یدالله اسلامی- دبیر کل مجمع نمایندگان ادوار مجلس
يکي از موضوعات زيانبار، توهم دانايي دربين تصميمسازان وتصميم گيران است. زيان ناشي از اين توهم در خود بزرگ بيني وخود حق پنداري بروز ميکند. چاپلوسيها و تملقها به گسترش شاخ وبرگ آن کمک ميکند.
درچنين فضايي برخي سخن ها که برخلاف برداشت عده اي باشد، جرم انگاشته ميشود. واقعيت اين است که در جوامع پيشرفته کنشگران سياست کساني را که دچار توهم مي شوند به نقد مي کشند تا آنها به سياست هاي درست و به نفع مردم تن بدهند. عده اي مشاوره دلسوزانه را نشانه ترس و وابستگي مي پندارند و تلاش مي کنند با فضاسازي ميدان نقد ونگاه متفاوت را محدود کنند. بسياري از اظهارنظرهاي بدون پشتوانه کارشناسي با پنهان کردن نارساييها و رؤيا پردازيها بربستر توهم شکل گرفته است. اينکه در دايرهاي بسته از اطلاعات گمان کنيم که ما تافته جدابافتهاي هستيم که بدون اصلاح ساختاري ميتوانيم از دام تنگناها و دشواريها رهايي يابيم نشانه توهم دانايي است. پيشينيان به درستي ميگفتند که «پرسيدن عيب نيست، ندانستن عيب است.»
توهم دانايي، پرسيدن و از توانمندان وآگاهان راه حل خواستن را با اعتباري گره مي زند که پرسيدن را نشانه ندانستن ميداند. درحالي که پرسيدن نشانهاي از آگاهي است.
براي نجات کشور به بسيج دانايي نياز است. بسيج دانايي برخلاف توهم دانايي آينده را پيش بيني پذير ميکند و جامعه را به اطمينان خاطري ميرساند که اميد از دل آن جوانه مي زند.
اميد مردم و اعتبار حاکميت آيندهاي را رقم خواهد زد که ماندگاري کشور و توسعه و پيشرفت پيامد آن است.
شرايط مي طلبد براي عبور از بحران ها از اجماع نظر خردمندان کشور به جاي توهم دانايي که يک گروه خاص مي پندارند که همه چيز را مي دانند استفاده کرد و باري از دوش مردم برداشت.