ستاره صبح، فائزه صدر: براساس محاسبات کارشناسان در سال جاری برآوردی خط فقر در یک خانوار ۳ نفره در شهر تهران حدود ۲۰ میلیون تومان است. به گفته عضو هیات علمی مرکز پژوهشهای مجلس « از سال ۱۳۵۸ به بعد فقر روند صعودی بوده و در سال ۱۳۹۰ به ۲۰ درصد و از سال 1400 تا کنون به 30 درصد جمعیت رسیده است.» براساس اعلام وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی در حال حاضر 30 میلیون نفر ایرانی زیر خط فقر زندگی می کنند. ستاره صبح برای بررسی این موضوع و نگاهی به تبعات افزایش فقر با امان الله قرائی مقدم، استاد دانشگاه و جامعه شناس به گفت و گو نشسته که در ادامه می خوانید:
تاثیر افزایش فقر بر فضای اجتماعی جامعه چگونه است؟ پیش بینی ها چیست و در آینده با چه نوع مشکلات مواجه خواهیم بود؟
فقر و انحرافات اجتماعی از نظر علم جامعه شناسی با هم مرتبط هستند. حتی در نگاه دینی و اخلاقی هم بر نسبت میان فقر و انحرافات اجتماعی تاکید شده است.
فقر به عنوان یک مساله که خود معلول عوامل بسیاری از جمله کج کارکردی اقتصاد و ناکارآمدی دولت ها است، در وقوع انحرافات من جمله اعتیاد و افزایش جرائم از جمله سرقت تاثیر گذار است.
به عبارتی فقر و انحرافات اجتماعی هر دو معلول هستند و فقر در حلقه میانه ایستاده و نقش علتی دارد. فقر به مثابه انگیزه کج روی عمل می کند و منجر به افزایش انحرافات اجتماعی می شود.
توجه به معضل فقر بر یک نکته را تاکید می کنم که اگر فقر زدایی و از بین بردن نابرابری ها به عنوان مهم ترین معضل کشور در نظر گرفته شود و تمامی نیروها، دستگاه ها، سازمان ها و کل بودجه کشور برای حل این معضل بسیج شود، آنگاه سایر مسائل و مشکلات کشور از میان برداشته خواهد شد.
فقر بنیادی ترین مشکل جوامع انسانی است و به شکل علت بروز سایر مشکلات و معضلات عمل می کند. عمده ناهنجاری ها و درد های انسان ها محصول فقر و تبعات فقر است پس چه بسا اگر تمام توانایی دولت ها معطوف از بین بردن فقر شود سایر درد ها و رنج ها خود به خود از میان برداشته خواهند شد.
مکانیزم فقر چطور عمل می کند؟ آیا زیست فقیرانه، ولی اخلاقی و سالم ممکن است؟ طبیعی است که نمی توان با نیاز 30 میلیون ایرانی را در شرایط فعلی تامین کرد و کیفیت زندگی آن ها را ارتقا داد. برای در امان ماندن از تخریب فقر چه راه هایی وجود دارد؟
زندگی در فقر فرد را در معرض انتخاب های خطرناک و بد قرار می دهد که از جنبه های مختلف زندگی اش را با مشکل بیشتری مواجه می کند. در نتیجه فقر با انواع عوارض در جامعه نمایان می شود. آسیب های اجتماعی که اغلب با خشونت ترکیب می شوند با فقر همبستگی پیدا می کنند. هر چه فقر بیشتر باشد و تلاش برای دستیابی به منابع حیاتی تر و سخت تر شود، امکان این که فرد از هر راهی برای رسیدن به این منابع استفاده کند، بیشتر خواهد شد. این رقابت برای براورده کردن نیاز ها، عموما با خشونت شدید همراه است و فرد به خود و دیگران آسیب می زند.
افراد فقیر انسان های شادی نیستند. یک پدر و مادر فقیر نمی تواند به خوبی از پس مسئولیت فرزند پروری بر بیاید یک معلم فقیر نمی تواند وظیفه اش را در قبال دانش آموزان به درستی انجام بدهد. دانشجوی فقیر به جایگاهی که می خواهد دست پیدا نمی کند.
جامعه ای که یک سوم مردم اش با فقر دست به گریبان است، استرس و چالش ها را تجربه می کند که استمرار آن سلامتی و ایمنی این جمعیت بزرگ را به خطر می اندازد.
در شرایطی که تامین نیاز های اساسی به شکلی درست، عادلانه و اخلاقی صورت بگیرد و توانایی همسانی برای جذب منابع وجود داشته باشد، نابرابری بروز نمی کند و فقر تشدید نخواهد شد.
بی عدالتی و تبعیض در جامعه حس فقیر بودن ایجاد می کند که حتی می تواند به اندازه فقر واقعی خطرناک باشد. حس فقیر بودن، عدم دسترسی برابر به منابع و مشاهده تبعیض می تواند منجر به اعتراض شود. هرم برخورداری مردم از منابع باید توزیعی عادلانه نشان دهد وگرنه تجربه اکثر دگرگونی ها نشان داده که احساس رضایت جامعه از نظام سیاسی با احساس وجود عدالت ارتباط مستقیمی دارد.
آمار های منتشر شده از افزایش فقرا تا 30 درصد مردم جامعه خبر می دهند. آیا می توان از کنار این نسبت گذشت؟ نزدیک به 30 میلیون نفر زیر خط فقر چه پیامی می دهد؟
متاسفانه در سال های اخیر نه تنها از میزان فقر کاسته نشده بلکه به شهادت آمار ها بر تعداد فقرا افزوده شده است.
این آمار ها هشدار دهنده است زیرا افزایش فقر تنها به معنی گرسنگی یا کاهش دسترسی به امکانات آموزشی و درمانی نیست، فقر بستر ساز انحرافات است و معضلات ویرانگر و پر هزینه ای برای جامعه و دولت ایجاد خواهد کرد.
اگر به مناطق حاشیه ای شهر ها و محل زندگی افراد کم برخوردار جامعه توجه کنید، این مناطق حوزه زندگی و ارتباط بین خانواده های فقیر، بی خانمان ها، معتادین، بزهکاران، سارقان و قاتلان است. ارتباط بین فقر و انحرافات اجتماعی قابل انکار نیست.
لزومی ندارد در این نمورد به دنبال نظریه ها و تئوری های پیچیده بگردید صرفا با مشاهده می توان دریافت که نسبتی مستقیم بین فقر و معضلات اجتماعی برقرار است که همین نسبت باید دولت ها را مجاب و موظف کند تا فقرزدایی را محور سیاست های خود قرار دهند.