هیات تحریریه- سرمقاله
26 دسامبر 2023
تارنمای گلوبال تایمز
برگردان، کوتاه سازی و تنظیم علی اصغر شهدی
[email protected]
25 دسامبر روز کریسمس در غرب است که قرار است مهمترین و پر جنب و جوش ترین جشنواره سال باشد. اما اگر به عناوین رسانههای آمریکایی و غربی در چند روز گذشته نگاه کنید، مردم احساس میکنند که "شب کریسمس امن نیست" و جشن و آرامش مناسب این تعطیلات به لبه درگیریها و هرج و مرج های مختلف کشیده شده است. جنگ جاری در غزه، وتوهای پی در پی ایالات متحده برای جلوگیری از اعمال آتش بس، آتش بسی که احتمالاً میتواند جلوی کشتار بیشتر فلسطینیان را بگیرد. تشکیل ائتلاف دریائی علیه انصار الله یمن با هدف ظاهری تأمین امنیت کشتیرانی در تنگه باب المندب و دریای سرخ و هدف واقعی حفظ رژیم اسرائیل رژیمی که منافع خود آمریکا و در مجموع صلح جهان را به خطر انداخته است، تیراندازی در مرکز خرید کلرادو در ایالات متحده، هشدار علیه تروریسم در اروپا و غیره. پاپ فرانسیس در شب کریسمس با تعجب گفت که "شاهزاده صلح بار دیگر توسط منطق بیهوده جنگ و بهم خورد سلاحها طرد گردیده است." این تعجب تمثیلی به طور گسترده منتشر شد و قلب جهان مسیحیت را تحت تأثیر قرار داد.
شب کریسمس و کریسمس زمان اتحاد مجدد، آرامش و مژده در فرهنگ غربی است. برای جهان غرب، شب کریسمس امسال واقعاً پر از دردسر بود: فضای پرآشوب ناشی از درگیری روسیه و اوکراین، درگیری اسرائیل و فلسطین، و اختلافات سیاسی و اجتماعی داخلی در اکثر کشورهای غربی بویژه آمریکا، "خوشی کریسمس را مات کرده و تهدید میکند که خفه شود. " اغراق نیست اگر بگوییم این غم انگیزترین شب کریسمس در غرب از زمان پایان جنگ سرد بوده است.
با این حال، مایه تأسف است که اگرچه افکار عمومی غربی از ناامنی جهان ابراز تأسف کردند، اما به سختی توانستند در مورد دلایلی که چرا شب کریسمس دیگر آرام نیست، فکری عمیق کنند. در عوض به نوعی ناله و شکایت بی معنی افتادند. اگر نالههای غرب به جان نمیافتد و همچنان حول محور «غربمحوری» میچرخد، در مبارزه برای امنیت جهانی تأثیر مثبتی نخواهد داشت.
آیا غرب نمیتواند ریشه ناامنی که در خود غرب نهفته است را درک کند؟ در سالهای اخیر، کشورهای غربی بحث امنیت را متوقف نکردهاند. بسیاری از رهبران سیاسی و افکار عمومی معمولاً در مورد امر واهی "خطر زدائی" صحبت میکنند. در تعقیب امنیت مطلق، غرب به رهبری ایالات متحده مقدار قابل توجهی از نیروی انسانی، منابع و منابع مالی سرمایه گذاری کرده است. نسبت هزینههای نظامی به تولید ناخالص داخلی به طور کلی در حال افزایش است. نه تنها ناتو، یادگار جنگ سرد، از محو شدن خودداری کرده است، بلکه غرب گروههای متعددی را در سرتاسر جهان به نام «امنیت» راه اندازی کرده است. با این حال، با وجود چنین سرمایه گذاریها و تلاشهای زیاد، وضعیت امنیتی در غرب بدتر شده است. در این پارادوکس قرار گرفته است که هر چه بیشتر دنبال «امنیت» میروند، ناامنتر میشوند. دلیل اساسی این است که رویکرد غرب از همان ابتدا از مسیر درست منحرف شده است.
امنیتی که آمریکا و غرب دنبال میکنند، نوع محدودی از امنیت است که ریشه در درگیری و تقابل دارد. وقتی کشورهای غربی، به ویژه ایالات متحده، از "امنیت ما" صحبت میکنند، اصطلاح "ما" شامل تمام بشریت نمیشود، بلکه محدود به غرب به رهبری ایالات متحده است. به طور مشابه، هنگام بحث از «حفظ امنیت جهانی»، واقعاً هدف آن حفظ امنیت کل جهان نیست، بلکه بیشتر در مورد حفظ هژمونی ایالات متحده و غرب صحبت میکند.
این شکل از امنیت پراکنده که از طریق تهاجم نظامی، تشکیل اتحادها، دامن زدن به درگیریها و تغییر سرزنش ایجاد میشود، امنیت مشترک کل جهان را تضعیف میکند. پیگیری محدود و یک جانبه به اصطلاح امنیت گروهی توسط آمریکا و غرب، ناگزیر به ناامنی برای سایر کشورها منجر میشود. وخامت اوضاع امنیتی در سایر کشورها، به نوبه خود، جهان غرب را در موقعیتی ناپایدارتر قرار میدهد. این مخالفت امنیتی که به طور مصنوعی ایجاد شده است، تنها همه طرفهای درگیر را به یک تله امنیتی سوق میدهد و باعث میشود تا همه به طور فزایندهای احساس ناامنی کنند.
برخی از افکار عمومی با بصیرت متذکر شدند که غرب به دلیل تمایل خود به حفظ هژمونی، تمایل بیشتری به تمرکز بر "بحرانهای دیگران" دارد. با این حال، جهان غرب در خلاء وجود ندارد - کل جهان سرنوشت مشترکی دارد. ایجاد مداوم "بحران برای دیگران" نیز به راحتی جرقه بحرانهای خود را می زند. غرب نمیتواند به تنهایی مستثنی بماند.