ضیاء مصباح- کنشگر
سالها «بیمه مکمل آتیه سازان» بهنوعی آنهم با توجه به مخارج بالای درمان میلیونها بازنشسته و وظیفهبگیر مستأصل در تدارک حداقلهای زندگی و شرمنده خانواده بلافصل با تعریفی گرفتار معاش با مفهوم واقعی شده اند. لازم است نقشی قابلتحمل، اما نهچندان بایستهای ایفاء مینمود . به دلیل تعداد بیشمار اعضاء تحت پوشش درواقع مالکین اصلی و اینکه سازمان مزبور متعلق به بازنشستگان و وظیفهبگیران هست. باید حقوق آن ها اصل قرار گیرد.
به علل اعلامنشده، مدیران این تشکیلات بازنشسته امر حساس بیمه مکمل را از آغاز سال جاری به «بیمه ملت» شرکتی تازهکار واگذار نمودهاند .
این جابجایی آنهم با حجم عملیات و انبوه افراد تحت پوشش با حواشی و تالی فاسد همراه شده و ادامه مییابد .درواقع مزید بر علت است.
مطالعهای میدانی! بهعنوان یک مراجعهکننده داشتم و این است نتایج حاصل:
• بیمه ملت ارتباطی با بانک ملت ندارد و باحالتی خصولتی وابسته به خود سازمان هست
• تاریخ شروع کار این تشکیلات از آغاز سال 1403 تعیینشده
• مبلغی که بابت این پوشش از مواجب افراد کسر میشود معادل نفری «حدودیک درصد دریافتی» در ماه هست
بهعنوان نمونه آنهم با افزایش بیرویه نرخ خدمات پزشکی.
بابت ویزیت پزشک که فوق تخصص 350 هزار تومان دریافت مینماید ... طی یک سال 500 هزار تومان یعنی حدود دو بار مراجعه به پزشک، مبلغ پرداختی بابت سمعک که بیشترین بار مالی آنهم سادهترین بیش از ده میلیون تومان میباشد 800 هزار تومان، دندانپزشکی یکمیلیون تومان / خدمات آزمایشگاهی 1400 و دارو تا سقف 3 میلیون تومان تعین شده و...
• بیمهگر میگوید: توان سازمان با توجه به سالمندی تمامی اعضاء و میزان حق بیمهای که میپردازند نمیتواند ازنظر درامد و هزینه تکاپو نماید و رابطه مستقیمی بین پرداخت ماهیانه «کسر شده از دریافتیها» و سقف مبلغ تعین شده دارد و ما تابع قرارداد هستیم و اعتراض را بسازمان باید داشت.
• بیمهگزار از سوی افراد مشمول میگوید: همین مبلغ در مواردی به اعتبار مواد همین قانون اساسی با همه حرفوحدیثها ناموجه و اینگونه موارد در وظایف حکومت بااینهمه خاصهخرجی در بسیاری موارد است؟!
• شروع کار رسمی بیمه ملت از اول تیر گذشته بوده و «حجم کار وارده 3 ماه آغازین» ارائه خدمات را که بایستی همراه با رسیدگی دقیق باشد به نحو عجیبی به تأخیر انداخته است
• باجههای پاسخگو را «حدود 10 واحد در محل ساختمان مرکزی در حاشیه اتوبان باکری» تدارک دیدهاند و فقط 3 واحد پاسخگوست و میفرمایند «نیروی لازم» در دست استخدام!
ضمناً دفاتر فعال در سطح تهران را 60 دفتر آنهم در حد تجربی با فضا و کادری اندک عنوان نمودند
تو خود حدیث مفصل بخوان ... درحالیکه این قشر محترم که درواقع سرمایه جامعه و الگوی شاغلین بشمار میروند:
ساعتها در گرمای رو به اتمام در ترافیک نابودکننده «تتمه اعصاب و روان» خود را ازدستداده که مزید بر علت شده و افزایش مراجعات؟ بابت هزینههای درمانی
ضمناً سهیم در استهلاک وسایل نقلیه و باعث وابستگی افزونتر به قطعات یدکی، خروج ارز ... از همه مهمتر آلودگی هوا با بنزینی که با یکصدم قیمت عرضه میگردد باشند .
گزارش خلاصه بهعنوان نمونه برای جلبتوجه وزیر تازه از راه رسیده رفاه و تعاون آمد تا از هر لحاظ دستوررسیدگی لازم را در میان آنهمه نارسائیها مانده بنماید ....
که رفع آزردگی این قشر عظیم حدود دهمیلیونی از اولویت تام برخوردار و توجه به آنان وظیفهای بس ارزشمند و اثرگذار خواهد بود
ناگفته نماند با حجم کار انباشتهشده «رسیدگی و پرداخت» در این دنیای دیجیتال و لحظهای، ماهها به طول میانجامد که «وای اگر از پس امروز بود فردائی.