پوریا گلمحمدی، شاعر و متخصص جامعهشناسی در نشست «جامعهشناسی شعر در ایران باستان و میانه» گفت: شعر در ایران باستان و میانه نگاهش توسعه گرا نبوده و دینی، اخلاقی، حماسی، تاریخی و سرگرمی بوده است.
به گزارش ایبنا، پوریا گلمحمدی در این نشست که به میزبانی انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد، به سخنرانی درباره وضعیت شعر و شاعری در ایران باستان و میانه پرداخت و گفت: ما چهار دوره شعری در ادبیات ایرانی داریم اما جامعه فقط با شعر فارسی پس از اسلام آشنایی دارند یعنی شعری که با رودکی شروع میشود تا امروز ادامه دارد. شاید دلیل این اشتباه که خیلیها فکر میکنند شعر وادبیات ایرانی از رودکی شروع می شود کتاب «تاریخ ادبیات ایران» اثر مرحوم ذبیح الله صفاست؛ این کتاب تاریخ ادبیات ایران نیست بلکه تاریخ ادبیات فارسی پس از حمله اعراب است.
وی افزود: وقتی ما صحبت از شعر و ادبیات ایران میکنیم باید بدانیم که ایران فرهنگی که از دوره باستان تا امروز شامل چندین کشور میشود دارای چهار دوره شعر است که آثار مکتوبی نیز از آن به جا مانده است. اولی شعر دوره آریایی یا هند و ایرانی شامل اشعار ودایی و سانسکریت، دوم شعر و ادبیات ایرانی باستان (از هزاره اول پیش از میلاد تا ۳۳۱ پیش از میلاد مسیح یعنی تا سرنگونی حکومت هخامنشی با قتل داریوش سوم)، شامل اشعار مکتوب از اوستایی و فارسی باستان، سوم ادبیات ایرانی میانه یعنی اشعار پهلوی اشکانی، فارسی میانه و سغدی و چهارم دوره اشعار فارسی پس از حمله اعراب که از رودکی و هم دوره ای های او شروع می شود و تا امروز ادامه دارد.
این شاعر با بیان اینکه آنچه که امروزدر دانشکده ها ادبیات فارسی در کشور ایران امروز تدریس میشود فقط ادبیات فارسی پس از حمله اعراب و اسلام است، گفت: بهانه بسیاری این است که ما شعری از پیش از اسلام در ایران نداریم که بخواهیم در مورد آن صحبت کنیم. این حرف نوعی چرندگویی است که از روی نداشتن تحقیق و اصلاعات گفته میشود. ما بسیاری شعر از ایران باستان و میانه داریم که ترجمه شده و موجود است. لازم نیست دردانشگاه ادبیات این شعرها به زبان اصلی تدریس شود؛ میتوان گزیدهای از ترجمه این آثار را تدریس کرد و ایها متعلق به جامعه ایران بزرگ است.
وی با تاکید بر اینکه ما ۱۸۰۰ سال پیش از حمله اعراب و ظهور شاعرانی چون رودکی در ایران شعر داشتهایم، افزود: ما زرتشت و مانی را داریم که شعرهای آنها در دسترس ما هستند. ما در جامعه ایران باستان و میانه شعر و ادبیات قدرتمند و خوبی داریم که برای درک آثاری مانند شاهنامه باید آنها بشناسیم. ما دارای شعر، سرود و ترانههای عامیانه هستیم که بخشی از این آثار و ریشه آنها را میتوان در ترانهها عامیانه جامعه امروز مناطق روستایی مشاهده کرد. در ایران باستان ادبیات مورد استفاده در جامعه بیشتر شفاهی است تا مکتوب چون همه مردم سواد خواندن و نوشتن نداشتند و آنچه مکتوب میشد را هم نمیتوانستند بخوانند. در جامعه ایران باستان و میانه ادبیات مکتوب شکلی تجملاتی داشت و بیشتر در اختیار پادشاهان و ثروتمندان بود و در کنار آن کارکردی دینی داشت که میتوان به اوستا و متون مانوی اشاره کرد.