناگواری داشته باشد.
بحران افزایش نرخ ارز
امین شجاعی، کارشناس ارشد اقتصاد درباره دلایل کاهش تابآوری اقتصادی و اجتماعی به تجارت نوز گفت: «افزایش قیمت دلار در ماههای اخیر پیامد اقتصادی و اجتماعی دارد. امروز بخش خصوصی و خانوارها قدرت جذب این شوک را مانند سالهای قبل ندارند. رشد اقتصادی در دهه ۱۳۹۰ تقریباً صفر بود؛ درحالیکه در دهه ۱۳۸۰ میانگین رشد ۵ تا ۶ درصدی داشتیم. درگذشته، افزایش نرخ دلار تا حدی منجر به افزایش صادرات و تقویت برخی صنایع میشد، اما امروز به دلیل تحریم کاهش سرمایهگذاری و سیاستهای مالی نادرست، حتی بخشهای صادرات نیز دچار رکود شدهاند. نقدینگی در ۱۰ سال گذشته بیش از ۲۰ برابر شده، اما این افزایش نه در تولید، بلکه در تورم منعکسشده است. تورم سالانه در سال ۱۳۹۰ حدود ۲۱ درصد بود، اما امروز بیش از 40 درصد است. همچنین، کاهش ذخایر ارزی و سیاستهای غلط در مدیریت بازار ارز، نوسانات بیشتری در قیمت دلار ایجاد کرده که اعتماد عمومی به سیاستهای اقتصادی را کاهش داده است.
۳۰ درصد اشتغال در صنایع
از بین رفته است
شجاعی تصریح کرد: «درگذشته، افزایش نرخ دلار گاهی باعث افزایش رقابتپذیری صنایع داخلی و رونق صادرات میشد، اما امروز وابستگی تولید به مواد اولیه وارداتی، هزینههای تولید را افزایش داده و بسیاری از کسبوکارها را در معرض تعطیلی قرار داده است. طبق آمار، سرمایهگذاری در صنعت طی ۵ سال گذشته بیش از ۶۰ درصد کاهشیافته و بیش از ۳۰ درصد از اشتغال رسمی در صنایع تولیدی از بین رفته است. افزایش هزینههای عملیاتی، کاهش تقاضای داخلی و نبود دسترسی به منابع مالی، باعث شده بسیاری از کسبوکارها یا تعطیل شوند یا تعدیل نیرو کنند. درگذشته، دولت گاهی با تخصیص ارز ترجیحی یا کنترل قیمتها، سعی در مدیریت بحران داشت، اما امروز بخش خصوصی در برابر افزایش نرخ ارز بیدفاع مانده است.»
سپردههای بانکی دیگر جذابیت ندارند
این کارشناس ارشد اقتصادی، یکی از عوامل تشدیدکننده بحران اقتصادی امروز، وضعیت نامطلوب بانکها و نظام مالی کشور دانست و اظهار کرد: «درحالیکه در دهههای قبل، بانکها تا حدی توان کنترل بحرانهای ارزی را داشتند، امروز به دلیل نقدینگی بیسابقه، افزایش بدهیهای بانکی و سیاستهای ناکارآمد پولی، این نقش از بین رفته است.»
20 برابر شدن نقدینگی در یک دهه گذشته
شجاعی گفت: حجم نقدینگی از ۴۶۰ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۱ به حدود 10,000 هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰3 رسیده که افزایش بیش از ۲۰ برابری را نشان میدهد. از سوی دیگر، نرخ بهره واقعی (تفاوت بین سود بانکی و تورم) به منفی 10 درصد رسیده که نشان میدهد سپردههای بانکی دیگر جذابیت ندارند و مردم ترجیح میدهند داراییهای خود را به ارز، طلا یا املاک تبدیل کنند. این روند، خروج سرمایه از سیستم بانکی و فشار بیشتر بر نرخ ارز را به دنبال دارد.»
خط فقر، 20 میلیون تومان
شجاعی با تأکید بر اینکه یکی از مهمترین تفاوتهای این دوره از بحران ارزی با دورههای قبل، کاهش قدرت خرید مردم و افزایش نابرابری اجتماعی است، گفت: «در سالهای قبل، مردم با افزایش قیمت دلار تا حدی تطبیق پیدا میکردند، اما امروز افزایش هزینههای زندگی، متناسب نبودن افزایش دستمزدها با تورم و سقوط طبقه متوسط باعث شده شوک ارزی، تأثیر مخربتری بر جامعه داشته باشد.»
10 برابر شدن خط فقر
او افزود: «خط فقر که در سال ۱۳۹۰ حدود دو میلیون تومان بود، امروز به بیش از ۲۰ میلیون تومان رسیده است. درحالیکه در سال ۱۳۹۵ میزان مهاجرت نخبگان حدود 15 هزار نفر در سال بود، این عدد در سال ۱۴۰۲ به بیش از 65 هزار نفر افزایشیافته است. این نشان میدهد که بسیاری از افراد به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی و اجتماعی، به دنبال خروج از کشور هستند، که این خود منجر به کاهش سرمایه انسانی و بحران اقتصادی خواهد شد. امروز رکود تورمی بیشتر شده و اقتصاد توان بازیابی ندارد. کسبوکارها و بخش خصوصی ضعیفتر شدهاند و دیگر نمیتوانند مانند قبل خود را با شرایط جدید وفق دهند. همچنین نظام بانکی در بحران فرورفته و نمیتواند نقش ضربهگیر اقتصادی را ایفا کند. قدرت خرید مردم کاهشیافته و شکاف طبقاتی بیشتر شده است. مهاجرت نخبگان رشد فزایندهای داشته است. بدون اصلاحات ساختاری در سیاستهای پولی، مالی و اقتصادی، افزایش نرخ ارز یک بحران فراگیر و طولانیمدت خواهد بود.»