به گفته یک متخصص روانشناسی، اختلال وسواس آسیبهای بسیار شدیدی را در زندگی خانوادگی، فردی و ارتباطی فرد ایجاد میکند که در صورت عدم درمان، احتمال ابتلا به سایر اختلالها همچون افسردگی، اضطراب، فوبی و... وجود دارد.
وسواسهای فکری افکار یا تصاویری هستند که فرد احساس میکند که هیچ کنترلی روی آنها ندارد و این افکار به هوشیاری فرد هجوم میآورند. این افکار و تصاویر و امیال غیرقابلکنترل اغلب باعث اضطراب و پریشانی فرد میشود.
در ادامه، دکتر الهام آقائی، متخصص روانشناسی بالینی و استاد دانشگاه دررابطهبا عوامل تشدید و راهکارهای مقابله با این اختلال به ارائه توضیحاتی میپردازد.
ژنتیک در بروز اختلال وسواسی اثرگذار است
آقائی ژنتیک را در بروز اختلال وسواس اثرگذار میداند و میگوید خطر ابتلای بستگان درجه اول به این اختلال چهار برابر جمعیت عمومی است. او درباره نحوه ایجاد این اختلال توضیح میدهد: «برخی مدارهای مغزی هستند که در ایجاد رفتارهای حرکتی، شناختها و هیجانها دخیلاند. اختلال در این مدار مغزی باعث میشود تا فرد نتواند رفتارهای تکراری خودش را کنترل کند؛ گویی مغز نمیتواند جلوی افکار مربوط به شستن را زمانی که وسواس شستشو وجود دارد و نیازی به شستن نیست را متوقف کند. از طرفی، همه ما افکار منفی و افکار ناخوشایند داریم که این افکار با گذر زمان قدرتشان کم میشود؛ ولی افراد مبتلا به OCD نمیتوانند افکار منفی و ناخوشایندشان را متوقف کنند.»
این روانشناس درباره دلایل ایجاد افکار وسواسی در افراد میگوید: «در اکثر مواقع، یک دلیل ابتلا به OCD افسردگی و اضطراب در افراد است و کوچکترین اتفاق منفی احتمالاً میتواند باعث ایجاد افکار منفی در آنها شود. از طرفی دیگر، این افراد گرایش به افکار خشک و اخلاقی دارند؛ یعنی افکار منفی که سراغشان میآید را نمیتوانند بپذیرند و خیلی مواقع بهخاطرداشتن این افکار، احساس گناه و اضطراب زیادی دارند، خودشان را مسئول اتفاقهای زندگی خودشان و دیگران میدانند و نادیدهگرفتن این افکار برایشان سخت است.»
عدم درمان باعث تشدید وسواس فکری میشود
آقائی با اشاره به ماهیت مزمن OCD میگوید: «شایعترین وسواسهای عملی در افراد تمیزکردن، وارثی، شمارش، رفتارهای تکراری و مرتبکردن چیزهاست که ماهیت مزمن و نوسان داری دارد. سی درصد آدمها بهبود پیدا میکنند، سی درصد وضعیتشان تغییر نمیکند و سی درصد بدتر میشوند؛ روند وسواس به این شکل اتفاق میفتد و در صورت عدم درمان خیلی شدید و حاد میشود.»
چطور میتوانیم متوجه شروع وسواس فکری در خود شویم؟
آقائی در پاسخ به این سؤال میگوید: «زمانی که افکار بهصورت غیرقابلکنترل به ذهنمان هجوم میآورد و ما را مجبور به انجام کاری میکند تا این افکار غیرقابلکنترل را کنترل کنیم، آن موقع است که ما میتوانیم متوجه شروع افکار و رفتار وسواسی در خودمان شویم.»
او ادامه میدهد: «این افکار ما را مجبور به انجام کاری میکند و این اجبار میتواند انجامدادن برخی فعالیتهای ذهنی یا فعالیتهای بیرونی باشد؛ در نهایت این فعالیتهای اجباری آنچنان باعث اضطراب و آشفتگی در ما میشود که عملکردمان را در زندگی مختل میکند و باعث میشود که نتوانیم آن افکار را کنار بگذاریم.»
وسواس فکری بر رابطه عاطفی افراد تأثیر منفی میگذارد
به عقیده آقائی، وسواس به دلیل ماهیت ناتوانکنندهای که دارد میتواند روابط عاطفی افراد را تحتالشعاع قرار دهد. او میگوید: «افکار وسواسی معمولاً زمان زیادی را از افراد میگیرد و از طرف دیگر، این افکار به دلیل عدم کنترل مانع ارتباط فرد با دیگران میشود. همچنین وسواس به دلیل ماهیت مزمن بر عملکرد زندگی فرد و ارتباط او با دیگران تأثیر منفی میگذارد.»
این روانشناس تصریح میکند: «وسواس فقط وسواس شستن، وارسیکردن، شمردن و وسواسهای عملی نیست؛ گاهی ما شاهد وسواس فکری و ارتباطی در افراد هستیم و متأسفانه درصد بسیار زیادی از این افراد هیچوقت ازدواج نمیکنند چون نمیتوانند انتخاب کنند و تصمیمگیری در زندگیشان مختل میشود. این افراد حتی در صورت واردشدن به یک رابطه ممکن است دچار آسیب شوند.»
مراقب انتقال رفتارهای وسواسی به کودکتان باشید
آقائی با بیان اینکه احتمال شروع وسواس از دوران کودکی وجود دارد، میگوید: «والدین میتوانند رفتارهای وسواسی خود را بهصورت ژنتیک و از طریق سبک والدگری غیر مقتدرانه، به فرزندانشان انتقال دهند؛ به همین دلیل لازم است تا والدین با مشاهده برخی تشریفات وسواسی در کودک متوجه احتمال وسواس در فرزند خود شوند.»
او تأکید میکند: «والدین در صورت مشاهده علائم وسواسی در کودکشان حتماً باید به رواندرمانگر مراجعه کنند و در کنار سبک والدگری سالم و درمان خود، با انجام برخی فعالیتها و بازیها مانع از این شوند تا کودکشان دچار اختلال وسواس شود.»