آیت الله موسوی تبریزی، دبیر کل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم
دین فقر را نمی پسندد و به مردم تحمیل نمی کند. فقر یک ملت خواسته الهی نیست. فقر با مدیریت بد یا بر اثر جنگ و سایر مسائل در جامعه به وجود می آید.
در حدیث نبوی داریم که "کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفرا" ممکن است فقر جامعه را به کفر بکشاند. در قران آیات زیادی داریم و در روایات و احادیث مطالب بیشماری در مورد فقر وجود دارد که نگاه دین مبین اسلام را به این بلا و مصیبت نشان می دهد.
در روایات آمده است که با فقرا به عنوان انسان هایی علیل و رها شده رفتار نکنید. وقتی انسانی کسالتی یا بیماری دارد، وظیفه همنوع مسلمان او این است که به یاری اش بشتابد و به درمان شدن بیماری اش کمک کند.
فقر در اسلام مانند یک بیماری مهلک دیده شده و مسلمانان باید همنوعان خود را از این رنج رها کنند. نگاه به این بیماری نباید نگاه به یک سائل و گدا باشد. در روایات آمده است که موقعیت فقرا را درک کنید، به فقرا کمک کنید و مشکلات آن ها را حل کنید.
اسلام نمی گوید نیاز فقیر را به صورت بخور و نمیر برطرف کنید. اسلام میزانی برای کمک به فقرا تعیین نکرده است بلکه می گوید مشکل آن ها را حل کنید یعنی مساله فقر باید از ریشه حل و فصل شود. منظور اسلام این نیست که جیره ای برای فقرا معلوم کنید. بلکه توصیه می کند معضل فقر ریشه کن شود.
وقتی قدرت تباهی در فقر آنچنان است که می تواند انسان ها را به کفر و بی خدایی بکشاند، باید فقرزدایی در راس برنامه های حکومت اسلامی باشد. حکومت اسلامی باید برای فقرا کار تولید کند و برایشان سرپناه و محل زندگی فراهم کند. اسلام از دولت هایی تمجید می کند که مردمشان محتاج و نیازمند نباشند. اساس فراهم آوردن کار و درآمد است نه تعیین جیره ای ماهیانه و بخور و نمیر که گدا درست می کند. مردم باید بتوانند خود روی پای خود بایستند.
اولین حساسیت دین اسلام زدودن چهره فقر از جامعه اسلامی است. خواندن نماز جماعت فقر را ریشه کن نمی کند. عزاداری و روضه خوانی فقر را برطرف نمی کند. دعای خواندن سرجای خودش اهمیت دارد و خوب است، ولی فقر با برنامه ریزی مرتفع می شود.
وقتی نیاز فقیر برطرف شود به مال دیگری دست دراز نمی کند. دزدی محصول فقر است. بد اخلاقی و خشونت محصول فقر است. برخی به دلیل فقیر بودن به غیر دل می بندند و چشمشان به اینجا و آنجا است، این شان انسان مسلمان نیست.بالاترین زشتی فقر کفر ورزیدن است. کسی که بر اثر فقر خدا را منکر می شود می تواند دست به هر کار زشت بزند. فقر عقاید ارزشمند انسانی و اخلاقی را تغییر می دهد.
وظیفه حکومت اسلامی تنظیم امور جامعه به منظور از بین بردن حداقل اولیات فقر است. تولید کار وسرمایه گذاری کار مردم جامعه و نیروهای خرد نیست بلکه وظیفه حکومت اسلامی است. ثروت های خدادادی یک سرزمین در دست حکومت است. از همین ثروت ها برای ملت شغل ایجاد کنید که خواسته اسلام است و دین را حفظ می کند و مانع از گسترش کفر می شود. فقر موازی با کفر است، اگر فقر را از بین نبرید، با مامور و دستور و جریمه نمی توان مردم را دیندار کرد.
اگر در فقر حسنی و برکتی وجود دارد، از آن کسی است که به فقرا رسیدگی می کند و فقرشان را بر طرف می کند. فقر برای فقرا مایه رشد نیست، بلکه آن ها را هر روز زلیل تر می کند.
وظیفه حکومت ها اداره کردن جامعه است. حداقل کاری که در اداره جامعه متصور است از بین بردن فقر است. برکت الهی همین است که این موقعیت و فرصت نصیب مسئولین شده و می توانند خدمتگزار باشند.